بازدید 44053

قضيه دست زدن رزمندگان و پاسخ امام خميني (ره)

یک روز به درمانگاه رفتم و دستم را به دکتر نشان دادم. یک عکس از دستم گرفتند و زخمم را شست و شو دادند. یک روز هم به خانه محمد تیموری ـ همان رفیق با مرام قدیم که وصفش رو گفتم ـ رفتم. مجلسی بود که من هم با جمعی از رزمنده‌ها در آن شرکت کردم. آنجا حاج حسن آقای خمینی را دیدم و جریان کف زدن را برایشان گفتم و...
کد خبر: ۲۰۰۴۹۵
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۰ - ۱۷:۵۲ 29 October 2011
سرويس دفاع مقدس «تابناک» ـ صبح اول وقت، یک نفر صدایم زد. رفتم بیرون دیدم یک طلبه است؛ با عبا و عمامه. گفت: «شما مسئول گردانی؟» گفتم: «نه، حاج اصغر مسئول گردانه». اصغر گفت: «نه، خود آقا مسئوله گردانه». طلبه گفت: «بالاخره کی مسئوله؟» گفتم: «امر کن؛ ما با هم هستیم. هر دو مسئول گردانیم». گفت که: «شما دیشب اینجا بودی؟ دیدی این گردان رقاصی می‌کرد؟».

اصغر گفت: «سر دسته این رقاص‌ها خوده این آقاست!» طلبه گفت: این کار شما اشکال شرعی داره». گفتم: «هیچ اشکالی نداره ما فقط دست زدیم و شعر خواندیم در مدح ائمه اطهار». گفت: «شما یک دلیل بیار که اشکال نداره». گفتم: «چرا من دلیل بیارم؟ تو شکایت داری. اینجا زمین من، گردان من، تو دلیل بیار که اشکال داره؟» گفت: «من می‌گم اشکال داره.» من یک دفعه قاتی کردم. گفتم: «اصلا درست هست یا نیست. به شما چه مربوطه؟ اگر یکدفعه دیگه پات رو بذاری اینجا، به مولا قسم...» طلبه شاکی شد. عصبانی راهش را گرفت و رفت. البته نیتش خیر بود و قصد ارشاد داشت.

صبح روز بعد، محمد الله صفت مثل قبل ایثار کرد و بالای سر گردان ماند. بنده به اتفاق حسین سازور و اصغر به تهران برگشتم. محمد الله صفت قبلا تکاور بود، دوره آموزش نظامی را قبل از انقلاب دیده و کارش را خوب بلد بود.

می‌خواستیم به دیدار محمود برویم. ساعت 12 شب به تهران رسیدیم. اوایل اسفند و هوا کاملا سرد بود. تو کوچه‌ها برف نشسته بود. اصغر را تا خیابان بیستم و دم در خانه‌اش رساندم. حسین مرا هم به خانه رساند ورفت. دیدم چراغ خانه خاموش است. در نزدم فکر کردم خواب باشند. یک ریگ برداشتم و زدم به شیشه پنجره. فاطمه خانم آمد و در را باز کرد.

فردا مادر اصغر را تو مسجد توفیق دیدم. گفت: آقا سید چرا اصغرم رو دم در گذاشتید و رفتید؟‍! دم اذان صبح آمدم نماز بخوانم، دیدم از دم در صدا میاد. در رو باز کردم، دیدم اصغر روی پله نشسته. بغلش کردم، دیدم داره یخ می‌زنه. آوردمش پای بخاری. گفتم: ننه کجا بودی؟ چرا در نزدی؟ گفت: نصف شب با آقا سید اومدم. دیدم شما خواب هستید. در نزدم. صبر کردم تا وقت نماز که بیدار شدید، در را باز کنید... اصغر این طور حرمت مادر را نگاه می‌داشت. این که گفتم یکی از هزاران بزرگواری اصغر بود؛ حرمتی که به پدر و مادرش می‌گذاشت، زبانزد بود.

یک روز به درمانگاه رفتم و دستم را به دکتر نشان دادم. یک عکس از دستم گرفتند و زخمم رو شست و شو دادند. یک روز هم به خانه محمد تیموری ـ همان رفیق با مرام قدیم که وصفش رو گفتم ـ رفتم. مجلسی بود که من هم با جمعی از رزمنده‌ها در آن شرکت کردم. آنجا حاج حسن آقای خمینی را دیدم و جریان کف زدن را برایشان گفتم و از ایشان خواستم از حضرت امام تکلیف را بپرسد. ایشان پرسید و حضرت امام در پاسخ به پرسش من فرمود:

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی

به این دوستان بگویید اگر در خانه اهل بیت رو زدید مرا هم دعا کند.

****

به گزارش «تابناک»، متن بالا از كتاب «كوچه نقاش‌ها» مجموعه خاطرات سيد ابوالفضل کاظمی است كه توسط راحله صبوري به رشته تحرير درآمده و حوزه هنري در سال 1389 آن را چاپ و منتشر كرده است.

کاظمی متولد کوچه نقاش‌ها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان تهران است. او به دلیل علاقه‌اش به این محله و کوچه نام کتاب را «کوچه نقاش‌ها» گذاشته است.

کتاب حاصل سه ماه مصاحبه صبوری با کاظمی است. کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بوده وی در طول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشته و در عملیات کربلای 5 و 8 فرمانده گردان عملیاتی میثم بوده. ایشان بارها در عملیات گوناگون آماج تیر و ترکش دشمن قرار گرفته و دچار محرومیت‌های سخت و جانفرسا شده است.

خاطره بالا از اين كتاب برگزیده شده است.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۰۵
ای یادش بخیر آن روزگاران با صفا!!! دریغ که آن دورانها رفت و الان ....
این ما و منی جمله ز عقل است و عقال است
در محفل رندان نه منی هست و نه مایی
حضرت امام خمینی (ره)
ای عشق همتی کن.
خدایا خمینی کبیر را مشمول رحمت واسعه خود قرار فرما
بالاخره نفهمیدیم اشکال داره یا نداره؟
کتاب خیلی قشنگیه توصیه میکنم حتما بخونید ادم یاد فیلم اخراجیها میافتد تازه مفهمه که نباید به ظاهر افراد واسه قضاوت توجه چندانی بکنه
من این کتاب را خوانده ام اگر نگویم بی نظیر , کم نظیر است .از کتاب های بسیار زیبا در خصوص دفاع مقدس است
درود بر خمينی، پاينده باد رهپويان اسلام ناب که رفته رفته رخ نموده، فوج فوج دل های عاشق رو فتح خواهد کرد
من دقیقا نظر امام را نفهمیدم لطفا یکی از دوستانی که فهمیدند بگویند با تشکر
جالب بود نشنیده بودم
طبق وصیت خود حضرت امام(ره)اگر مطلبی از ایشان نقل شد در صورتی مورد قبوله که دست نوشته صدا یا تصویر ایشان درباره اون مطلب موجود باشه میشه بفرمایید کدوم یک از این 3مورد درباره این مطلب موجوده؟
آیا مطلب چاپ شده به تایید بنیاد نشر آثار حضرت امام (رض) رسیده است؟
بیاد شهدای گردان میثم صلوات
اجرکم عند الله . . .
الان هم هستند کسانی که از امام شان جلوتر می روند و خود را داناتر از او می دانند
اي جان
اينه كه ميگم هيچ كس نبايد از ولي فقيه جلو بزنه يا خداي نكرده عقب بمونه
پاسخ ها
نادر
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۹
این اون چیزی نیست که منظور نویسنده است. ( البته در جای خودش حرف درستی است . اما ) منظور نویسنده این است که نگاه امام حتی به مسایل فقهی با نگاه رایج و معمول فرق داشت . و امام در خیلی زمینه ها آنجور نبود ( ونیست) که می پنداشتیم ( می پنداریم) و خیلی جلوتر بود
از جواب حضرت امام مست شدم:


با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی ....
اون اسرار عشق و مستي كه امام گفت با اين ابتذالي كه الان تو مولودي هاي ائمه(ع) برگزار مي شه زمين تا آسمون فرق مي كنه لطفا از يه قضيه جزئي مربوط به رزمنده ها يك حكم كلي رو ، البته با هزار جور تحريف، استنباط نكنيد و به خورد مردم بديد خواهشا!!!
هر كسي رو از بزرگان و شهدا نام ميبرند . ميگن بچه خراسون و ري و خلاصه پايين شهر . نميدونم چي شده كه همه مدعيان فعلي منازلشان بالا تر از همت قرارگرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جالب بود.
جالب بود.
بخدا مونده بودم امام چی میخواد جواب بده
کف کردم
خیلی جالب بود
کجایند مردان بی ادعا
از هر کسی اینو میخونه میخوام برام دعا کنه.......
هم برای رفع مشکلات دنیوی م....هم واسه عاقبت بخیری م
ببخشید من متوجه نشدم معنی حرف امام رو میشه توضییح بدهید ؟ یعنی کف زدن اشکال ندارد؟
نثارروح شهيدان صلوات
برای شادی روح امام شهدا صلوات
ببخشید . حاج حسن آقا او زمان چند سالشون بوده ؟
خواهشا از اين مطالب سوء استفاده نكنيد بين عشق و مستي كه امام مي گفت با اين مولودي هاي مبتذل كه به نام ائمه(ع) برگزار مي شه زمين تا آسمون فرقه اگه خيلي تابع ولي فقيه هستيد ببينيد فتواي ولي فقيه چيه والا اگه به شما باشه كه حافظ رو هم يه شرابخوار معرفي مي كنيد
سلام : البته کسی که در مجلس اهل بیت دست می زند ، احتمالا در جای دیگر ( مجلس عروسی ، ورزشگاه و ... ) دست نمی زند ، چرا که ...
عالي بود.به ياد همه شهدا-صلوات
دو نکته خیلی شاخص داشت 1-) اینکه شخص مدعی می گوید : «شما یک دلیل بیار که اشکال نداره»
2-) دوره آموزش نظامی را قبل از انقلاب دیده و کارش را خوب بلد بود.
پُر شدم از خون ِ بلبل ، لب به لب

رقتم از جام شفق در کام شب

آذرخش از سینۀ من روشن است

تندر ِ طوفنده فریاد من است
اگر امام هم مي خواست مثل يكسري از اين تندروها رفتار نمايد ، مطمئنا" نمي توانست در دنيا اينقدر بزرگ و عزيز گردد. و ويژگي بزرگ ايشان اين بود كه همه شرايط را درك مي كرد و مثل يك روشنفكر امروزي عمل مي نمود. درود و صلوات خداوند بر او باد.
یاد همه شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ، بویژه شهید حاج ابراهیم کسائیان و حاج احمد حاجی خانی فرمانده و معاون گردان میثم گرامی باد . رضا از وین
امام عزیز من کاش زنده بودی و من فدای یک لبخند تو می شدم.
واقعا جواب خوبی و زیبای بود حال کردم
روحش شاد امام عزی راهش پر رهروتر باد
با سلام
نیتتان چیست ؟ ان موقع آقا سید حسن کوچک بود .
فقط شهدا رو عشق است
خدا رحمتش کنه خودش و فکرش و افکارش جهانی بود وای بر ما که دین جهانی داریم و لی باندازه یک متر فکرمان قد و اندازه نداره
یاد امام وشهدا دلو میبره کرب وبلا
بسیار عالی بود تکانی خوردم بیاد سالهای دفاع مقدس برای شادی روح امام صلوات
بسیار عالی بود تکانی خوردم بیاد سالهای دفاع مقدس برای شادی روح امام صلوات
ماباولایت زنده ایم تازنده ایم رزمنده ایم
قشنگ بود
موضوع جالبی بود.بایدهمپای ولایت بودوتسلیم محض او.
خیلی جالب بود.
شادي روح شهدايي كه رفتند تا ما بمانيم صلوات
ان شاالله كه هر وقت عكس شهدا را ديديم عكس شهدا عمل نكنيم
امام بزرگوار امت ما راه حق رانشان دادو هم اکنون نایب برحقش مقام عظمای ولایت مارارهنون میسازد ومابایدراه امام ورهبر که همان ولایت فقیه است راه بپیماییم
این حس احترام به پدر و مادر گریه ی آدم رو در میاره. التماس دعا
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار