بازدید 9996

چراغی که ظاهرا به خانه حرام است!

م. یوسف
کد خبر: ۱۹۳۳۰۵
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۰ - ۱۷:۴۵ 27 September 2011
با شعله‌ور شدن آتش جنگ، هنگامی که یک کشور مورد تهاجم زمینی قرار می‌گیرد، مناطق مرزی، بیش از هر منطقه‌ای، دچار آسیب جدی می‌شوند. بازسازی و جبران آسیب‌هایی که جنگ به زیرساخت‌های شهری، اقتصادی و اجتماعی این مناطق وارد می‌کند، جدای از صرف بودجه‌های کلان، گاه ممکن است، سال‌ها به طول بینجامد؛ افزون بر اینکه این آسیب‌ها تنها در خرابی ساختمان‌ها و اماکن شهری خلاصه نمی‌شود ـ هرچند بیش از هر چیز به چشم می‌آیند و گاه جبران پیامدهای اجتماعی ـ فرهنگی جنگ در یک منطقه، بسیار دشوارتر از جبران خسارت‌های فیزیکی خواهد بود.

در جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس ملت ایران، آبادان مورد تهاجم زمینی و هوایی دشمن قرار گرفت و زیرساخت‌های این شهر به شدت آسیب دید. این روزها با هر آبادانی که از جنگ سخن می‌گویی ـ جدای از بحث مقاومت و دفاع جانانه‌ مردم شهر ـ چیزی جز آه و حسرت و افسوس از او نخواهی شنید؛ مردم صبور و رنج‌کشیده‌ای که با آغاز جنگ، به معنای واقعی کلمه خانه ‌خراب شدند. ارمغان جنگ برای مردم این دیار، هیچ نبود، جز ویرانی شهرشان و پرپر شدن عزیزانشان؛ مردم نجیب و وفاداری که با همه آن ناگواری‌ها و با وجود تحمل سختی‌های دوران بازسازی، همچنان بر عهدشان استوارند و سرافرازانه به مقاومتِ یک ‌ساله‌شان می‌بالند.

امروز پس از گذشت بیست و چند سال از پایان جنگ و در سی‌امین سالروز حماسه‌ غرورآفرین شکست حصر آبادان، آبادانی‌ها همچنان در انتظار آبادانیِ شهرشان هستند؛ مردم شهر ـ چه آنان که شجاعانه در شهر ماندند و مردانه جنگیدند و حاضر به ترک خانه و کاشانه‌ خود نشدند و چه آنان که با مهاجرت اجباری به دیگر شهرها، ساکن اردوگاه‌های جنگ‌زده‌ها شدند ـ همه یک پرسشِ بی‌پاسخ دارند و آن این که: بیست و چند سال انتظار برای بازسازی کافی نیست؟

این روزها حرف زدن از جنگ برای مردم آبادان مانند نمک پاشیدن به یک زخم کهنه است؛ مردمی که دوران رونق و آبادنیِ آبادان را یا به چشم خود دیده‌اند و یا از زبان پدران و مادرانشان شنیده‌اند.

با پایان جنگ و آغاز دوران بازسازی، بسیاری از مردم آبادان و خرمشهر، امیدوارانه به شهرهای خود بازگشتند، ولی با سیاستی که ـ فارغ از درست یا نادرست بودنش ـ آن روزها در پیش گرفته شده بود و در نتیجه آن، عدم سرمایه‌گذاری کلان در منطقه، هیچ‌ یک از زیرساخت‌های مهم اقتصادی، صنعتی و شهری به شکل اساسی بازسازی و احیا نشدند و همین امر، باعث سرخوردگی و ناامیدی و در پی آن، مهاجرت مردم منطقه شد.

در این باره باید گفت که این روند، سالیانِ سال ادامه پیدا کرده و در این بازه زمانی نسبتا طولانی هر کاری انجام شد، بیش از آن‌که در راستای بهبودی زخم‌های مردم و بازسازی منطقه باشد، حالت رفع تکلیف پیدا کرده بود، به گونه‌ای که هم پس از سالیان متمادی، فعالیت مناسب و کارسازی در راستای بازسازی اصولی و ریشه‌ای زیرساخت‌ها و احیای شهرهای جنگ‌زده‌ آبادان و خرمشهر انجام نشده است.

در این سال‌ها تا به امروز، بزرگترین مانع در راه بازسازی آبادان و خرمشهر، بی‌ثباتی مدیریتی و مهمتر از آن، به کار گماردن مدیران غیربومی و غالباً کم‌توان، ناکارآمد و بی‌دغدغه بوده است و در نتیجه، با فعالیت‌هایی ظاهری، مقطعی و کم‌اثر ـ که بیشتر مناسبتی بوده و جنبه شعاری و تبلیغاتی داشته‌اند ـ این شهرها همواره مانند بیماری بوده‌اند که به جای درمان بیماری‌اش به او مُسکن تزریق می‌کنند.

در این میان، از کنار زدوبندهای سیاسی‌، فساد مالی و بی‌لیاقتی برخی مدیران نالایق نمی‌توان گذشت که بودجه‌های دولتی برای انجام پروژه‌های عمرانی و بازسازی آبادان و خرمشهر را حیف و میل کردند و بر باد دادند و ضربات مهلک و جبران‌ناپذیری بر پیکره ناتوان منطقه وارد کردند.

آبادان و خرمشهر با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژه و همجواری با خلیج فارس، صنایع حساس و مهمی را خود جای داده‌اند؛ پالایشگاه آبادان به عنوان نخستین و بزرگترین پالایشگاه نفت کشور و بنادر خرمشهر و آبادان به عنوان بنادر بزرگ و مهم کشتی‌رانی و ترانزیت کالا در منطقه شمال خلیج فارس، از دیرباز نقش بسزایی در اقتصاد کشور داشته‌‌اند.

متأسفانه، پس از جنگ هشت ساله و در بیش از دو دهه، بی‌تفاوتی مسئولین در دولت‌های گوناگون و نگاه از سر ترحمِ آنها به منطقه‌ای که حق بزرگی بر گردن ملت ایران دارد، موجب عقب‌ماندگی و حتی پس‌رفتِ شهرهای آبادان و خرمشهر شده است. آبادان یک سال زیر آتش شدید خمپاره‌ها و توپخانه‌های دشمن ایستاد و سقوط نکرد؛ شهری که با مقاومت یک‌ ساله خود، نقش انکارناپذیر و تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت جنگ تحمیلی داشت و مانع پیشروی دشمن بعثی و کشیده شدن جنگ به مناطق مرکزی ایران شد، امروز به فراموشی سپرده شده است و پس از گذشت سال‌ها از فرو نشستن آتش جنگ، در بسیاری مناطق همچنان چهره‌ای جنگ‌زده دارد.

آبادانی که پیش از جنگ با جمعیتی نزدیک پانصد هزار نفری، یکی از کلان‌شهرهای ایران به شمار می‌رفت و به سبب زیبایی، نظم و امکانات رفاهی میان تمام شهرهای ساحلی خلیج فارس زبانزد بود، امروز جمعیتش به نیمی از جمعیت پیشین کاهش یافته و در زمینه‌ ابتدایی‌ترین ملزومات و امکانات زندگی شهری با مشکل جدی روبه‌روست.

تبدیل شدن شهرهای آبادان و خرمشهر به منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی (اروند) حکایت همان مثال معروف است که آوازه‌اش دل بسیاری را بُرده و اتفاقات درونش، دل مردم منطقه را کباب کرده! برخی عملکردهای غیرمرتبط و جابجایی‌های پیاپی و بلاتکلیفی‌های مدیریتی در این سازمان مهم، آن را از هدف اصلی‌اش ـ که همانا فعال کردن و رونق بخشیدن به صنعت و اقتصاد منطقه است ـ تا اندازه‌ بسیاری دور کرده است.

متأسفانه، برخی اقدامات سازمان منطقه آزاد و بیشتر ارگان‌های دولتی در شهرهای آبادان و خرمشهر، بسیار سطحی و پیش پا افتاده است و تنها جنبه ظاهری دارد؛ برای نمونه، ورود بدون گمرکِ خودروهای مدل بالای خارجی، دردی از آن جوان آبادانی که با معضل اشتغال و ازدواج و مسکن و... روبه‌روست و حتی توان خرید یک موتورسیکلت را هم ندارد، دوا نمی‌کند.

باعث تأسف است که بسیاری مدیران شهری از کارهای زیربنایی، ماندگار و موثر در زندگی مردم غافلند؛ درست مانند رنگ‌آمیزی درب و دیوار خانه‌ای که دیوارهایش را موریانه خورده است!

چه شهرها و روستاهایی که با درآمد نفتی به دست آمده از کار پالایشگاه آبادان، آباد شدند و می‌شوند! سهم مردم آبادان از نفتِ پالایشگاه، تنها بوی آن است و دودی که به حلقشان می‌رود. از آن دو درصدِ منابع نفتی کشور که روزی قرار بود به مناطق نفتی اختصاص یابد، یک درصدش هم برای آبادانیِ آبادان و خارج کردن شهر از وضعیت اسفناک کنونی کافی است.

بی‌تفاوتی، بی‌مهری و رفتار بعضاً تبعیض‌آمیز برخی مسئولین کشوری در قبال مردم مقاوم و عشایر وفادار آبادان، بسیار شگفت‌انگیز است. درآمد نفتی کشور ـ که آبادان و پالایشگاه بزرگ آن، نقش مهمی در شکل گرفتنش دارند ـ چراغی است که گویا به خانه حرام است!

همچنین در حالی که گاز طبیعی ایران به چندین کشور دنیا صادر می‌شود، بخش اعظم شهر آبادان از لوله‌کشی گاز شهری محروم است. آب رودخانه‌های خوزستان تا کیلومترها آن سوی ایران لوله‌کشی می‌شود و مردم شهرها و روستاهای گوناگون و حتی زمین‌های کشاورزی را سیراب می‌کند، اما مردم آبادان از آب آشامیدنی سالم و بهداشتی بی‌بهره‌اند!

امروز مردم آبادان در یک دستشان کپسول گاز است و در دست دیگرشان بشکه آب! خرمشهر هم دست کمی از آبادان ندارد و با مشکلات و معضلات مشابه روبه‌روست. بگذریم از بحران ورود گرد و غبار غلیظ به منطقه و بیماری‌های پیامد آن که چندین سال است، نفس کشیدن را نیز برای مردم منطقه دشوار ساخته.

بگذریم از قصه قدیمی و تکراری بیکاری نیروهای متخصص و تحصیل‌کرده بومی که به شغل‌های کاذب و مسافرکشی روی آورده‌اند. مسئولین فرهنگی شهر هم که گویا به خواب زمستانی رفته‌اند و به جای حمایت از فعالیت‌های فرهنگی، چوب لای چرخ فعالان فرهنگی شهر می‌گذارند. هر گوشه این شهر را که نگاه می‌کنی، درد است و رنج. ناامیدی و افسردگی را به روشنی می‌توانی در چهره مردم شهر ببینی. آبادان یک سال در محاصره ارتش عراق بود، ولی امروز سی سال است در محاصره مشکلات اجتماعی و معضلات شهری است.


تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس
آخرین اخبار