بازدید 25825

ايرانيان و خلوت اينترنتي (بخش سيزدهم)

محمد مطهري
کد خبر: ۲۲۳۴۳
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۸۷ - ۰۹:۲۹ 21 October 2008
وقتي سخن از تبعات استفاده «ناصحيح» از اينترنت به ميان مي‌آيد بسياري تصور مي‌کنند که اين پيامدهاي منفي، محدود به همان اموري است که به کارگيري ناصحيح برنامه‌هاي ماهواره‌اي در پي دارد، پيامدهايي مانند انحرافات اخلاقي و يا عقيدتي. اين يک قياس عجولانه است. دامنه تأثيرات منفي تعامل نامطلوب با مهماني به نام «اينترنت» - که بيش از يک دهه است به طور جدي به زندگي ما وارد شده - بسيار گسترده تر از تبعات بهره گيري نادرست از برنامه‌هاي ماهواره‌اي است.

در بحث از رفتار اجتماعي ما ايرانيان در چهار مقاله گذشته، به مسائلي از قبيل روحيه تعجيل (مقاله نهم) ـ که جلوه‌اي از آن چند روز پيش با هجوم براي خوردن ساندويچ 1500 متري قبل از ثبت رکورد در معرض ديد جهانيان قرار گرفت ـ غفلت از آثار غريبه نوازي (مقاله دهم) و نيز کمبود آموزش (مقاله يازدهم)، به ويژه آموزش مصداقي که بارزترين نمونه آن در رانندگي ما هويداست (مقاله دوازدهم) پرداخته شد.

بررسي رفتار اجتماعي جامعه امروز ما، بدون توجه به نقش پيچيده اين مهمان تازه وارد که هر روز جاي خود را در ميان ما بيشتر باز مي‌کند توجيه ناپذير است. اينترنت با همه فوايد بي شماري که دارد اگر به درستي مورد استفاده قرار نگيرد مي‌تواند رفتار اجتماعي يک جامعه را به قهقرا ببرد.

کمتر موضوعي در جهان کنوني به‌اندازه اينترنت از ابعاد گوناگون برخوردار است. از اين رو، اين مقالۀ کوتاه نمي‌تواند از يادآوري چند نکته که ذکر آنها در اين سلسله مقالات ضروري به نظر مي‌رسد فراتر رود. طبق روال اين مقالات، اين نوشتار هم تنها به «آسيب‌ها» نظر دارد.

بحث را با طرح يک پرسش مهم آغاز مي‌کنم: صرف نظر از تأثير سايتهاي غير اخلاقي، آيا اينترنت، رفتار اجتماعي را در ايران ارتقا بخشيده و يا تنزل داده است؟

البته من با استثنا کردن سايت‌هاي غير اخلاقي در پرسش بالا به هيچ عنوان نمي‌خواهم مانند بعضي، آثار ويرانگر آنها را کوچک بشمارم. تمهيداتي که بسياري از خانواده‌هاي غربي در مقابل اين سايتها مي‌انديشند و نرم افزارهايي که به کار مي‌گيرند خود براي بيان عمق فاجعه کافي است.

اين سايتها براي مسلمان ساخته نشده‌اند همچنانکه براي مسيحي يا حتي غربي پديد نيامده‌اند و در واقع مناسب حال انسان کافر و حتي حيوان هم نيستند. سايتهاي پورنوگرافي و شبه آنها فقط موافق حال موجوداتي پست تر از حيوان و به تعبير قرآن «بل هم اضل» اند که هر کاربري فقط يک کليک با آنها فاصله دارد. گرفتار شدن در گرداب اينگونه سايتها يک رفتار فردي و البته همراه با تبعات ويرانگر اجتماعي است که نياز به بررسي جداگانه دارد (در مورد رفتار فردي اشارات کوتاهي در انتها خواهد آمد). موضوع سخن ما رفتار اجتماعي اينترنتي است يعني رفتارهايي که از ابتدا با حقوق ديگران سر و کار پيدا مي‌کند.

هر کس ممکن است براي پرسش پيچيده بالا پاسخي داشته باشد. به نظر من پاسخ به اين پرسش که بهره گيري از اينترنت بر رفتار اجتماعي جامعۀ ما – و بلکه هر جامعه ديگري – چه تأثيري گذاشته است تا حد بسيار زيادي وابسته به پاسخ به سؤال ديگري است و آن اين است که ميزان رياکاري و عدم صداقت در جامعه ما چقدر است. به عبارت ديگر براي آنکه بفهميم اينترنت چه بر سر رفتار اجتماعي ما آورده است بايد ببينيم چه ميزان از کارهايي که انجام داده و يا نمي‌دهيم به خاطر «ترس از مردم» است.

بنابراين پيش از بيان چگونگي نحوه ارتباط ميان اين دو مسأله يعني «روحيۀ تظاهر» و «نقش اينترنت در رفتار اجتماعي ما» مناسب است در مورد اين خصلت ناپسند توضيح مختصري داده شود. (ميان رياکاري، عدم صداقت، و انجام يا عدم انجام يک کار از ترس مردم تفاوتهايي وجود دارد که دخلي در بحث ما ندارد).

گر چه نبايد در هيچ چيز از جمله در بيان خصلتهاي منفي جامعه خود مبالغه کنيم اما بايد اذعان کرد که نشان دادن مصاديق رياکاري در ميان بسياري از افراد جامعه ما کار مشکلي نيست. (اينکه جوامع ديگر بهتر يا بدتر از ما هستند محل بحث نيست). بعضي از اعمال ما براي «حفظ ظاهر» است. به بيان ديگر، بعضي از ما مصداق شکايت دردآور خداوند در قرآن از برخي بندگانش هستيم: از مردم پنهانکاري و شرم مي‌کنند ولي از خدا نمي‌کنند در حالي که او با آنهاست (نساء/108).

اينکه عالم محضر خداست متأسفانه باعث نمي‌شود برخي انسانها – که چه بسا ما هم از جمله انها باشيم- از انجام کار نادرست خودداري کنند. اما همين افراد غالبا ملاحظه مردم را مي‌کنند از اين نظر که نمي‌خواهند نزد مردم به فردي حسود، بي انصاف، دروغگو، شايعه پراکن، يکدنده، دو به هم زن، بي توجه به دستورات ديني و يا ظالم شناخته شوند و همين عامل باعث مي‌شود که در کارهاي خود ملاحظاتي به خرج دهند.

حتي در مسألۀ ساده‌اي مثل «تعارف» هم مي‌توان اين دوگانگي ظاهر و باطن را سراغ داد. گاهي تعارف مي‌کنيم ولي در حقيقت نمي‌خواهيم طرف مقابل خواستۀ ما را بپذيرد و اگر تعارف ما که «آمد و نيامد» دارد به موافقت وي بينجامد در دل ناراحت مي‌شويم، گرچه لبخند را حتي الامکان در رخسار نگه مي‌داريم (البته تعارف هميشه يک امر منفي نيست). اساسا اينکه چرا در فرهنگ و سياست ما بسياري از اموري که قاعدتا نبايد «پشت پرده» داشته باشند پشت پرده دارند قابل تأمل است.

حال ببينيم چگونه است که خصلت رياکاري و يا انجام کار از ترس مردم با تأثيرات اينترنت بر رفتار اجتماعي ما ارتباط تنگاتنگ پيدا مي‌کند؟ يک فرض ساده ما را به مطلب نزديک مي‌کند.

فرض کنيد اينترنت به گونه‌اي طراحي شده بود که هر کس روي هر چيزي کليک مي‌کرد مشخصات کامل واقعي او همراه با تصويرش در آن صفحه براي هميشه درج مي‌شد و يا لااقل نام «واقعي» افراد کليک کنندۀ قبلي يک صفحه اينترنتي به راحتي با يک موتور جستجو در همان صفحه در دسترس همگان بود. همچنين هر اظهار نظري که فرد مي‌کرد، نسبتي که به کسي مي‌داد همه و همه بدون درج نام واقعي ممکن نبود. به جرأت مي‌توان گفت که در اين صورت کمتر کسي از ما دقيقا همان کارهايي را که تا کنون در اينترنت انجام داده انجام مي‌داد.

اشتباه نشود. مقصود اين نيست که در فضاي مجازي – که البته از نظر روابط اجتماعي کاملا واقعي است - از اکثريت قريب به اتفاق ما، گناهاني از قبيل غيبت، تهمت، بي انصافي، تمسخر، چاپلوسي و لگد مال کردن حيثيت ديگران سر زده و مي‌زند. نه واقعيت چنين است و نه من وبال اين تهمت بزرگ را به جان مي‌خرم. قاعدتا افرادي که هرگز در محيط اينترنت «خلاف شرع» انجام نداده‌اند کم نيستند، اما بايد توجه داشت که افرادي که حتي «خلاف شأن» هم در اينترنت انجام نداده باشند ـ مثلا از انجام هر امر لغوي که حلال هم باشد پرهيز کرده باشند ـ کم شمارند.

اينترنت يک ويژگي منحصر به فرد و بسيار مهم دارد که مي‌تواند در تضعيف کيفيت رفتار اجتماعي افراد يک جامعه سخت مؤثر باشد و آن اين است که به افراد امکان مي‌دهد که با «هويت پنهان» دهها و صدها نوع کاري که در گذشته جز با اطلاع يافتن فرد يا افرادي ممکن نبود در خفاي کامل انجام دهند.

در گذشته اگر کسي رفتارهاي ناشايست اجتماعي از خود بروز مي‌داد (مثلا در اظهار نظر بي انصاف بود يا افراد را مورد تهمت قرار داده و آبروي ديگران را مي‌برد) چند بار که چنين مي‌کرد در ميان مردم شناخته مي‌شد و بسياري اوقات اين حياي از مردم باعث مي‌شد از اعمال خود دست بردارد و يا لااقل جايگاهش را از دست بدهد. اما فضاي اينترنت عليرغم اختصاص يافتن IP خاص به هر کاربر در هنگام اتصال به شبکه و امکان برخي رهگيريها از طريق تروجان و غير آن، به گونه‌اي است که در آن، هويت افراد مخصوصا با توجه به تعداد بي شمار کاربران عملا «پنهان» تلقي مي‌شود.

فضايي که هويت فرد را پنهان مي‌کند زمينه بروز بي‌پرده شخصيت افراد را فراهم مي‌کند. در يک اجتماع چند هزار نفري در يک سالن همه ساکت مي‌نشينند. همين که برق قطع مي‌شود و امکان شناسايي صاحب صدا از بين مي‌رود، گاه افرادي شروع به درآوردن صداهاي عجيب و غريب و زدن حرفهاي بي ربط مي‌کنند چون مطمئن هستند هويت آنان پنهان است.

فضاي بي نظيري که اينترنت پديد آورده، فرد را ترغيب مي‌کند بدون ترس از افت وجهۀ خود نزد مردم، کارهايي انجام دهد که در صورت اطلاع ديگران انجام نمي‌داد. از اين جهت است که وقتي نظرات درج شده در يک وبلاگ را با هم مقايسه مي‌کنيم مي‌بينيم نظرات بي ادبانه، کينه توزانه، سبک و ... غالبا مربوط به کساني است که نام واقعي، آدرس وبلاگ و يا حتي ايميل معتبري از خود به جا نگذاشته‌اند.

در مورد اين ويژگي منحصر به فرد اينترنت بايد عميقا انديشيد. در گذشته اگر تنها «گناه فردي» مي‌توانست در خلوت انجام شود امروزه خطا و گناه و خيانت اجتماعي را هم مي‌توان در خلوت انجام داد! در گذشته وقتي تمسخري بود «تمسخر کننده» هم معلوم بود اما امروزه تمسخر مي‌تواند وجود داشته باشد اما تمسخر کننده ناپيدا باشد. تعبير «گناه اجتماعي مخفيانه» که در گذشته «خود متناقض» و يا «پارادوکسيکال» شمرده مي‌شد امروز ديگر چنين نيست.

حتي اگر چند درصد از ميليونها کاربر اينترنت در کشور ما با اطمينان از محفوظ ماندن هويت خود در اينترنت، بي ملاحظه رفتار کنند همين امر براي آنکه رفتار اجتماعي کل جامعه را آلوده سازد کافي است و اين رفتارهاي ناشايست – با توضيحي که در مقاله دهم (خودزني به شيوه ما ايرانيان) بيان شد - در نهايت نه تنها به کل جامعه بلکه به همين گروه بي ملاحظه نيز آسيب خواهد رساند.

در اينجا پرسشي پيش مي‌آيد؛ حال که تکنولوژي با پيشکش کردن «هويت پنهان» به ما در فضاي اينترنت، عامل بازدارنده‌اي به نام «شرم يا ترس از مردم» را منتفي کرده است چه عامل يا عواملي مي‌تواند ما را در محيطي که جرأت بر خطا در آن فراهم است کمي هشيار کند؟ تحليل آنچه ما در اينترنت انجام مي‌دهيم مي‌تواند تا اندازه‌اي ما را به دقت بيشتر در رفتار اينترنتي خود وادارد که من آن را با توجه به سه ويژگي اينترنت بيان مي‌کنم.

در گذشته اگر کسي غيبتي مي‌کرد، تهمتي مي‌زد يا به فردي بي حرمتي مي‌کرد به راحتي مي‌توانست ضمن کسب حلاليت از طرف مقابل، حقيقت حال را براي جمع کوچک شنوندگان غيبت يا تهمت بازگو کند. اما امروز يک «غيبت اينترنتي»، «تهمت اينترنتي»، «بي انصافي اينترنتي» به سرعت در اينترنت پخش مي‌شود و مي‌توان گفت بسياري از رفتارهاي نادرست اجتماعي اينترنتي، به تمام معناي کلمه «جبران ناپذير» است.

غيبتي که مثلا با ايميل به گروهي از کاربران ارسال شده معمولا به سرعت در قالب «ايميلهاي گروهي» براي ديگران فرستاده شده و حتي اگر تکذيبيه و يا عذرنامه براي گروه اول فرستاده شود تضميني وجود ندارد که آنها آن را براي گروه دوم ارسال کنند. يا اگر تهمتي در يک سايت خبري يا وبلاگ درج شود تکذيب بعدي را معلوم نيست همان بينندگان ديروز ببينند. بنابراين جبران مافات عملا محال است.

با اين وصف، گرچه پنهان ماندن هويت به نوعي ما را در فضاي اينترنت بي خيال مي‌کند اما ويژگي «جبران ناپذيري» بسياري از خطاهاي رفتاري اجتماعي و تأثيرات گوناگون و غير قابل جبران آنها بر جامعه مي‌تواند مقداري ما را به خود آورد.

ويژگي ديگر اينترنت اين است که تا حد زيادي حرمت «شکستن حرمت» را شکسته است. کاري که شخص در عالم واقع از انجام آن پرهيز دارد چون در عالم اينترنت نام «کليک» به خود مي‌گيرد به راحتي انجام مي‌شود. بگذاريد مثالي بزنم.

فرض کنيد دوستي را به خانه دعوت کرده‌ايد. اگر در فاصله‌اي که براي آماده کردن چاي به آشپزخانه رفته و برمي گرديد يکدفعه ببينيد او به خيال اينکه شما ديرتر برمي گرديد سراغ کشوهاي اتاق خواب شما رفته و حريصانه مشغول تماشاي عکسهاي خصوصي شما و همسرتان است چه احساسي نسبت به آن فرد به شما دست مي‌دهد؟ همان دوست صميمي ناگهان در نزد شما چنان سقوط مي‌کند که ديگر حاضر نيستيد رويش را تا آخر عمر ببينيد و شايد هرگز او را نبخشيد.

صورت اينترنتي همين کار بسيار زشت چيزي جز يک کليک ساده نيست. کسي که روي عکس خصوصي لو رفته يک فرد کليک مي‌کند و يا به دنبال عکسهاي دوربين مخفي در اينترنت مي‌گردد، در واقع همان کار را انجام مي‌دهد اما چون تمام کار با يک کليک آن هم در کنج خانه انجام مي‌شود قبح کار به چشم نمي‌آيد.

همين طور کسي که به محض ديدن خبر خطاي اخلاقي يک نفر بي درنگ روي آن خبر - که چه بسا دروغ باشد و در فرض صحت به لحاظ حرمت تجسس (جز موارد خاص) حق کنجکاوي درباره آن را نداريم - کليک مي‌کند فکر مي‌کند خطاي کوچکي انجام داده است. شايد تعبير کردن از عالم اينترنت به «عالم مجازي» يکي از عواملي باشد که بعضي از ما را چنين در رفتار اينترنتي بي ملاحظه کرده است.

ويژگي سوم که نبايد از نظر دور داشت اين است که اينترنت به خاطر تنوع بي نظيرش غالبا خيلي زود جايش را با کاربر عوض مي‌کند به اين معنا که به جاي آنکه زمام اينترنت در دست کاربر باشد در واقع زمام کاربر در دست اينترنت قرار مي‌گيرد. پس از يک ساعت کار با اينترنت بد نيست گاهي با کليک روي Back، صفحاتي که در يک مدت کوتاه بازديد کرده‌ايم مرور کنيم. مي‌بينيم با يک هدف اوليه به اينترنت مراجعه کرده‌ايم اما بيش از آنچه به دنبالش بوده‌ايم اينترنت ما را به دنبال خود از اين شاخه به آن شاخه پرانده است. اين امر يادآور انتقاد قرآن از شاعران است: مگر نمي‌بيني که آنان در هر واديي سرگردان مي‌روند. (شعراء/ 225. شاعر در اصطلاح قرآن با شاعر به معناي امروز تفاوت دارد).

به کارگيري غير هدفمند اينترنت فرد را جوگير کرده، باعث مي‌شود ناخواسته ابزار ترويج رفتارهاي نادرست اجتماعي شود. فرض کنيد کسي که به دلايل روشن بايد از سمت خود استعفا دهد کنار نمي‌رود و يا نمي‌گذارند کنار رود. از اين نوع مشکلات که معمولا در دنيا چند روزه حل مي‌شود و در کشور ما چند ماهه هم حل نمي‌شود کم نيست. مشکلات کوچک و بزرگ در همه جاي دنيا وجود دارد اما مشکل اصلي در ايران «نحوه رسيدگي به مشکلات» است و از اين جهت است که معضلات و پرونده‌هاي به فرجام نرسيده در کشور ما کم نيست. طبيعي است که در اين موارد مردم براي رساندن اعتراض خود، به اينترنت و پيامک روي آورند.

اگر چه «اعتراض کردن» و «استدلال کردن» در مقابل ناعدالتي‌ها کاملا به جاست اما هر قدر هم جانمان به لب رسيده باشد «مسخره کردن» فرد خطاکار ـ بر خلاف تنبيه و مجازات وي ـ درست نيست. به همين دليل مشارکت در ايجاد فضاي تمسخر و نيز فرستادن اين گونه لينک‌ها و ايميل‌ها و پيامک‌هاي دريافت شده به ديگران از نظر فردي و اجتماعي نادرست است. اشتباه، پارتي بازي، زد و بند يا يکدندگي را ديگران کرده‌اند چرا من بايد خودم را ـ آن هم به اين سادگي ـ به گناه تمسخر ديگران آلوده کنم؟

از نظر اجتماعي هم اين کار قابل دفاع نيست زيرا هر قضيه‌اي به هر حال تمام مي‌شود اما اثر کار ما در ترويج روحيه تمسخر و دست انداختن در جامعه ـ که متأسفانه يکي از مهمترين عيبهاي ما ايرانيان است ـ باقي خواهد ماند. شکي نيست که براي دفاع از حق بايد از هر طريق ممکن مجدانه کوشيد اما نه به قيمت ترويج يک رفتار ناحق. دنياي پر هياهوي اينترنت شتابان ما را وسيله اينگونه رفتارها قرار داده و کمتر به ما اجازه مي‌دهد در اين تفکيکها تأمل کنيم.

آنچه را گفته شد مي‌توان چنين خلاصه کرد: تأثيرات منفي اينترنت در جوامعي که تظاهر در آنها زياد است به مراتب بيشتر است. حال که اينترنت با تقديم «هويت پنهان» به ما، «شرم از مردم» به عنوان يک عامل بازدارنده را منتفي کرده است توجه به چند عامل مي‌تواند در حيطۀ رفتارهاي نادرست اجتماعي در اينترنت تا حدي بازدارندگي داشته باشد:

اول آنکه خطاهاي اينترنتي اجتماعي آثاري جبران ناپذير دارد. دوم آنکه خطاهاي بزرگي که با يک کليک انجام مي‌شود به خاطر عوض شدن ظاهر و سهولت انجام، نبايد ما را از توجه به قبح آن اعمال منحرف سازد. سوم آنکه موج‌هاي اقيانوس اينترنت خيلي زود انسان را با خود مي‌برد و باعث مي‌شود شخص مرزها را تفکيک نکرده از هر راه نادرست براي رساندن حرف خود استفاده کند.

نقش اين مهمان در «رفتار اجتماعي» ما از جنبه‌هاي بسيار ديگري هم نياز به واکاوي دارد که خارج از حوصله اين مقاله است. روشن است که رفتار اينترنتي از جنبه فردي نيز قابل بررسي است. اين مقاله را با ذکر چند نکته کوتاه مربوط به «رفتار فردي» در اينترنت به پايان مي‌برم.

1. سه عاملي که در انتهاي بحث آورده شد با اين حقيقت که هيچ عاملي مانند تقويت ايمان و تقوي نمي‌تواند انسان را کنترل کند منافاتي ندارد. بنابراين آنچه درباره فاصله داشتن کاربران به‌اندازه يک کليک با سايتهاي معلوم الحال گفته شد بسته به افراد، متفاوت است. در مورد افراد خودساخته، عبور از اين کليک به صعوبت شکستن يک دژ استوار است و براي افراد سست ايمان به سهولت خراب کردن خانه عنکبوت.

2. اين خصيصه اينترنت که به افراد امکان فعاليت با هويت پنهان را مي‌دهد راهي را براي هر شخص براي شناخت باطن خود فراهم کرده است. هر کس مي‌تواند با کنار هم گذاشتن آنچه تا کنون در فضاي اينترنتي انجام داده به برخي زواياي پنهان وجود خود واقف شود. به تعبير ديگر، اينترنت از همه جا براي ما خبر مي‌آورد، اما شايد خبر غير مستقيمي که از باطن هر کس به او داده و مي‌دهد از هر خبر ديگري براي فرد اهميت بيشتري داشته باشد.

3. در اينترنت هر روز هياهويي برپاست. معلوم نيست پر کردن روزانۀ ذهن و قلب با دهها خبر و مطلب جنجالي و غير جنجالي، مجالي براي انسان براي آنکه به خودش فکر کند باقي مي‌گذارد يا خير. قدماي ما در زماني که هيچيک از زرق و برقهاي تکنولوژي آنان را مشغول نکرده بود دائما از غفلت از احوال دل خويشتن شکايت داشتند.

4. در فضايي که حتي اگر فرد به دنبال ضلالت نباشد ضلالتها از طريق دريافت ايميلهاي ناخواسته و برخي لينکدونيها و غير از آن به انسان هجوم مي‌آورد براي نيفتادن به دام «خلاف شرع»ها بايد پرهيز از «خلاف شأن» را جدي گرفت.

5. اينترنت سکوي پرتابي به سوي ملکوت است، البته براي کساني که تلاش مي‌کنند مصداق آيه شريفه «الذين يخشون ربهم بالغيب» - کساني که در نهان از خداوند بيم دارند- باشند. هيچگاه براي بشر مانند زمان ما زمينه‌اي براي شرکت مکرر در اين آزمايش آن هم در برابر اغوا کننده ترين دامهاي شيطاني فراهم نبوده است.

از هر مطلب ناگفته‌اي درباره اينترنت که بگذريم از اين مطلب نمي‌توان گذشت که برخي کوتاهيها از قبيل اهمال در رسيدگي به پاره‌اي تخلفات و اطلاع رسانيهاي ناقص و مصلحت جويانه در کشورمان، زمينه ساز بعضي از گناهان اجتماعي اينترنتي شده است گر چه هيچکس نبايد رفتار نادرست خود را با استناد به اين سياستها توجيه کند. به نظر مي‌رسد حضور اينترنت در ميان مردم از سوي برخي متوليان امور به خوبي درک نشده است. اين مطلب بايد در فرصتي ديگر بررسي شود.

muhammadmotahari@gmail.com
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۰
با سلام . خيلي خوب مينويسيد . ولي خيلي منفي رفتيد . تايپ يك كلمه و بيماري و خواندن صدها صفحه در ان مورد، اطلاعات بسيار عميق علمي و ديني و دستيابي به كل دنيا و مقايسه و يافتن نواقص و همچنين ترس از خطا به دليل سرعت پخش سريع در اينترنت و ... مزاياي كمي نيستند. بيشتر خطاكاران بايد نگران اينترنت باشند. ضمنا كساني كه ميخوانند ميدانند كه در اينترنت خيلي چيزها جدي نيست و شايعه بخشي از آن است . البته بسياري از شايعات در ايران نيز جدي ميشود . ضمنا مطالعه مطبوعات ايران و دنيا در اينترنت كه قطعا مطبوعات شايعه نيستند مزيت خوبي است .
واقعا كه چه دروغهای بزرگی گاه در این ایمیلهای گروهی منتشر می شود!
استاد سعي دارند همه‌جانبه به مباني و اثرات هر موضوع نگاه كنند.
اميدوارم استاد راجع به اين سوال هم تحقيق فرمايند كه چرا ما ايرانيان غالبا در همه زمينه‌ها خود را صاحب نظر مي‌دانيم ولكن طرح‌هاي همه جانبه نمي‌توانيم ارائه و اجراء كنيم؟ براي مثال طرح‌هاي صنعتي ميدهيم، محيط زيست آن اشكال پيدا مي‌كند، طرح‌هاي اقتصادي مي‌دهيم سرمايه‌ها فرار مي‌كنند، طرح توسعه مسكن مي‌دهيم مسكن گران مي‌شود، طرح سهميه بندي بنزين مي‌دهيم ترافيك بيشتر مي‌شود، طرح مديريت جهاني را مطرح مي‌كنيم دنيا بر ما موضع مي‌گيرد و ...
تبريك به آقاي مطهري براي اين همه دقت و احساس مسئوليت.نكته اي كه به نظر من به نوشته هاي ايشان مي توان افزود اين است كه تمام آسيب هائي كه ايشان به درستي تشخيص مي دهند ماهيتي اجتماعي دارند و بر اين اساس براي رفع آنها نيز بايد تدبيراجتماعي(هنجارسازي،وضع قانون،ايجاد موجهاي اجتماعي و...) داشت هرچند آگاهي در سطح فردي به چاره آنها سرعت مي بخشد.
با تشکر از جناب مطهری ،بیشتر مطالبی که ایشان زحمت تحریر آن را می کشند مشکلاتی است که ما ایرانیان در رفتارهای اجتماعی خود داریم و به حق نیز درست است .حال من می خواستم خواهش کنم اگر امکان دارد به بعد آموزش جهت اصلاح این معضلات نیز بپردازند .آموزش از کجا وچگونه و با چه مکا نیسمی. وچگونه میتوان در ایران اراده ای برای حل مسایل و مشکلات مبتلا به ایجاد کرد .جایگاه آموزش و پرورش کجاست ؟
اینتر نت همانند یک کتاب بزرگ یا نشریه ویک رسانه است و خیلی ها به آن دسترسی ندارند، مخصوصا با توجه به گرانی وسرعت پائین آن در کشور.
نباید تمام بی اخلاقی های موجود در جامعه رابه گردن اینترنت انداخت .در این صورت آیا مسئولیت و پاسخ دهی همه اشخاصی که بنحوی در ایجاد وضعیت فعلی موثر بوده اند از گردن آنها ساقط نمی شود؟جرم هائی همانند رانت خواری پارتی بازی راحت طلبی فروش سوالات کنکور ، ارائه مدرک تحصیلی تقلبی در مقیاس گسترده و بسیاری دیگر که حقوق همه مردم را پایمال کرده است چه ربطی به اینتر نت دارد ؟ آیا همه جرم ها و مهم ترین آنها جنسی است ؟ آیا حق الناس و حق خدا که پایمال می شود با هم یکسانند ؟ آیا موجبات گناه در جامعه ازبین رفته است؟
با سلام و تشكر از سايت مفيد تابناك. وظيفه خود ميدانم كه از جناب آقاي مطهري بخاطر وضوح و شفافيت در بيان
و صداقت در گفتار قدرداني نمايم . بنده تمام مقالات ايشان را كه در اين سايت چاپ شده مطالعه كرده ام خيلي آموزنده و مفيد هستند. موفقيت روزافزون ايشان را از درگاه خداوند آرزومندم.
احسنت ودرود بر آقای مطهری فرزند خلف شهید مطهری که این گونه درجهت اگاهی مردم میکوشند.من ازامروز سعی کردم ازعضویت درگروههایی که سعی درجذب افرادبرای عضویت وارسال ایمیل مینمایند خودداری نمایم.
با سلام، لازم به ذكر است همين خاصيت نشر سريع اطلاعات در اينترنت موجب ميشود افراد جامعه از ترس بر ملاشدن حقيقت،دست از پا خطا نكنند
اینترنت فضائی برای تخلیه فشارهای اجتماعی (که در حال حاضر بسیار زیاد است) هم هست. اگر فضای بیان دیدگاهها حتی مخالف و پاسخگوئی صادقانه به آنها باز باشد (آنطور که در زمان امام علی (ع) مخالف تا شمشیر به دست نگرفته بود در بیان حرفش در جلوی جمع آزاد بود) آنوقت میشود گفت ایراد از کسی است که برای گفتن حرفش به دنیای هویتهای مجازی روی می آورد
سلام
اگر امکان دارد نگارنده زحمت کشیده پاسخ کلی یا به اینجانب پاسخ فردی دهند، ایشان در متن مقاله عنوان کرده اند که شاعر در اصطلاح قرآن با شاعر به معناي امروز تفاوت دارد. این تفاوت چیست؟
سلام
خيلي از حرفهاي شما را قبول دارم، اما اين جهت كه اينترنت به آدمها كمك مي كند بدون احراز هويت و گذاشتن ماسك خودشان باشند به نظرم در كل مثبت است، هر چند كه اثرات منفي هم دارد.
همین الآن من چون می دونم هویتم فاش نمی شه به راحتی می گم که توی خیلی از سایتهایی که نباید می رفتم، رفتم . هر بار تمام ذهن و فکرم رو داغون می کنه. حوصلم تنگ می شه. نمازم می خونم ولی دیگه موقع نماز همه چی میاد تو ذهنم الا اونیکه باید. ولی این فقط مال وقتای استفاده ناصحیح. این رو هم باید گفت که اگه اینترنت نبود من الآن هیچی نداشتم. علم، کار، پول، اطلاعات، آگاهی، تخلیه نظرات و .... همه اینها توی اینترنت هست. ... و اینکه اگه اینترنت نبود و یا هویت مجازی نداشت همین مقاله زیبای شما هم شاید نبود و این نظرات و ....
با تشکر از استاد محترم بخاطر پرداختن به این مقوله مهم و با این امید که مطالب بیان شده ایشان نقطه شروعی باشد برای انجام تحلیل های بیشتر در این رابطه. در ادامه مطالب استاد محترم شاید ذکر موارد زیر خالی از لطف نباشد.
- اولین باری که خواستم از طریق کتاب با نحوه کار با اینترنت آشنا شوم با کمال تعجب دیدم که بخش قابل توجهی از کتاب مذکور که اتفاقا نویسنده آن یک فرد خارجی و غیرمسلمان نیز بود, به مسائل اخلاقی و اجتماعی استفاده از اینترنت پرداخته بود (از قبیل رعایت حقوق و احترام به دیگران, ارزش قائل شدن و مشارکت برای ایجاد محیط سالم و ...) و برای من که صرفاً بمنظور یادگیری مطالب فنی کار با اینترنت کتاب مذکور را خریده بودم وجود این توضیحات برای من جای سوال داشت ولی پس از چند سال به اهمیت واقعی این مطالب واقف شدم و تاکنون یادآوری و پیروی از این نکات در هنگام استفاده از اینترنت محاسن بسیاری برای من در بر داشته است. حال جای سوال اینجاست که با وجودی که مدتهاست از ورود پدیده اینترنت به عرصه اجتماعی کشور ما میگذرد رسانه های ارتباط جمعی و بخصوص صدا و سیما و همچنین مسئولین فرهنگی کشور چه برنامه هائی را جهت کمک به استفاده مناسب و سالم مردم از این ابزار نوین ارائه کرده اند؟ و آیا صرف نادیده گرفتن و یا عدم توجه کافی در گسترش این پدیده, کمکی به حل مشکلات کرده و یا خواهد کرد؟
- به تعبیر یکی از بنیان گذاران اینترنت, اینترنت همانند آئینه منعکس کننده رفتار جامعه اعم از خوب یا بد بوده و زیر سوال بردن و یا انکار این آینه در صورت مشاهده عیب و نقص در آن به معنای مبرا شدن جامعه از آن مشکل نخواهد بود. متاسفانه تاکنون در کشور به اطلاع رسانی در خصوص مزیتهای استفاده مفید از اینترنت بسیار محدود پرداخته شده و بیشتر جنبه های منفی قضیه بیان میشود و از فرصت های بی مانندی که انسان معاصر بواسطه وجود اینترنت به آنها دست یافته (که شاید قبلا تنها در حد آرزوئی بیشتر نبوده) کمتر سخنی به میان میآید.
با تشکر از استاد محترم؛ بسیاری از مقالات شما که در این وب سایت آمده، بسیار جالب و غنی بود، اما این مقاله با توجه به رشته تخصصی و تجربیات من در زمینه علوم کامپیوتر و اینترنت، چندان درست نمی باشد. بسیاری از مواردی که در اینجا ذکر شده، به گونه ای می تواند تبعات ناشی از استفاده ناصحیح از اینترنت باشد، اما برای بسیاری از آنها نه تنها دلیل و برهان ذکر نشده بلکه اگر احتمال را بررسی نمایید، درصد بسیار کمی برای بسیاری از آنها احتمال وقوع وجود دارد. در بسیاری از این موارد، ضعف اعتقادی و بنیادی اندیشه های کاربران میتواند باعث انحراف شود. کاربرانی که ایمان و اعتقادات استوار داشته باشند از بسیاری از موارد بالا مثتنی هستند. در مورد وجود وب سایتهای پرنوگرافی که پیشگیری صورت گرفته است. برای جهت مثبت دادن به موارد دیگر هم راههای بسیاری وجود دارد. خواهشمندم که یک بار مزایا و معایب را با دلیل و برهان مقایسه نمایید و مطمئنم که تحقیق جامع و کاملی خواهد شد.
مثل اینکه برخی فکر کرده اند این نوشته درباره "مزایای اینترنت" است و لذا می گویند "منفی رفته اید". لطفا عنوان مقاله را دوباره بخوانند و همچنین پاراگراف 3 و 4 که می گوید: "اينترنت فوايد بي شماري دارد... طبق روال اين مقالات، اين نوشتار هم تنها به «آسيب‌ها» نظر دارد".
آقای مطهری حضرتعالی بجای نکوهش این رفتارهای غیراخلاقی که مفصلا" شرح دادید به دلایل و منشاء آنها نیز بپردازید، شما بهترمیدانید که هر معلولی خود متاثر علتی است که میبایست علتها را ریشه یابی کرد ،دردهارا شناسائی و درمان کنید
Dear sir,
Thank you for your effort regarding writing about such important issues!
اول: سلام
دوم: واقعا نمی دانم، یعنی نه که راستی راستی ندانم، نه می دانم اما سر در نمی آرم که چرا قبلا از اینکه ابزاری از دنیای مدرن وارد دنیای ما شود متولیان امر(دلم من ازدست شان خونه!) به شناسایی آن اقدام نمی کنند تا با آگاهی به موقع جامعه را از استفاده صحیح و غیر صحیح آگاه کنند، همین اینترنت، یا موبایل، تازه بعد از اینکه همه درگیر شدند می آیند و برنامه می گذارند که ای وای حریم خصوصی، سایت های غیر اخلاقی، اخلاق مردم.... بابا یکی نیست به اینها بگوید چرا همش دنبال درمان هستید یه خورده هم دنبال پیش گیری باشید. وقتی آمار جستجوهای اینترنتی می بینند آنوقت می آیند با قیافه حق به جانب می گویند: هیچ می دانید چه کلمه ای بیشترین جستجو را داشته؟(هیییییی!) خوب مرد مومن یه خورده که چشمها را که باز کنی می بینی که با توجه به ماهیت انترنت چنین آماری در کشور ما چندان دور از انتظار نیست، چرا قبل از آن نظرتان به این موضوع جلب نشد؟! (همیشه باید اوضاع مان را از دهان دیگران بشنویم، مثل اون بنده خدا که به دیگران که می رسید می گفت: ببینم امروز حالم چطوره؟) تا با اطلاع رسانی به خانواده ها و خود جوانان کمی از سوزانندگی این آتش ملتهب کم کنید.
سوم: دکتر جان منم با هرز گردی های اینترنتی کاملا موافقم، گاهی اوقات دنبال یک مطلب سیاسی می گردی بعد از چند وقت سر از خانه مردم در می آوری واقعا این جای شگفتی دارد. مثل این که کسی بگوید رفتم بیرون روزنامه بخرم اما ییهو دیدم دارم تو خونه مردم آلبوم خانوادگی یشان رو ورق می زنم، من که باشم به عقل طرف شک می کنم اما توی اینترنت معادلات جور دیگری بهم پیوند می خورند. نکته که می خواهم بگویم این است که دنیای مجازی واقعا وجود دارد اما این نباید ما را به اشتباه بیندازد که تمام قوانینی که در جهان واقعی وجود دارد در آن هم حاکم است، لذت بردن در هر دو جهان وجود دارد اما میانشان فرق های بنیادی است که توجه نکردن به آن می تواند قضاوت نادرستی را سبب شود، توجه کنید به خیال لذت، یا لذت های مجهول در مقابل واقعیت.
چهارم: هویت پنهان می تواند عامل های مختلفی داشته باشد یکی همانی بود که شما اشاره فرمودید، دوم ترس از مجازات ناعادلانه باشد مثل اینکه طرف فکر می کند اگر حرفی مخالف بزند امنیت ش از بین می رود، سوم از باب انظر الی ما قال باشد،
پنجم: بازم فکر می کنم از جایی دیگر باید به دنبال فرهنگ سازی بود
ششم: خداحافظ

هشتم: موفق باشید
من از متن نوشته شده توسط شما استفاده کردم.اعتراف می کنم من هم به خیلی از درد هایی که شما اشاره کردید دچار هستم.امیدوارم از این به بعد عاقلانه تر رفتار کنم.حداقل من یکی را هشیار کردید.افسوس می خورم که چرا من مثل شما اینقدر خوب مسائل را درک نمی کنم.
سلام
در ارتباط با مطالب ارزشمندی که ارایه فرموده اید پایان نامه های متعددی نوشته شده است ! اما متاسفانه در کنج کتابخانه های دانشکده خاک می خورد و مسئولین آموزشی مملکت به این موارد توجه جدی ندارند .امید است با نوشته های درد مندانه و درد شناسانه و درمانگرانه شما حضرات هوشیار شوند. انشاء الله
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل