صادق ورمزیار، حسین عبدی، بهنام سراج و ادموند اختر در ادامه نشستشان در خبرگزاری فارس درباره شرایط دربی سرخابی ها توضیحات شفافی را بیان کردند.
*****
فارس: بعد از دربی معروف دی ماه سال 73 که به جنجال کشیده شد، چه اتفاقاتی افتاد؟
اختر: بعد از این بازی که دعوا شد دیگر قبل از هر دربی به باشگاه نامه میآمد که باید با حضور در دادسرایی تعهد میدادیم که مثلا پس از گلزنی کاری نکنیم که هواداران تحریک شوند. به طور مثال میگفتند چرا در دربی قبلی پس از گل پیراهنت را درآوردی یا چرا به توپ بوسه زدی و تعهد میگرفتند تا دیگر از این کارها انجام ندهیم.
ورمزیار: به قول حسین عبدی عدم توانایی اجرایی برخی کارها باعث میشد تا برای ما بازیکنان مشکلاتی ایجاد شود. خود من پس از آن دربی 6 ماه محروم شدم. جالب اینکه خودم هم نمیدانستم چه کاری کردم و میخواستم اگر مدرکی علیه من وجود دارد بیاورند تا دلایل این محرومیت مشخص شود. میگفتند چون کاپیتان بودی و نتوانستی تیم را جمع کنی باید 6 ماه محروم شوی. واقعا آیا کاپیتانی من دلیل محکمی برای محرومیتم بود؟
*****
فارس: پس از این درگیریها یک اتفاق بدی هم برای داوران رخ داد که باعث شد تا مدتها از سوت زدن در دربی محروم شوند.
عبدی: پس از بازی سال 73 که دعوا شد، یک روز به وزارت اطلاعات دعوت شدیم تا در مورد مسائل مختلف صحبت کنیم. آن روز از پرسپولیس من بودم و از استقلال هم دو بازیکن همراه با مربیان حضور داشتند. گفتند اگر پیشنهادی دارید عنوان کنید که من گفتم یکی از اولین مسائلی که باید در استادیوم رعایت شود لباس فرم مسئولان امنیتی بازی است. گفتم خود شما تا یک اتفاقی میافتد با کت و شلوار و بیسیم وسط زمین میآیید. آن زمان تا درگیری میشد و یک نفر به دیگری میخورد 4 نفر با کت و شلوار به وسط چمن میآمدند. خوب مردم نمیدانستند که این افراد نیروی انتظامی هستید یا خیر. در حال حاضر خیلی بهتر شده و همه با لباس فرم در کنار زمین حضور دارند. آن زمان حتی به عکاسها هم کاور نمیدادند. در حالی که در بازیهای خارجی هرگز برای درگیریها چنین اتفاقاتی نمیافتد.
یادم میآید یکی از اولین بازیهایی که مهدوی کیا در هامبورگ حضور داشت را در ورزشگاه این شهر حضور داشتم. یکی از هواداران ترک ترابوزان اسپور، حریف هامبورگ در آن دیدار با پرچم به داخل زمین دویده و آن را وسط زمین چمن کوبید. پس از این اتفاق مردم در حال ورود به زمین بودند که پلیس با دو سگ همه را متفرق کرد و بازی پس از چند دقیقه تأخیر ادامه پیدا کرد و کسی مردم را نزد. در بازیهای خارجی نیروی امنیتی در بیرون از ورزشگاه حضور دارد تا جلوی اغتشاشات احتمالی گرفته شود، اما آن زمان در ایران همه با لباس شخصی کنار زمین بودند و کسی نمیدانست فردی که به زمین مسابقه آمده سمت و رستهاش چیست؟ البته اشکالی ندارد کنار زمین باشند اما باید لباس فرم میپوشیدند.
به نظر من یکی از دلایلی که در آن بازی درگیری شد همین بود که اطرافیان زمین با لباس شخصی دویدند داخل زمین تا امیر و مجتبی را از هم جدا کنند که مردم هم به زمین بازی ریختند و جنجال واقعی به وجود آمد و همه چیز بر هم خورد.
*****
فارس: داوران ایرانی هم مدتها محروم شدند. برای اینکه حساسیت این بازی برای داوران کم شود چه نظری دارید؟
عبدی: به نظرم در این مورد اتفاق خاصی رخ نداد. ایران یک شرایط خاص دارد. اگر فدراسیون ایران با کشورهای آسیایی تعامل کند که مانند اروپا، داوران کشورهای مختلف در لیگهای یکدیگر سوت بزنند، باعث میشود تا این حساسیتها به طور طبیعی از بین برود.
در فوتبالی که میلیاردها هزینه میشود باید این کار را کرد تا با کم شدن حساسیتها، اشتباهات داوری کمتر رخ دهد. در مجموع حضور داوران ایرانی در دربی اتفاق خوبی است. البته امروز حساسیتها هم کمتر شده است. به نظرم اجرای قوانین صحیح میتواند همه چیز را درست کند.
ورمزیار: باید امروز دانش داورانمان را به روز کنیم و بیشتر برایشان وقت بگذاریم. بعضی وقتها داوران اشتباهات بچهگانهای را مرتکب میشوند. به طور مثال در بازی ذوبآهن و مس کرمان به خاطر پنالتی معروفی که رخ داد افتضاح بزرگی برای بحث داوری به وجود آمد. چطور میشود که داور وسط از قوانین سر در نمیآورد؟
باید در این مورد قوی تر عمل کنیم. در این که ما ایرانیها میتوانیم هر کاری را انجام دهیم شکی وجود ندارد. ما در بین داورانمان، داورانی قوی هم داریم اما باید بدون شک کمیته داوران ما با اقتدار بیشتری عمل کند.
جدیداً هر کس سرپرست یا رئیس کمیته داوران میشود 6 ماه بعد استعفا میدهد و این کمیته امروز بلاتکلیف است و باعث میشود تا امور مربوط به داوران مشکلدار شود در غیر این صورت در بین داوران هستند افرادی که با صلابت و به خوبی در مسابقات سوت بزنند.
باید به داوران جوان تر با آموزشهای مناسب فرصت هم بدهیم تا مقابل این گونه مشکلات سربلند بیرون بیاییم.
عبدی: اولین دفعهای که به انگلیس رفتم 50 نفر از داوران برتر دنیا در کلاس بازآموزی حضور داشتند. از کشوری مانند امارات هم علی بوسیم حضور داشت اما از ایران نمایندهای وجود نداشت.
یکی از مشکلات همین عدم تعامل و عدم اعزام داور به چنین کلاسهایی است. شاید احساس میکنند آموزشهایی که میدهند کافی است که این کار را انجام نمیدهند.
*****
فارس: یک کری همیشه بین هواداران استقلال و پرسپولیس است. سرخها همیشه به 6 تای 52 مینازند و آبیها ها به بردهای بیشتری که دارند افتخار میکنند. آیا بین بازیکنان هم چنین کریهایی وجود دارد؟
عبدی: این موضوعی که گفتید کری بین مردم است و در کری همه چیز گفته میشود.
*****
فارس: یعنی این موضوع برای بازیکنان اهمیت ندارد؟
عبدی: خیر. شاید برخی از بازیکنان این دو تیم آن زمان به دنیا نیامده بودند. بردهای استقلال و پرسپولیس جزو افتخارات دو باشگاه است. اگر من امروز مسئول استقلال یا پرسپولیس بودم مجسمه کسانی که در این دو تیم قدمت داشتند را میساختم و در موزه استقلال و پرسپولیس نصب میکردم، اما اینجا چنین اتفاقاتی نمیافتد و همه چیز در حد کری است، چون باشگاههای ما تیم است و صحبتها و افتخاراتشان در حد همان کری میماند.
قبل یا بعد از انقلاب چند بازیکن وجود داشته که 10 سال مستمر در استقلال و پرسپولیس حضور داشته است. آقای ورمزیار شما چند سال در استقلال بازی کردید؟
ورمزیار: 17 سال
عبدی: 17 سال کم نیست. امروز باید حداقل عکس صادق در باشگاه باشد. کسانی که برای این دو تیم افتخارآفرینی کردهاند امروز کجا هستند؟ به همین دلیل افتخارات پرسپولیس که 6 گل زده در حد همین کری بین مردم است.
نکته جالب اینکه شاید برخی از مدیران عامل دو تیم نمیدانند فوتبال چیست که بخواهند به این جور مسائل بها بدهند.
ورمزیار: این کریها در حد رکورد است و رکورد باقی میماند. مثل قهرمانیها که ثبت میشود.
عبدی: برگشتیم به اولین سؤال که پرسیدید برد دربی مهم تر است یا خیر؟
اختر: برای بازیکنان 3 امتیار دربی مهمتر از قهرمانی است.
سراج: شاید برد رفت و برگشت دربی در سال 89 باعث شد تا حضور مظلومی برای سال جاری نیز تداوم پیدا کند.
اختر: جالب اینکه امروز یک جوان 17 ساله به ما میگوید 6 تا 52 یادتان هست؟
سراج: میگویند فیلمبردار بازی 6 بر صفر همراه با فیلم بازی با دستور تیمسار خسروانی از بین رفته است و تصویردار آن مسابقه را نیز کشته اند.
ورمزیار: با برد دربی هم هواداران و هم مسئولان و کادرفنی از عملکرد خود راضی میشوند و با توجه به اهمیت آن برای آینده تضمین کاری پیدا خواهند کرد.
عبدی: در یک بازی دربی نمیشود همه اتفاقات را پیشبینی کرد به همین دلیل است که آموزش در کنار تجربه میتواند در نتیجه به دست آمده حرف اول و آخر را بزند.
ورمزیار: قشنگی فوتبال و جذابیت آن به این است که نمی شود اتفاقاتش را پیشبینی کرد.
*****
فارس: به جز برد 6 بر صفر؛ دو بازی است که بیشتر در ذهن هواداران باقی مانده است. دربیهای سال 73 و 79 که با جنجال همراه شد را مردم هنوز از یاد نبردهاند. 3 نفر از 4 نفر مهمان امروز به جز بهنام سراج در دربی سال 73 حضور داشتهاند. به واقع چه اتفاقی در این دربی افتاد که باعث شد تا هواداران به زمین بازی بریزند؟ قبول دارید که جو بازی به گونهای بود که انگار قرار است آن جنجالها و دعواها به وجود بیاید.
ورمزیار: داوری در این بازی تأثیرگذار بود. به نظرم سرمنشأ این مواردی که گفتید خود داور بود چراکه نتوانست به خوبی بازی را سوت بزند. داور مسابقه در دقیقه 36 یک پنالتی برای پرسپولیس گرفت که به نظرم پنالتی نبود.
*****
فارس: پرسپولیسیها هم معتقدند شما تمارض کردید و پنالتی که در دقایق پایانی روی شما شد هم پنالتی نبود.
ورمزیار: پس از پنالتی پرسپولیس که گل شد در دقیقه 45 هم یک توپ مشکوک را داداشزاده برای پرسپولیس گل کرد. داوری شبهه برانگیز بود و داور و کمک داور اصلا هماهنگی نداشتند. در ادامه همان صحنهای که گفتید پیش آمد و داور که میخواست اشتباه اولش را را جبران کند باز هم به اشتباه سوت زد تا اشتباهش را با اشتباه جبران کند.
عبدی: صادق در آن صحنه از کنار من رد شد و خودش را به زمین انداخت و داور پنالتی گرفت. من همین طور مبهوت مانده بودم که چرا پنالتی اعلام شده است.
ورمزیار: شگرد من این گونه پنالتی گرفتن بود. البته داور هم منتظر بود و دنبال چنین صحنهای میگشت تا اشتباهش را جبران کند که من کارش را راحت کردم. البته اخراج شاهرودی و تحریکی که هواداران را کرد و باعث شد تا پرسپولیس 10 نفره شود هم بی تأثیر نبود.
در ادامه استقلال برای جبران نتیجه جواد زرینچه را از انتهای زمین به سمت راست آورد و نفوذ از جناحین بیشتر شد تا جایی که روی یک کرنر که جواد نواخت ادموند اختر گل اول بازی را زد و پس از آن هم یک پاس گل دیگر به علی اکبریان دادم که هند من اعلام شد.
در مجموع اخراج شاهرودی و ضعف داور باعث شد تا بازی نیمه کاره به پایان برسد.
اختر: اولین دربیام بود و تا دقایق پایانی اصلا توپ به پایم نخورده و در هیاهوی استادیوم گم شده بودم. در کل خیلی در جو بازی نبودم و یادم میآید روی تکل مجتبی محرمی به گوشه پیست پرت شده و حتی یک سیلی هم از مجتبی خوردم. کلاً دو بار توپ به پایم خورد که یکی از این دو بار به گل تبدیل شد. در این بازی برای خودم میچرخیدم.
ورمزیار: قبل از این دیدار هم به دلایل مختلف 3 تا 4 سال بود که استقلال و پرسپولیس با هم بازی نکرده بودند. یعنی کم بازی کردن دو تیم باعث شد تا حساسیتها به وجود بیاید. بعد هم امیر قلعهنویی و مجتبی محرمی هم بهانه خوبی برای جنجال دست هواداران دادند.
عبدی: من با فاصله کمی کنار مجتبی محرمی و امیر قلعه نویی شاهد اتفاقاتی که آن روز افتاد بودم.
اختر: من هم به خوبی به یاد دارم که چه اتفاقاتی افتاد. حرفهایی رد و بدل شد که نمیشود مطرح کرد.
عبدی: امیر یک حرفی به مجتبی زد که مجتبی که در حال رفتن بود برگشت به امیر گفت: "منظورت من بودم؟" که امیر پاسخ مثبت داد و دعوا آغاز شد. به نظر من تمام آتشهای اتفاقات دربی سال 73 زیر سر امیر قلعهنویی بود.
*****
فارس: بعد هم که به بندرعباس تبعید شدید؟
عبدی: اوه اوه آن بازی را نگویید. جالب اینکه همه از هم عذرخواهی میکردند.
اختر: دو تیم با هم سوار هواپیما شدند تا برای بازی برگشت به بندرعباس برویم. جالب اینکه تا آخرین لحظات مشکلات فنی وجود داشت و باعث شد تا با دلهره به این سفر برویم.
عبدی: به خوبی یادم هست. البته میخواستند برای ما ایجاد استرس و ترس کنند که این کار بیشتر باعث خنده ما شده بود.
ورمزیار: من هم محروم بودم و نتوانستم در این سفر استقلال را همراهی کنم.
عبدی: یک زمان اتفاقاتی میافتد که چند سال بعد کسی آن را باور نمیکند. اتفاقات این دربی هم برای هواداران امروز قابل فهم و درک نیست و آنها از خودشان میپرسند که مگر میشود یک روز در یک بازی دربی چنین حوادثی رخ داده باشد.
*****
فارس: البته بر خلاف بازی 6 تاییها، فیلم این بازی موجود است.
عبدی: یک زمان سر خیابان شطرنج بازی میکردیم که پلیس ما را گرفت چون آن زمان شطرنج قدغن بود، اما اگر امروز این خاطره را برای یک بچه تعریف کنیم که در کلانتری از ما تعهد گرفتند که دیگر شطرنج بازی نکنیم برایش خنده دار است.
*****
فارس: اتفاقات دربی دیگر چه بود که امروز باعث تعجب مردم میشود؟
عبدی: امروز به مربیان آموزش میدهند تا بازیکنان را از همه لحاظ روحی و بدنی آماده کنند. تصور کنید قبل از بازی یک مهمانی میگیرند که فلان کار انجام دهید و بهمان کار را نکنید. تصور کنید این جلسات ومهمانی ها چه مشکلاتی را به وجود میآورد.
*****
فارس: چند بار در این گونه مهمانی ها حضور داشتید؟
عبدی: من 2 بار رفتم.
سراج: یک بار هم من رفتم.
اختر: 6 بار هم من برای دادن تعهد به کلانتری رفتم.
عبدی: یادم نیست دقیقا کلانتری بود یا دادسرا. یک جای قدیمی بود نزدیک میدان امام خمینی که ما را قبل از دربیها دعوت میکردند به آن جا.
*****
فارس: شاید موزه عبرت منظورتان است؟
عبدی: شاید. عکسهای ما هم در آنجا هست؟
اختر: یک نفر با چکش نشسته بود و از ما تعهد میگرفت تا پس از گلزنی مثلا فلان کار را انجام ندهیم.
*****
فارس: بهترین لذتی که از دربی بردید کدام صحنه یا گل بود. چه کسی شما را در این بازیها بیشتر اذیت کرد؟
ورمزیار: دربیها هر کدام لذت خاص خودش را داشت و مهم نیست خوب بازی کرده باشید یا بد. برد دربی خیلی لذتبخش است چون تا هفته ها پشت سرش بحث است اما دربیهایی بوده که خودم گل زدم و وقتی شما گل بزنید نفر اول مطبوعات میشوید، چراکه همه روی گلزن بازی زوم میکنند.
یک بازی را یادم میآید که تا دقیقه 15 دو بر صفر از پرسپولیس جلو افتادیم. از پشت 18 قدم یک گل به وحید قلیچ زدم. اولین گلم در پنجمین دربی بود، اما اولین دربی که در سال 65 مقابل پرسپولیس بازی کردم خیلی برایم خاطره انگیز است. در آن سال خیلی سنم کم بود. آن زمان هتل نبود و روز قبل از بازی در یکی از رستورانها غذا میخوردیم و بعد از آن به منزل یکی از هواداران میرفتیم تا کنار هم فضای صمیمی و خوبی داشته باشیم.
یادم میآید قبل از دربی سال 65 هم، خانه یکی از هواداران در جمالزاده مهمان بودیم. وقتی ارنج اعلام شد و زمانی که فهمیدم در ترکیب تیم هستم با توجه به سن کمی که داشتم، اصلا یادم نیست چه زمانی به ورزشگاه رسیدیم و چه زمانی لخت شدیم. فقط یادم هست که نیمکت ها پشت دروازهها بود و صدای استوک هایم که بر اثر لرزش پایم به وجود آمده بود را میشنیدم.
پس از 10 دقیقه از بازی هم هنوز متوجه فضای بازی نبودم. در این زمان یک جا زمین خوردم که آقای حاجیلو بالای سرم آمده و وقتی به او گفتم "بگو تا من را تعویض کنند"، راهنمایی لازم را به من کرد. حاجیلو به من گفت "برو گوشه لب خط و اصلا برنگرد و من خودم یک توپ به تو میدهم. فلان کس را دریبل کن و به سمت دروازه برو". همین اتفاق افتاد و 2 بازیکن را در یک صحنه دریبل کردم و باعث شد تا آن روز بهترین بازیکن زمین بشوم.
آن زمان مایلی کهن، فنونی زاده، کارگر جم و ... در جمع پرسپولیسیها بودند و بازی بدون گل به پایان رسید. آن دربی برایم شیرین ترین بازی بود چراکه پس از آن دیگر دربی برایم عادی شده بود.
در دربیهایی که بازی کردم بیشتر از همه فرشاد پیوس، مجتبی کرمانی مقدم و ناصر محمدخانی خیلی خط دفاع را اذیت کردند.
*****
فارس: بهترین دربی در 70 بازی برگزار شده کدام بود؟
سراج: به نظر من 6 تای 52 که البته به ما ربطی ندارد!
عبدی: آن بازی را من با دوچرخه به ورزشگاه رفتم.
ورمزیار: به هر حال برای پرسپولیسیها یک سری بازیها و برای استقلالیها یک سری دیگر مهم است.
از سال 68 تا 71 یک تیم قدرتمند داشتیم که واقعا رویایی بود. قهرمان آسیا شدیم و در آن برهه تیم ما بسیار خوب بود و رفت و برگشت پرسپولیس را بردیم. علی پروین در آن زمان به خود من گفت اگر 5 بار دیگر با تیم شما بازی کنیم باز هم میبازیم. در آن سال 12 بازیکن ملیپوش داشتیم. به نظرم این دوره برایم بسیار خوب بود.
اختر: دربیهایی که من گل زدم در ذهنم بیشتر باقی مانده. بهترین بازی همان دربی معروف و جنجالی سال 73 است چون اولین بازی و اولین گلم محسوب میشود.
گلهایی که زدم برای طرفداران به یاد ماندنی است و امروز هم به خاطر این گلها به اینجا دعوت شدهام و به خاطر همان هم یک هفته مانده به دربی که میشود روزی 20 خبرنگار زنگ میزنند تا در مورد این بازی نظراتم را جویا شوند.
در دربیهایی که بازی کردم مجتبی محرمی خیلی اذیتم کرد. آن زمان بچه بودم و یک سیلی هم از مجتبی خوردم. بهروز رهبریفر هم خیلی آزارمان میداد.
عبدی: بدترین خاطرهام یکی از شکستهایی است که هیچ زمان از ذهنم فراموش نمیشود. زمین آزادی خاکی شده بود و اتفاقات بازی خیلی اذیتمان کرد.
یک خاطره تلخ دیگر هم بازی بندرعباس بود که فکر میکردیم بازی رفت 2 بر 2 به پایان رسیده که لحظه آخر اعلام کردند استقلال 3 بر صفر بازی را برده و دیگر همه چیز برایمان تمام شده بود. به بندرعباس رفتیم که فقط یک بازی کرده باشیم. این موضوع خیلی من را ناراحت کرد.
*****
فارس: چرا تمام این بازیها که درگیری پیش آمده را 3 بر صفر به سود استقلال اعلام کردهاند؟
عبدی: این 3 بر صفر آخر مثل آب یخی بود بر پیکر بازیکنان پرسپولیس چراکه همه ما تهییج شده بودیم تا این بازی را ببریم که در لحظه آخر اعلام کردند 3 بر صفر به سود استقلال شده و کار تقریبا برایمان تمام بود.
بهترین خاطرهام هم بازی 3 بر صفر خداحافظی فرشاد پیوس بود که یک پاس گل هم دادم. ما خیلی سرتر بودیم.
سراج: من در دربی گل نزدم. اما یک بازی خوب که همان بازی 9 نفره شدن پرسپولیس بود را هیچ زمان از یاد نمیبرم. بازی جالبی بود چراکه بیشتر از50 دقیقه را 9 نفره بازی کردیم.
واقعا فکر نمیکردم مساوی بشود چون کار خیلی سختی بود. اخراج یک نفر خیلی کار را سخت نمیکند اما دو نفر کار را برای پرسپولیس در این بازی سخت کرده بود.
*****
فارس: درهمان دربی دروازه بان استقلال وقت کشی میکرد.
سراج: شما بهتر از ما بازیکنان این مسائل را به یاد دارید.
*****
فارس: شکست در رفت و برگشت برای بازیکنان هر کدام از دو تیم سخت است. چگونه با آن کنار آمدید؟
عبدی: به طور مثال سال گذشته که به عنوان مربی روی نیمکت پرسپولیس بودم و هر دو بازی رفت و برگشت را واگذار کردیم در هر دو بازی بهتر از استقلال بودیم و آنها کاملا محتاط بازی کرده و خیلی کم حمله میکردند و ما بهتر و روانتربازی میکردیم.
شما تصور کنید آن صحنهای که مجیدی توپ را گرفت وشیث جا ماند، خیلی کم اتفاق میافتد. در آن برهه هم از مجیدی چنین فراری توقع نمیرفت و هم از شیث که اینگونه جا بماند و اشتباه بچه گانهای را انجام بدهد. شاید هر مدافع دیگر بود مجیدی را با خطا متوقف میکرد.
*****
فارس: شیث شعار ماندگاری را هم برای هواداران استقلال درست کرد.
عبدی: همین طور است. این دو بازی رفت و برگشت، استقلال خیلی کم فروغ بود. در بازی رفت استقلال بهتر از بازی برگشت بود، با این حال در مجموع در روند بازی ما بهتر بودیم. حتی ما در بازی رفت یک گل هم زدیم که سالم بود.
برای همین است که میگویم اتفاقات و اشتباهات بردهای این بازی را رقم میزند.
*****
فارس: دربی 71 را چگونه پیشبینی میکنید؟
عبدی: هیچ زمانی این بازی را پیش بینی نمیکنم چون این کار درست نیست. معتقدم این بازی به روزش بر میگردد. وقتی سوت داور زده شد همه میفهمند بازی شروع شده و هر چه از زمان بازی می گذرد درصد موفقیت یک تیم مشخص می شود.
سراج: مثلا دقیقه 90.
*****
فارس: برخی اسامی مخصوص دربی هستند. قبول دارید؟
ورمزیار: مثلا چه کسانی؟
فارس: امیر قلعهنویی، احمد عابدزاده، مهدی هاشمی نسب و ...
عبدی: به نظرم هیچ زمان امیر در عرصه بازیگری در دربی موفق نبود.
ورمزیار: اگر منظورتان دوران مربیگری است که قبول دارم هیچ زمان امیر این بازی را نباخت و 3 بازی را با پیروزی پشت سر گذاشت و موفق بود.
*****
فارس: چه عوملی روی این موضوع تأثیرگذار بود تا یک نفر، مرد دربی لقب بگیرد؟
ورمزیار: همان آرامشی که گفتم. آرامش و عدم وجود استرس و اعتماد به نفس به اندازه، باعث میشود تا یک بازیکن در یک بازی که همه استرس دارند از سایرین متمایز باشند.
من هم در دربی اولم تا 20 دقیقه اول در خودم نبودم و فکر میکردم صد هزار نفر در حال ریختن روی سرم هستد اما از این دقیقه به بعد که حاجیلو به من آرامش داد دیگر استرسم از بین رفت. پس از آن هم دیگر از دربیها نمیترسیدم و دوست داشتم از 20 بازی 10 تایش دربی باشد چون دیگر از این بازی نمیترسیدم.
شما قلعه نویی را ببینید. امیر در برخی حرکاتش خیلی آرام و با اعتماد به نفس است.
در همین بازی آخر هم که استقلال به تراکتور گل زد، امیر آرامش خاصی داشت و میخندید. شاید درونش آرام نبود، اما آرامش وی باعث شد تا همین آرامش را به تیمش منتقل کند و نتیجهاش را هم شاهد بودید.
به طور مثال استرسی که در وجود حمید استیلی است به بازیکن منتقل میشود. ممکن است دایی آدم موفقی بوده باشد اما در دربیها استرس داشت. ناصر حجازی خدابیامرز هم از 3 روز قبل استرس این بازی را داشت.
*****
فارس: پرویز مظلومی چطور؟
ورمزیار: به نظرم یک مقدار استرس دارد. بردهایی هم که به دست آورد قبول دارم که پرسپولیس از ما بهتر بود. خود من به عنوان یک استقلالی پس ازاین پیروزی از تیم انتقاد کردم و گفتم درست است که این بازی را بردید اما باید به فکر فوتبالی باشید که بتوانید به گونهای دیگر نتیجه بگیرید. البته به قول عبدی فوتبال امروز دنیا به سمتی رفته که از تک فرصت ها و تک مهرهها استفاده میکنند. اوزیل در آلمان، روبن در هلند، مسی در آرژانتین و ... برای تیمهای خود از تک فرصتها استفاده میکنند. یک مقدار تیمها بیشتر به فکر دفاع کردن افتادهاند تا گل زدن.
اما در مجموع مربی که روی نیمکت مینشیند می تواند نتیجه بازی را با آرامشی که دارد رقم بزند.
*****
فارس: چه بازیکنانی در دربی ناموفق بودند؟
عبدی: در دربیها آرامش و از نظر روحی آماده بودن حرف اول را میزند. در دربیهایی که افراد موفق بودند یا فیزیک مناسبی داشتند یا سرعت و تکنیک خوبی داشتند. اگر یک بخشی از هر 3 عامل را هم داشتند میتوانستند موفق باشند. برخی تنها یکی از این 3 فاکتور را نداشتند و نمیتوانستند موفق باشند.
محسن عاشوری در کارهای فیزیکی ناموفق بود. شما در دربی فضا کم دارید و باید از کمترین فرصتها بهترین استفاده را ببرید.
از طرفی مجید نامجو مطلق یکی از بهترینهای دربی بود که همیشه بازی روان و خوبی را به نمایش میگذاشت. مجید تکنیک خوبی داشت. البته وی هم فیزیک خوبی نداشت و بعضا نمیتوانست عالی ظاهر شود. جواد زرینچه نیز به خاطر سرعت خوبی که داشت در دربیها همیشه خوب بود.
هارمونی از این 3 فاکتور میتواند تعیین کننده مرد شاخص دربی باشد. به طور مثال مجتبی کرمانی مقدم هر 3 فاکتور را برای موفقیت داشت.
*****
فارس: دربی 71 را چگونه پیشبینی میکنید؟
سراج: احساسم میگویم چون استقلال برتر است، پرسپولیس میبرد.
ورمزیار: استقلالیها از لحاظ مهرهای بهتر است و شانس بیشتری دارد و اگر مظلومی بتواند از مهرههایش به خوبی استفاده کند، برتری با استقلال است. البته پرسپولیس هم نفرات تأثیرگذاری دارد.
*****
فارس: میتوان پیشبینی کرد که دربی جمعه پرگل میشود؟
اختر: هر اتفاقی ممکن است بیافتد. امکان رقم خوردن هر نتیجهای وجود دارد.
ورمزیار: من باز هم میگویم 50 – 50 است و از الان نمیتوان پیشبینی خاصی کرد.
*****
فارس: مربیان در دربی تأثیرگذار هستند. شما با کدام مربی راحتتر بودید؟
ورمزیار: منصور پورحیدری آرامش خیلی خاصی داشت و میتوانست آن آرامش را به تیم و بازیکنان منتقل کند. ما با حضور این مربی تا یک ساعت قبل از بازی هم نمیدانستیم که بازی سختی انتظار ما را میکشد.
عبدی: در پرسپولیس هر مربی استیل خودش را داشت و اکثرا هم عصبی بودند. استانکو، گده، پروین و ... بیشتر مربیان عصبی بودند تا آرامبخش.
در دربی سال 74 گده اشتباهی کرد که باعث شد تیم 3 بر یک ببازد. این مربی به قدری ارنج را بد چید که خود استقلالیها هم متعجب بودند که چرا 2 بازیکن اصلی ما در ترکیب نیستند. خود من آن بازی دقیقه 9 به بازی آمدم.
با این حال به نظرم بیشترین آرامش را علی پروین در این بازیها به من میداد. من جوانتر بودم و پروین نسبت به من رئوف تر بود و به همین دلیل استرس کمتری در من وجود داشت. البته بازیکنان بزرگی هم کنار من بودند که وجود آنها کمک زیادی به من میکرد.
تأثیر بازیکنانی که کنارت بازی میکنند بیشتر از مربیان است. یک جا هم صادق اشاره کرد که حاجیلو چه آرامشی به او داد. تصور کنید اگر سرش داد میزد صادق کلا دربی و حتی شاید فوتبال را از دست میداد.
*****
فارس: در دربیهایی که انجام دادید در روزهای قبلش آنالیزی از تیم حریف صورت میگرفت؟
سراج: خیر چنین اتفاقی هرگز نیفتاد. من در آن زمان بیشترین درگیریهایم با مهدی پاشازاده بود. یادم است 2 تا 3 بار سر به سر شدیم و پیشانیهایمان بالا آمد. بیشتر کارها انفرادی بود.
اختر: آنالیز نبود. الان هم آنالیز معنا ندارد. وقتی یک خواننده انالیزور میشود دیگر آنالیز و ارزیابی حریفان چه معنایی دارد.
عبدی: برخی 10 صفحه آنالیز میدهند اما اینکه چگونه استفاده کنید مهم است. آنالیز دیدگاه بهتری نسبت به تیم حریف به شما میدهد در غیر این صورت دستور برد را برای شما صادر نمیکند. آنالیز خیلی مهم است اما همه فوتبال نیست.
*****
فارس: واقعا در آن زمان تعصب بیشتری در بین بازیکنان بود؟
ورمزیار: نمیتوان گفت تعصب آن زمان بیشتر بود یا کمتر. اما می خواهم به یک نکته اشاره کنم. آن زمان باشگاهی داشتیم که بازیکن سازی میکرد و از رده سنی نوجوانان تا بزرگسالان از محصولات خودش استفاده می کرد. این بازیکن خود به خود خودش را متعلق به این باشگاه میدانست. به همین دلیل تعصب و عرق اجازه نمیداد تا بازیکن به راحتی تیم خود را برای یک مقدار پول بیشتر ترک کند. ما خودمان را صاحب تیم میدانسیتم چون از بچگی با استقلال بزرگ شده و خودمان را عاشق این تیم میدانستیم و حاضر بودیم خیلی کارها برایش انجام دهیم.
اما متأسفانه در حال حاضر آن سازندگی نیست. امروز ببینید چند بازیکن استقلال و پرسپولیس از پایه ها هستند؟
در سال 77 – 78 پایههای استقلال دست ما بود. صادقی، منیعی و ... به ردههای بالا رسیدند. اما امروز چطور؟ وقتی از پایهها نمیآیند مجبوریم برویم بازیکنان دیگر را بخریم. با این شرایط با یک پیشنهاد بهتر هم از استقلال جدا میشود.
مجبوریم بازیکنی مانند جان واریو یا ولید را میخریم. فردا هم ولید بهترین پیشنهادی که به وی بشود تیم را ترک میکند چون برای این باشگاه و خانواده نبوده است.
*****
فارس: بحث پول چقدر تأثیر داشته است؟
ورمزیار: آن زمان هیچکدام از تیمها پول نداشتند اما اگر یک مقدار هم سایر تیمها پول بیشتری میدادند، نمیتوانستیم از استقلال برویم. الان بازیکن از خانواده استقلال نیست که بخواهد به تیمش تخفیف بدهد. وقتی پای پول وسط میآید دیگر بازیکن تصمیم گیرنده میشود و باشگاه کاری نمیتواند بکند.
*****
فارس: تا به حال شده به خاطر این توضیحاتی که دادید حسرت بخورید که ای کاش امروز فوتبالیست بودید؟
ورمزیار: من همان زمان هم میتوانستم لژیونر شوم. با تیم ملی زمانی که به آلمان رفتیم با لوکوموتیو لایپزیگ هم صحبت کردم. ضمن اینکه وقتی با تیم ملی فوتسال چهارم جهان شدیم از آمریکا پیشنهاد خوبی به مبلغ 40 میلیون داشتم. اما با استقلال قرارداد یک میلیون و دویستی ببندم. 3 قرارداد 400 هزار تومانی گرفتم.
*****
فارس: پشیمان نیستید؟
ورمزیار: خیر. خیلی هم دوست داشتم. بیشتر از این هم که داریم به دردمان نمیخورد. در مجموع احترام و عزتی که انسان میتواند در جامعه داشته باشد برایم مهمتر است.
عبدی: در گذشته بازیکنان حاضر بودند از پول بزرگی که سایر تیمها میدهند بگذرند و به استقلال و پرسپولیس بیایند اما امروز برعکس شده است. من مشکل را در دو عامل میدانم. یکی سیاستهای غلط باشگاه و مسأله دیگر نگرش خود بازیکنان که عوض شده است.
اگر همین الان احترام لازم از سوی باشگاه گذاشته شود بازیکن جدید حساب کار دستش میآید. اما زمانی که باشگاه احترام را زیر پا بگذارد آن زمان بازیکن هم هر کاری دلش بخواهد انجام بدهد.
مشکل از سیاستهای غلط باشگاه است که باشگاه پرطرفدار را چنان میکند که بازیکن را رو در روی خودش قرار میدهد.
استقلال و پرسپولیس به خاطر همین سیاستها امروز تحت فشار هستند.
ورمزیار: این که حسین عبدی میگوید دقیقا برای من اتفاق افتاده است. وقتی از استقلال رفتم، باشگاه چنان برخوردی با من کرد که یکی از بازیکنان مطرح آن زمان استقلال به من گفت "اگر من 15 سال دیگر پاهایم سالم بماند و فوتبال بازی کنم، بعد از 15 سال میشوم صادق ورمزیار". با این برخوردی که میشود، بازیکن به تیمی دیگر که پول بهتری میدهد فکر میکند. به نظرم برخوردهای مدیران عامل باشگاهها بازیکنان را به سمتی برده که به فکر پول باشند.
پیراهن بارهسی و مالدینی را در موزه میلان گذاشتند یا برای رایان گیگز جشن 10 سالگی گرفتند. اما خود من در حالی که هنوز با استقلال قرارداد داشتم، دیدم پیراهن شماره 3 من تن علی چینی است. این یعنی اینکه شما بی خود 17 سال وقت خود را برای این باشگاه گذاشتید.
برای تمام بازیکنان تیمهای مختلف دنیا که عمر خود را صرف این تیم کردهاند در ورزشگاهها صندلی میگذارند اما ما باید برای گرفتن یک بلیت VIP به دفتر فتح الله زاده یا فدراسیون فوتبال برویم. دست آخر هم جایی را به ما میدهند که به تونل چسبیده است.
17 سال جوانیمان را برای این باشگاه گذاشتیم و باید بهترین جای استادیوم برای ما باشد. چرا نباید اینگونه باشد؟ این بی حرمتیها را جوانها میبینند و دیگر انگیزه برای بستن قرارداد با سرخابیها ندارند.
عبدی: باید کاری کنند که حرمت و ارزش پیراهن حفظ شود تا بازیکن برای پیراهنی که به تن میکند ارزش قائل شود.
اختر: ما در دوره خودمان هم پولهای خوبی گرفتیم و قراردادهای خوبی بستیم. آن زمان با پولی که میگرفتیم میتوانستیم یک خانه بخریم اما الان با 400 میلیون فقط میتوانی ماشینت را عوض کنی.
همین 400 میلیون را هم آنقدر با دردسر می دهند که برخی مواقع آخر سر میبینی تنها 100 میلیون به دستت رسیده است. اما آن زمان اگر 4 میلیون بود، همان مبلغ را کامل میگرفتیم و هرچه دوست داشتیم میخریدیم.