سرویس ورزشی ـ امنيت شغلي مربيان در فوتبال ايران، وصف شدنی نیست، به گونهای که در شانزده هفته، چندین مربي بركنار شده و با ليگ برتر وداع كردهاند؛ نخستين قرباني ليگ يازدهم، صمد مرفاوي بود. اين مربي جوان در هفتههاي آغازین ليگ برتر، آنقدر بد كار كرد كه تا پيش از آغاز هفته ششم، جاي خود را به ميروسلاو بلاژويچ 76 ساله داد.
به گزارش «تابناک»، مديران همتاي سرچشمهاي تيم مس نيز براي فرار از قعر جدول چاره را در بركناري احمد سنجري ديده و نيمكت اين تيم را به اصغر شرفي سپردند. با آمدن شرفي و بلاژويچ به ليگ برتر، زنگ آغاز تغيير و تحولات از همان هفته پنجم به صدا درآمد و ميانگين سني مربيان ليگ برتري هم افزايش يافت.
همچنین فتح الله نژادزماني نيز به همراه صمد مرفاوي از مس كرمان رفت. آغاز نااميدكننده مس كرمان در ليگ برتر، گريبان اين مدير را هم گرفت تا او جاي خود را به حميد حاج اسماعيلزاده، دهد.
بنا بر این گزارش، اين مدير نيز پيش از برگزاري ديدارهاي هفته نهم ليگ برتر، از مس كرمان رفت و مسند مديرعاملي اين باشگاه را به سيد نصرالله گنجعلي خاني سپرد. پيش از اين و پیش از آنكه هفته سوم ليگ برتر آغاز شود، محمدرضا ساكت از مديرعاملي باشگاه سپاهان كنارهگيري كرده و جاي خود را به عليرضا رحيمي داد. در اصل ساكت نخستين مديري بود كه با ليگ يازدهم وداع كرد و پرافتخارترين تيم ليگ برتر را به رحيمي سپرد.
در نخستين روز شهريور ماه و پيش از آنكه هفته پنجم ليگ برتر آغاز شود، اصغر دليلي نیز ناگهان از مديرعاملي باشگاه ذوب آهن كنار گذاشته شد و جاي خود را به خسرو ابراهيمي داد. اين تغيير و تحول مديريتي كه دومين جابجايي و البته جنجاليترين عزل و نصب در ليگ برتر بود، تيم ذوب آهن را وارد مرحله تازهاي از دوران خود كرد.
این گزارش همچنین میافزاید، پس از برگزاري ديدارهاي هفته هفتم ليگ برتر دو جابجايي در ردههاي مديريتي و فني دو باشگاه صورت گرفت؛ حبيب كاشاني سرپرست باشگاه پرسپوليس، تاوان شكست در دربي را داد و از اين باشگاه وداع كرد و ابراهيم قاسمپور نيز جانشين مهدي دينورزاده شد كه داماش با او به رده شانزدهم جدول سقوط كرده بود.
البته اين پايان تغيير و تحولات در تيمهاي ليگ برتر نبود. حميد درخشان توافقي به همكاري خود با باشگاه شاهين بوشهر پايان داد تا فيروز كريمي باز هم به ليگ برتر بازگردد. در تغيير و تحولات مديريتي باشگاه شاهين بوشهر نيز علي دادگر بر مسند مديرعاملي اين باشگاه تكيه زد كه در هفتههاي اخير، بارها جابجا شده بود تا اينكه سرانجام به اين مدير تازه وارد در فوتبال رسيد. در فوتبال دنيا اين تقريبا بي سابقه است كه امنيت شغلي مديران كمتر از مربيان باشد، ولی در فوتبال ما اين اتفاق رخ داده و صندليهاي مديريتي، لرزانتر از نيمكتهاي داغ مربيگري است.
در هفتههای گذشته این روند ادامه داشت و غلام پیروانی در نفت آبادان، جای خود را به یک مربی پرتغالی داد، زلاتكو كرانچار در سپاهان جای لوکا را گرفت، یاوری جانشین در تیم سپاسی شد و سرانجام استیلی، آنقدر اصرار به ماندن کرد که با شکستهای فاجعهآمیز قرمزها مجبور به استعفا شد.
کیمیاگرانی به نام بلاژوویچ، کاستا و قاسمپورتیم مس کرمان به همراه صمد مرفاوی، تنها یک امتیاز در پنج هفته آغازین لیگ به دست آورد تا این مربی برکنار شود و میروسلاو بلاژویچ، جای وی روی نیمکت این تیم کرمانی قرار بگیرد.
بلاژوویچ که سابقه کار کردن با بازیکنان ایرانی را در سطح فوتبال ملی تجربه کرده بود، با اعتماد به نفس بالا، از متحول کردن این تیم سخن گفت و پس از گذشت چند هفته، مس کرمان، جهش بسیار خوبی در جدول داشت.
همچنین ابراهيم قاسمپور که جانشين مهدي دينورزاده شد، در تیم داماش که تا رده شانزدهم جدول سقوط كرده بود، به نتایج قابل قبولی رسید؛ البته خوزه آلبرتو کاستا، سرمربی نفت آبادان، در دو بازی مقابل نفت تهران و استقلال، موجب شکست دو حریف صدرنشین شد و امید را به آبادان برگرداند.
و سرانجام استيلي، سرمربي جوان سرخها با اينكه ميدانست او را پس از شكست در داربي بركنار ميكنند، به دلیل مصالح باشگاه و پافشاری آنهايي كه ميگفتند او نبايد به پرسپوليس خيانت كند، شام آخر را با پرسپوليس بود و زودتر از حكم اخراجش استعفا داد تا دستکم تلاش كند تا انگ پولدوستي را براي ماندن از پيشاني پاك كند.
«از همین جا کنارهگیریام را از تیم پرسپولیس اعلام میکنم»؛ این جملات مردی است که هواداران پرسپولیس، هفتهها منتظر شنیدنش بودند.
حمید استیلی، پس از شکست سنگین برابر استقلال، سرانجام پذیرفت که نمیتواند پرسپولیس را به جایگاه شایستهای برساند. استعفای استیلی سرنوشتی محتوم بود که از مدتها پیشبینی میشد، زمانی رخ میدهد و شاید دیر یا زود داشته و حتی حضور رویانیان هم نتوانست مانع «سوخت و سوز» آن شود!
شکست سه بر صفر سرخپوشان مقابل استقلال، دیگر جای حرف و حدیث و توجیه و بهانهای برای حمید استیلی باقی نگذاشت تا این مربی در حالی که فشار سنگین بینندگان را احساس میکرد، در جلوی دوربین تلویزیونی، استعفایش را اعلام کند.
در این باره باید گفت، نتیجه نگرفتن از لیگ، این سرمربی را به این نتیجه رسانده بود که شاید بتواند همانند دایی با نتیجه گرفتن در جام حذفی، به گونهای بر نتایج لیگ سرپوش بگذارد و خودش را مربی موفقی معرفی کند، به ویژه با رویداد تلخی که در دو هفته گذشته رخ داد و کاهش سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا، باعث افزایش اهمیت جام حذفی شد.
اما استیلی نتوانست پا جای پای دایی بگذارد. جدایی استیلی از پرسپولیس، سرآغاز تغییرات در این تیم بود که البته تنها ممکن است شوک مثبتی به تیم وارد کند، ولی این پایان همه ماجرا نیست.