بازدید 15919

سال سیاه محیط زیست ایران؛ مدیریت رو به رشد یا ناکارآمد؟

پدیدار شدن نشانه های فرونشست زمین در استان اردبیل، یورش به دیرینه ترین باغ گیاه شناسی ایران در نوشهر و نابودی ۱۱۲۹۵ اصله درخت در کمتر از هفتاد دقیقه، سوختن چهل هزار هکتار از رویشگاه های جنگلی ایران، مجوز احداث جاده در تالاب میانکاله، رکوردشکنی آلودگی هوا در تهران و چند کلانشهر دیگر و در مورد اخیر دفن بی خردانه زباله های کلاردشت در جنگل های رنگین و منحصر به فرد جهان در عباس آباد...
کد خبر: ۱۶۹۲۴۳
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۰ - ۲۱:۲۹ 07 June 2011
«ایران یکی از ده کشور اصلی تخریب کننده محیط زیست در جهان است»؛ این اعتراف کسی نیست، جز آقای «محمد جواد محمدی زاده»، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست که این جمله را در همان آغازین روزهای صدارتش بر سبزترین صندلی کابینه دهم انجام داد. البته بعدها خبری از قول وی منتشر شد، مبنی بر این که «موفقیت های سازمان در دوره ریاست او، رشدی سه برابری داشته است»!

به گزارش «تابناک»، شواهد بسیاری گویای این واقعیت است که محیط زیست ایران زمین با وجود پتانسیل های شگفت انگیز و منحصر به فرد جهانی، هم اکنون با روندی شتابان رو به نابودی و قهقراست.

با وجود این ادعا، امروز شاید کمتر ناظر بی طرفی را بتوان پیدا کرد که عنوان سیاه ترین سال محیط زیست ایران را مناسب سال ۱۳۸۹ نداند؛ سالی که بیش از دویست هزار هکتار از محدوده طبیعی دریاچه ارومیه به نمکزار تبدیل شد؛ دریاچه پریشان با عنوان بزرگترین دریاچه آب شیرین داخلی کشور، کاملاً خشک شد و بسیاری دیگر از تالاب ها و دریاچه های دیگر کشور هم بدترین وضعیت خود را تجربه کردند که از آن میان، باید به تالاب بختگان، انزلی، گاوخونی، میقان، طشک، کم جان، هامون، مهارلو، میانکاله، گندمان، شادگان، هورالهویزه، هورالعظیم و … اشاره کرد.

این سیاهه، هنگامی نگران کننده تر می شود که بدانیم وضعیت بیشتر رودخانه های دایمی کشور هم در این سال، بسیار ناگوار بوده است که از آن جمله باید به کاهش شدید آب رودخانه کارون ـ که زمانی پرآب ترین رود ایران بود ـ اشاره شود؛ وضعیتی که سبب شده تا نزدیک یک میلیون نفر از نخل های پایاب این رودخانه در خرمشهر و اروندکنار در اثر شوری و خیز معکوس آب از خلیج فارس تلف شوند. همین گونه خشک شدن رودخانه زاینده رود به عنوان تنها شریان حیاتی مرکز ایران فاجعه ای بود که کمتر مسئول و رسانه ای آن را جدی گرفته باشد.

اما همه خبرهای بد، تنها به خشکسالی و اثرات متأثر کننده آن محدود نمی شود، چه، اگر با وجود مخالفت بسیاری از متخصصان محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست مجوز صدور و اکتشاف نفت در پارک ملی کویر و توسعه تأسیسات نفتی عسلویه در مجاورت منطقه حفاظت شده «مند» را می دهد؛ اگر پارک ملی نایبند در برابر چشمان ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، پرپر می شود؛ اگر بیش از یک ماه، ارزشمندترین پارک ملی کشور در گلستان می سوزد؛ اگر به بهانه انتقال لوله گاز بیش از هزاران درخت بلوط در دنا و با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست قطع می شود؛ اگر شتاب سدسازی و طرح های انتقال آب، همچنان وضعیت پایاب بیشتر رودخانه ها و جلگه های حاصلخیز کشور را بحرانی تر می کند؛ اگر وزارت راه با نگاه صرف عمرانی و ضد محیط زیستی خود بدون درک ارزش افزوده اکولوژیک محیط زیست جنگل ابر بر احداث جاده در دل این زیباترین جنگل پای می فشارد، همه و همه نشانه آن است که سازمان حفاظت محیط زیست نه تنها نتوانسته از شیب منفی تخریب طبیعت ایران بکاهد، بلکه در سالیان اخیر، بر شتاب این شیب هم شوربختانه افزوده شد.

پدیدار شدن نشانه های فرونشست زمین در استان اردبیل، یورش به دیرینه ترین باغ گیاه شناسی ایران در نوشهر و نابودی ۱۱۲۹۵ اصله درخت در کمتر از هفتاد دقیقه، سوختن چهل هزار هکتار از رویشگاه های جنگلی ایران، مجوز احداث جاده در تالاب میانکاله، سقوط چهارده پله ای ایران در جدول شاخص عملکرد مقابله با تغییرات اقلیمی، پناه بردن پلنگ ها به دکل های برق فشار قوی، رکوردشکنی آلودگی هوا در تهران و چند کلانشهر دیگر ایران و در مورد اخیر دفن بی خردانه زباله های کلاردشت در جنگل های رنگین و منحصر به فرد جهان در عباس آباد… از معضل کاهش سطح آب های زیرزمینی تا نابودی حیات وحش و تخریب مناطق حفاظت شده؛ از عدم تحمل نقد و تضعیف فرصت ها برای سازمان های مردم نهاد تا ضعف های ساختاری و مدیریتی و ناکارآمدی دستگاه های اجرایی مربوط به محیط زیست و سرانجام، ضعف اعتقاد برخی از مسئولان و صاحب منصبان به موضوع محیط زیست و عدم پرداخت جدی به معضلاتی که روز به روز در شکل پیچیده تری نمایان می شود، در حالی به رخ می دهد که مدیریت درست محیط زیست، یکی از مولفه های مهم حکمرانی مطلوب به شمار می رود.

در این باره، البته از دستگاه های قانونگذاری و نظارتی مانند مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه نیز انتظار می رود هر یک رسالت خویش را ایفا کنند.

آمارها نشان می دهد، مساحت کل جنگل های ایران (طبیعی و دست کاشت) نزدیک 2/14 میلیون هکتار است که البته در گذشته ‌نه چندان دور، این میزان به هجده میلیون هکتار می رسید؛ اما در اثر افزایش جمعیت، توسعه‌ شهرها و زمین های کشاورزی، ایجاد تأسیسات و صنایع و همچنین تخریب و تجاوز و در پایان، بی توجهی مسئولان میزان آن کاهش چشمگیری یافته است. تخریب جنگل ها و شکار گونه های نادر وحشی در حالی ادامه دارد که سازمان حفاظت محیط زیست و دستگاه های مسئول، با وجود آگاهی از چنین تخریب های وحشتناکی، اقدام جدی نکرده اند.

از سوی دیگر، معضل آلودگی هوا امروز به یک تهدید جدی در شهرهای بزرگ تبدیل شده و هر ساله، جان بسیاری از انسان ها را می گیرد، به گونه ای که امروز آلودگی ناشی از گرد و غبار، ترافیک سنگین، وجود خودروهای قدیمی گازوئیل ‌سوز (اتوبوس های دولتی)، نبود شبکه حمل و نقل عمومی مناسب و استفاده زیاد از خودروهای شخصی، وجود پالایشگاه ها در درون و حاشیه شهر، استقرار کارخانه‌ها و صنایع آلوده در حوالی شهرهای بزرگ، از جمله علل اصلی افزایش آلاینده ها در هوای کلان شهرها به شمار می آید.

از سوی دیگر، برخی کارشناسان محیط زیست بر این باورند که در سال های اخیر، روند منقرض شدن برخی گونه ها همچون قوچ ایرانی در مناطق خوش ییلاق بسیار دیده شده و این امر از سوی سازمان حفاظت محیط زیست مورد توجه قرار نگرفته است.

کارشناسان کمبود امکانات و تجهیزات و غیر مسلح بودن و عدم اجازه شلیک محیط بانان در مناطق حفاظت شده را یکی از علل ناتوانی محیط بانان در مقابله با شکارچیان غیر مجاز می دانند و بر این باورند در بیشتر مناطق حفاظت شده محیط بانان تجهیزات لازم برخورد با شکارچیان غیر مجاز را ندارند؛ بنابراین، برای مقابله با آنان همواره با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند و این امر حتی انگیزه آنان را برای مقابله با شکارچیان از دست داده است.

با وجود این که رییس سازمان حفاظت محیط زیست از آغاز تصدی مسئولیت در این سازمان بر رفع مشکلات محیط بانان تأکید کرده بود و وعده تأمین تجهیزات و امکانات آنان را داده بود، ولی همچنان محیط بانان از وضعیت معیشتی و تجهیزات خود گله مند هستند و جان باختن چند تن از آنان در مناطق حفاظت شده توسط شکارچیان سودجو، گواه این امر است.

تجهیزات در اختیار محیط بانان، حتی پاسخگوی حفاظت از خودشان هم نیست و این امر باعث شده تا هر از چند گاهی از کشته شدن آنان به دست قاچاقچیان باشیم؛ محیط بانانی که به رغم نداشتن تجهیزات دفاعی مجبورند حتی مدت زمان طولانی در مناطق حفاظت شده هستند و این در حالی است که هیچ گاه اعتراض آنان به جایی نرسیده است.

مسئولانی که حفاظت از محیط زیست کشور، وظیفه اصلی آنان است، چرا در برابر چنین رخدادهایی که خود مسبب اصلی آن هستند، سکوت می کنند و به کاستی ها و بی توجهی های خود اعتراف نمی کنند؟!

بر پایه گزارش بانك جهاني، ميزان خسارت سالانه آلودگي هوا در كشور، ۱۴ هزار و ۴۲۰ ميليارد ريال است كه اين رقم معادل ۶/۱ درصد توليد ناخالص داخلي است. آمارهاي ديگر اين بانك نشان مي دهد، مرگ و مير ناشي از آلودگي هواي شهر در تهران، سالانه صد ميليارد ريال يعني ۵۷ درصد از توليد ناخالص ملي به اقتصاد ايران خسارت وارد مي كند.

همچنين خسارت ناشي از ابتلاي افراد به بيماري هاي مرتبط با آلودگي هوا، هر ساله معادل دو هزار و صد ميليارد ريال و خسارت مرگ و مير ناشي از آلودگي هوا هزار و ششصد ميليارد ريال برآورد شده است.

آلودگي هوا، افزون بر بروز پیامدهای منفي در حوزه اقتصادي، ضريب سلامت و بهداشت شهروندان را شديدا در معرض خطر جدي قرار مي دهد. سالانه نزدیک چهل هزار شهروند تهراني به دليل مرگ و مير ناشي از آلودگي هوا كه چهار برابر بيشتر از نرخ مرگ و مير ناشي از بيماري ايدز است، مي ميرند.

همچنين اين رقم ۶/۲ برابر نرخ ناشي از سرطان خون و ۵/۱ برابر تلفات ناشي از تصادفات رانندگي برآورد شده است. هر تهراني روزانه به طور متوسط ۶۰۰ گرم از انواع آلاينده را استنشاق مي كند. اين در حالي است كه به دليل بالا بودن ميزان هيدوركربن هاي حلقوي در هوا، ميزان بيماري سرطان در تهران هم افزايش يافته و شهروندان در معرض ابتلا به بيماري مرگبار قرار گرفته اند.

در همين زمينه، توجه به این آمارگيري قابل توجه است: سالانه ۴۱ ميليون تن گازهاي گلخانه اي و روزانه شانزده تن ذرات پلاستيك و هفت تن آزبست لنت ترمز در هواي شهر تهران منتشر مي شود كه تهديدي جدي براي سلامت شهروندان است.

تأكيد مي شود؛ آلودگي هوا كه عمدتا ناشي از رفت و آمد نزدیک ۵/۳ ميليون خودرو و ۵/۲ ميليون موتورسيكلت است، مسئول بيماري هاي گوناگوني است و روي افراد گوناگونی تأثير مي گذارد.

آلودگي هوا روي افرادي كه بيماري هاي حاد برونشيت، آسم، چشم و قلب دارند، شديدتر است. سقط مكرر جنين، نازايي، ناباروري، وجود خشونت و رفتارهاي خصمانه بين مردم و... همگي ناشي از همين آلودگي هواست.

این گزارش می افزاید: یکی از نهاد های اجرایی که عملکرد آن در کشور ما کاملا در تضاد با محیط زیست قرار دارد بخش عمران و راه و ترابری است. عملکرد غیر مسوولانه تخریب پارک ملی گلستان با احداث بزرگراه گرگان مشهد با عرض 150 متر در آن که همراه با تخریب جدی محیط زیست منطقه بوده است، نابودی حیات وحش نادر موجود در پارک، جداسازی اکولوژیک گونه ها، نابودی بستر رودخانه های موجود جهت به کارگیری در زیر سازی این راه، نابودی و ریشه کن کردن گونه های منحصر به فرد درختان کهنسال این پارک که از مهم ترین پیامد های آن وقوع سیلاب های مرگ آفرین سال های اخیر بوده است، تنها و تنها برای کوتاه تر کردن 5 کیلومتری مسیری بوده که می توانست با عبور از بخش خارجی شمال پارک از صدمه به این پارک با ارزش جهانی جلوگیری نماید.

پافشاری غیر مسئولانه مدیران راه و ترابری استان سمنان بر احداث جاده در میان جنگل ابر به رغم وجود یک جاده عبوری در کنار آن جدای از شایبه سودجویی های آتی و دلال کاری زمین های پیرامون جاده در آینده گویای این واقعیت است که مسئولان عمران و راه سازی کشور از کمترین اطلاعات و آگاهی های ارزش های فرابخشی و بلند مدت محیط زیستی بی بهره هستند و ارزش های هنگفت اکولوژیک محیط زیست را فدای معیار شخصی و کوتاه مدت ارزش گذاری سرمایه و زمین می کنند.

همین نگاه عمومی ضد محیط زیستی است که به جای راه کوتاه تر و غیر مضر برای محیط زیست تهران ـ لار ـ بلده ـ نور که بخشی از آن سال ها است وجود دارد به ساخت آزاد راه تهران شمال (تهران ـ چالوس) می انجامد تا با تخریب بخش عمده ای از ذخایر با ارزش اکولوژیک منطقه البرز مرکزی عده ای سودجو را در خرید و فروش زمین های مسیر آزادراه به نان و نوایی برساند.

اوج نگاه ضد محیط زیستی که شاید ناشی از ناآگاهی رسانی محیط زییت در تمام سطوح جامعه باشد، در سخنان آقای دکتر بهبهانی، وزیر سابق راه و ترابری دیده می شود؛ آنجا که ایشان در دفاع از نابودی جنگل ابر با احداث جاده در دل این جنگل منحصر به فرد در جهان گفته است: «اگر جاده در دل جنگل ابر احداث شود، مهار آتش جنگل با حضور ماشین های آتش نشانی ممکن می شود!»؛ جالب این که در قوانین موجود در رشته های عمران و راه سازی نه تنها کوچک ترین اشاره ای به اهمیت محیط طبیعی و حفظ آن نشده بلکه در بخش هایی از آن تأکید شده عوارض طبیعی (از جمله جنگل ها، مراتع، رودخانه ها و...) به عنوان مانع به هر طریق ممکن باید از سر راه برداشته شوند تا ساخت راه مورد نظر به انجام برسد. نکته دیگر این که در هنگام صدور پروانه ساختمان همه چیز به شدت كنترل می شود غیر از ضرورت كاشت درخت و توسعه فضای سبز و معمولا از هیچ متقاضی خواسته نمی شود كه در زمینی كه می خواهد در آن بنایی بسازد درختی نیز بكارد.

سال هاست که طرفداران و فعالان محیط زیست در ایران به شنیدن خبرهای تخریب، آتش سوزی، شکار غیرقانونی، انقراض گونه های اندمیک، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها و آلوده شدن شتابان آب، هوا و خاک وطن عادت کرده اند، ولی پرسش این است که چرا این روند هنوز متوقف نشده است؟ بی گمان اگر مردم هر کشوری، ضرورت دفاع و پاسداری از محیط زیست را درک کنند، باعث خواهند شد که دولتمردان به سمت حفاظت از این مواهب طبیعی سوق یابند.

یکی از مهمترین مشکلات محیط زیست ایران فقر فرهنگی است؛ فقری همراه با فقر اقتصادی. در کشوری که بنا بر آمار رسمی، دست کم پانزده میلیون نفر زیر خط فقر مطلق اقتصادی زندگی می کنند و آمار غیر رسمی این رقم را تا 35 میلیون نفر اعلام می کند از نقشی عمده در نابودی محیط زیست ایران برخوردار است.

ما در کشوری زندگی می کنیم که مردمش برای قلیان و سیگار کشیدن و خوردن شبه غذاهای مضر همچون پفک نمکی و سوسیس و کالباس و همبرگر، نسبت به مسائل فرهنگی هم وقت بیشتری می گذارند و هم پول بیشتری هزینه می کنند.

متأسفانه، از آنجا که دغدغه های محیط زیستی از وزن سیاسی در خور در جامعه ما برخوردار نیست، دولتمردان به حمایت از مولفه های زیست محیطی توجه نمی کنند و به همین ترتیب، رسانه های گروهی و رادیو تلویزیون هم خودشان را مجاب نمی کنند که حتی بخشی کوچک از فعالیت های خود را به مسائل محیط زیستی اختصاص دهند و همه این مسائل دست به دست هم داده تا وضعیت کشور ما با این جا که اکنون هست، رسیده است.

اما یادآوری بخش هایی از مشکلات مدیریتی سازمان حفاظت محیط زیست نیز ضروری به نظر می رسد:

1 ـ در حالی که در اثر بستن جریان آب رود هیرمند به دریاچه آب شیرین هامون که توسط دولت افغانستان صورت پذیرفته، این دریاچه مهم تاریخی و اکولوژیکی ایران کاملا خشک شده و فاجعه محیط زیستی در آن سامان صورت پذیرفته و با نابودی اکوسیستم طبیعی منطقه و هزاران هکتار زمین کشاورزی، روستاییان زمین های نمک سود خود را رها کرده و به دیگر مناطق مهاجرت کرده اند و افزون بر آن، زیستگاه زمستان گذرانی هزاران هزار پرنده مهاجر نیز به نابودی کشیده شده، با وجود اختصاص مبلغ پانصد میلیون دلار از سوی ایران برای بازسازی افغانستان در برابر چهارصد میلیون دلار اختصاص یافته از سوی 27 کشور اتحادیه اروپا، چه اقدام هماهنگ مقامات سیاسی دیپلماتیک و محیط زیستی ایران برای ملزم کردن دولت افغانستان برای باز کردن حقابه 20 درصدی ایران از رود هیرمند ـ که در توافقنامه 1350 شمسی افغانستان با دولت ایران آن را امضا کرده اند ـ انجام پذیرفته است؟

2 ـ برای پیشگیری از هجوم ریزگردها که سلامتی بسیاری از ایرانیان را در معرض خطر قرار داده است، چه همکاری بین سازمان محیط زیست و وزارت خارجه به انجام رسیده است؟ آیا در حالی که دولت عراق، همواره از پرداخت هزار میلیارد دلار خسارت جنگ تحمیلی به ملت ایران به بهانه های گوناگون شانه خالی می کند، این پذیرفتنی است که هزینه اقدامات غیر مسئولانه و بی توجهی دولت های عربی برای توسعه ریز گردها از جیب ملت ایران پرداخت شود؟ چرا به جای این کار از پتانسیل کمک های مالی سازمان های بین المللی محیط زیستی برای رفع معضلات محیط زیستی عراق و عربستان استفاده نمی شود.

3 ـ چه کاری برای برآورد ارزش اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست ایران انجام پذیرفته، آیا اصولا ارزش گذاری اقتصادی محیط زیست طبیعی ایران جایگاهی در برنامه های بلند مدت سازمان محیط زیست دارد؟ آیا سازمان حفاظت محیط زیست هنوز به این نتیجه نرسیده که با مدیریت درست محیط زیست ایران به ویژه با توسعه صنعت پول ساز اکوتوریسم (محیط زیست گردی)، طبیعت بینی و پرنده بینی و... جوامع محلی و بومی به جای تخریب ناگزیر برای تأمین نیازهای حداقلی اقتصادی خود، برای بهره مندی اقتصادی خود هم که شده به حامی و حافظ محیط زیست از جمله جنگل های ناب و منحصر به فرد شمال ایران و حیات وحش در معرض خطر انقراض و طبیعت در معرض تهدید مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تبدیل شوند؟

4 ـ اقدام سازمان حفاظت محیط زیست در برابر اقدام یک طرفه و بی سر و صدای امارات برای تغییر اکوسیستم طبیعی خلیج فارس و خشک کردن بخش های گوناگون این دریا برای پروژه های بلندپروازانه و عظیم نخیل چه بوده است؟ فراموش نکنیم که خشک کردن و ایجاد شهر های مصنوعی درون خلیج فارس از نظر سیاسی و جغرافیایی نیز می تواند توسعه طلبی ارضی و تجاوز به حریم مرزهای دریایی ایران در خلیج فارس را تو سط امارات در آینده توجیه کند.

چه اقدام هماهنگی بین سازمان محیط زیست و نهاد های مربوط از جمله وزارت خارجه در این مهم انجام گرفته؟ آیا سازمان حفاظت محیط زیست برای جلوگیری از تخریب سنگ های صخره ای کوه های خراسان و فارس و کرمان و انتقال قاچاق این منابع طبیعی ایران زمین به امارات و به کارگیری آن ها برای خشک کردن خلیج فارس و ایجاد شهرهای جدید توسط عرب ها هیچ کاری انجام داده است؟

در همین راستا دوستداران محیط زیست منتظرند ببینند بیلان اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست در برابر صید مخفیانه و غیر مجاز و قاچاق حیات وحش نادر و در معرض انقراض ایران از جمله شاهین و هما و هوبره و دلیجه و عقاب و... به شیخ نشین های خلیج فارس که هر روز ابعاد وسیع تری می یابد، چه بوده است؟!

5 ـ عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست برای نجات سیزدهمین دریاچه دنیا (ارومیه) چه بوده است؟ در اثر ایجاد سدهای متعدد روی رودخانه های تأمین کننده آب این دریاچه، میزان شوری دریاچه ارومیه از 70 میلی گرم در لیتر به 300 میلی گرم در لیتر رسیده که عملا زندگی مردم همجوار منطقه، کشاورزی روستاییان و زندگی تنها موجود زنده آبی این منطقه یعنی آرتمیا و نیز زندگی پرندگان بومی و مهاجر دریاچه ارومیه را در معرض تهدید جدی قرار داده است. آیا بهتر نیست به جای کمک گرفتن سازمان حفاظت محیط زیست از روسیه برای بارور کردن ابرها بر فراز ارومیه ـ که برای ایرانیان همواره بسیار پرهزینه بوده است ـ با همکاری سازمان محیط زیست با سازمان های مرتبط با مدیریت منابع آب با مهار و انتقال منابع آبی و رودخانه های مرزی که از کردستان ایران بی استفاده به عراق می رود و آب دجله را تأمین می کند، احیای دریاچه ارومیه به انجام برسد؟

6 ـ عملکرد سازمان محیط زیست با مشکل آلودگی هوای تهران چه بوده است؟ بر پایه برآوردها، روزانه نزدیک سه هزار تن منواكسيد كربن، ۴۵ تن هيدروكربن سوخته، ۱۳۰ تن اكسيد ازت، ۳۰ تن اكسيد گوگرد، ۳۰ تن ذرات معلق، ۲ تن سرب در تهران توليد و به هوا متصاعد مى شود. ۸۰ درصد اين آلودگى ها در شهر تهران، ناشى از وسايل نقليه موتورى است، به گونه ای كه گفته مى شود، آلودگى هاى تهران ۲‎/۸ برابر استاندارد جهانى است. آلودگى هايى كه منجر به مشكلات تنفسى، روحى، گوارشى و حتى مرگ مى شود.

در اين رابطه، آمارها حاكى است، نزدیک هفت هزار نفر در سال بر اثر آلودگى هوا جان خود را از دست مى دهند.

7 ـ با توجه به گسترش روز افزون مواد غذایی غیر بهداشتی، بطری های پت برای انواع نوشیدنی ها و ظروف یک بار مصرف پلاستیکی که افزون بر بیماری زا بودن و افزایش احتمال سرطان برای مردم به شدت آلاینده محیط زیست هم است، چه هماهنگی هایی بین سازمان محیط زیست و وزارتخانه های بهداشت و صنایع شده است؟ و...

بدیهی است، بیان این نکات به معنای این نیست که افکار عمومی و رسانه ها به عنوان چشم بیدار مردم، انتظار حل همه این مشکلات را در یک دوره مدیریت داشته باشند، بلکه مسأله اینجاست که دستگاه های مسئول در این باره چه کارهایی انجام داده و چه تلاش هایی کرده اند؟ قطعا توقع زیادی نیست، اگر افکار عمومی به روشنی از فعالیت های مسئولین آگاه شده و از کم کاری های آنان گله مند باشند.

مقاله ای در این باره را اینجا بخوانید.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۱۴۹
بابا تهرون هرروز آلوده تر از دیروز شده یه فکری کنین. من پیشنهاد میکنم یه مرکز تولید انرژی برای حرکت اتوبوسها و مصرف انرژی خانگی تو کویر درست کنن و برای همین دیگه آلاینده تو تهرون نیست
پاسخ ها
ag
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۷
به نظر من مثل روسیه حتی آب گرم هم سیستم مرکزی کنن تا کمتر برای گرم کردن آب گرم حمام وشوفاژ استفاده بشه
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۷
امر دیگه ای باشه...آقای تخیل!
جنوبي
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۸
شما مردم نازنازي تهران به كوير هم رحم نميكنيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امير آقا گل
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۱
ببخشيد سال 80 ،81تو روزنامه ايران همشهري و يالثارات ، كيهان ما هرچه گفتيم بابا گردنه حيران تواستان اردبيل منابع ملي دارن ويلا ميسازن همه كرو كور شدند(مسئولين) حالا بعداز 10سال به اين نتيجه رسيديد!؟
تمام این چیزهایی که اشاره کردید یک طرف, مسدود کردن وبلاگ و حتی احضار فعالین محیط زیست به دادگاه که یکی از زحمت کش ترین و دلسوزترین انسان های کشورمان هستند نیز به یک طرف که واقعا برای همه ما مایه شرمساری است.
سی سال دیگر بیابان ایران جایی مانند صحرای عربستان خواهد بود.
بهتر است عملکرد اقای محمدی زاده را در سایر مسولیتها بررسی میکردید بعد ایشان را می گذاشتید مسول محیط زیست
مسئول نگهداری سومین اثر طبیعی ایران (سرو 4000 ساله ابرکوه) به عهده این سازمان است که متاسفانه وضعیت اسفناکی دارد و چند سال آینده خبر نابودی آن در صدر اخبار خواهد بود
این نشانه .. مسوولانیه که هیچکدومشون تحصیلات محیط زیست ندارن
من کسی هستم که از نزدیک با آقای محمدی زاده برخورد داشتن. رشته تحصیلی من کارشناس ارشد محیط زیست است. باید عرض کنم که آقای محمدی زاده از لحاظ علمی و مدیریتی بسیار ضعیفتر از آن است که بعنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست انتخاب شود. واقعا من خیلی متاسفم شدم زمانی که آقای محمدی زاده در گردههایی مدیرکلان استانهای کشور در سال 1389 در عسلویه عملا به آنها گفت که شما به هیچ وجه نباید جلوی صنعت را سد کنید حتی اگر محیط زیست را تخریب کنند . زیرا صمعت مهمتر از محیط زیست است
بابا من نمی دونم داداش کوچولوی من با این مدیرا چه فرقی داره !!!!! خب بگین بلد نیستن اداره کنند دیگه !!!! تازه مگه کدوم سازمانمون درسته که محیط زیست درست باشه!
عدم وجود استاندارد در محیط طبیعی و مسائل مرتبط با آن فرصت خوبی برای امور توصیفی توافقی بدون سنجش با 10 برابر قیمت واقع گردیده. وقتی بحث جایگاه دفاتر آموزش و پژوهش را پیگیری نمودم مطرح می نمایند از سال 90 سنجش ما آغاز خواهد شد.
هرج و مرج در صرف اتبار در امور توصیفی شدیدا توسعه یافته.
البته اقای محمدی زاده تحصیلاتشون مرتیط با محیظ زیست هست.
ضمنا از کسی که کمتر از دو سال از مسئولیتش میگذره کمی پرتوقعیه ضمنا فجایع زیست محیطی یک روزه به بار نمیان که یک روزه هم مهار بشن
سهم مسائل اکولوژیک رو هم نباید فراموش کرد.
از همه مهمتر دوران درخشان مدیریت! خانم جوادی که نور علی نوره.
کمی منصف باشیم .حداقل از کارمندای سازمان یک پرس و جویی می کردین
ممنون که از محیط زیست نوشتید
چرا هیچ کس کاری نمی کنه؟ این همه دریاچه و تالاب و رودخانه خشکید! این همه جنگل نابود شد.بابا یه کاری بکنید تو رو قرآن!
من بهتابناک پیشنهاد می کنم صفحه ی محیط زیست راه بندازه و با کارشناسان مربوطه نشست و گفتگو بذاره. شاید فرجی حاصل بشه! جای صفحه محیطزیست ایتن جا خالیه. نه یک صفحه معمولی. یک صفحه پر از گزارش. پر از پی جویی و پیگیری رفتار مدیران این عرصه. پر از نقد کارشناسی. حتما به پیشنهاد من بدبخت گوش کنید!
مسئولان غافلند از اينكه در نهايت آثار تصميمات نادرست ، كه در كوتاه مدت شايد به نفع عده اي خاص باشد ، گردن خود و فرزندانشان را نيز خواهد گرفت
بنده قبلاً هم خدمت شما عارض شده بودم که بحث حفاظت از محیط زیست، نیازمند یکسری زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی است- وقتی در کشور قانون برای منع همزیستی با حیوانات خانگی تصویب می شود طبیعی است جدایی انداختن بین انسان و طبیعت ماحصلش تخریب محیط زیست است. جا دارد مسئولان عواقب این قبیل موارد را همواره به یاد داشته باشند...
از توانمندی خود ایشان اطلاعی ندارم اما معاونین توانمند و با تجربه ای دارند مثل جناب دکتر شاعری
توسعه بدون در نظر گرفتن مديريت محيط زيست باعث حركت منفي هم در توسعه است هم در رفاه اجتماعي . بنا بر اين عدم شناخت و علاقه مسئولين در خصوص محيط زيست و توسعه پايدار ايران را در آينده نچندان دور به مشكلات حل نشدني تبديل مي كند كه جبران آن و محاكمه مسئولين خاطي و بي تدبير درمان زخم فرزندان مان است . محيط زيست كشور هم اكنون در مسير نابودي است زيرا ابزار تبليغاتي شده و مشكلات معيشتي و فقر فرهنگي نيز آن را به سوي نابودي مي كشاند . اميد است كه بدانند و بدانيم كه گونه هاي منقرض شده بر نمي گردند و تالابها و جنگلها و مراتع و ... تحمل بيشتري در برابر اين همه بي محبتي را نخواهند داشت .
جنگلهای ایران چهارده و دو دهم میلیون هکتار است که در متن اشتباه دو و چهارده نوشته شده. بقیه مطالب کاملا صحیح و کارشناسی است. کاش یکی به داد محیط زیست ایران برسد و این روند بشدت نزولی را متوقف کند.
اين 7 مورد از هزاران موردي است كه چيزي براي نسل آينده از محيط زيست باقي نميگذارد. پستهاي سياسي نتيجه اش بهتر ازاين نميشه. هر كدام از مواردي كه نوشتيد كافي است كه يك دولت در دنيا سقوط كند اما در ايران شاهد پستهاي بالاتر براي متخلفين هستيم.
Nدستشون درد نکنه
تا چند سال دیگه مانند عربستان دارای زمینهای بسیاری برای خانه سازی خواهیم بودو همه مردم را برای کویر نوردی و استفاده از نور آفتاب تشویق خواهند نمود
محیط بانان هم شهید محسوب خواهند شد و بقیه هم حالشو میبرند
سازمان محیط زیست خودش مجوز دفع فاضلاب های صنعتی و شیمیایی کارخونه ها رو به دریاچه ارویه می ده !

سال قبل که نشت مواد سمی یه کارخونه مواد شیمیایی باعث ویرانی مزارع و باغات مردم روستاهای تابع بناب (شهری نزدیک دریاچه) شد این سازمان هیچ عکس العملی نکرد حتی روستایی هایی که شاکی این ماجرا بودن و زمین هاشون دیگه قابل کشت نیست هم تهدید شدن ،
این هم یکی از عملکردهای شگفت انگیز سازمان خرابی محیط زیسته .
محیط زیست ، کدام محیط زیست. آقا تعطیل کنید این سازمان عریض و طویل بی خاصیت رو. در شهر گرگان روستای زیارت که جز ده روستای هدف گردشگری کشور شناخته شده در روز روشن یک عده سودجو با بولدوزر و لودر افتادن به جان جنگل و شبانه روز درختها را قطع می کنن و به جای اون آپارتمان می سازند و محیط زیست عین خیالش نیست و هم به محیط زیست ظلم می کنند هم به مردم محلی که قصد زندگی در روستای خودشون را دارند. حتی نهادهای زیربط نیز محدوده ای برای روستا تعیین نکردند که ساخت و ساز فقط در محدوده تعیین شده مجاز باشد و هر کسی هر جای جنگل و کوه و رودخانه و ... که بتواند شروع به ساخت آپارتمان می کند.
مملکت اسلامی همه چیزش باید اسلامی باشد .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۹
که نیست....................
لطفا قطع درختان دره اوین برای برج سازی توسط ارتش را هم اضافه کنید که با مجوز شهرداری انجام شد.
مهمترينش درياچه اروميه بود كه خشكيد
یک گزارش هم از تالاب ارژن تهیه کنید که میراث فرهنگی میخواد در منطقه حفاظت شده سرمایه گذاری بی حساب و کتاب بکنه و منطقه رو تخریب کنه
مقاله جالب و جامع بود. اما متاسفانه در مملکت ما فرهنگ جوابگویی مسئولین وجود ندارد و عدم تخصص مدیریتها معظل بزرگتر مملکت ماست وتازمانی که به کشوربادید (ده ملکی پدر ) نگاه میشود و خانوادگی و فرقه ای اداره میشود جز این نخواهد شد.
خوندم و آتيش گرفتم آقايان اگر هر كاري رو بايد بكنيد و پشت گوش ميندازن و هر كاري رو كه نبايد انجام دهن و پيگير و مستمر انجام ميدهن اين يكي يعني محيط زيست بايد سالم باشه اصلا بايد وجود داشته باشه تا بتونيد براي اين كارها ادامه دهيد پس خواهش ميكنم اين دور افتاده از نگهداري و حفاظت را حفظ و حمايت كنيد.
وقتی که مسئول ، کارشناس نباشد و متخصص نباشد،وعاشق کارش نباشد و به خاطر حقوق کارکند ! باید دریاچه اورومیه خشک شود و...
اگه یکبار گذرتون به سازمان محیط زیست افتاد انوقت خواهید فهمید که چه نهادی مسئولیت حفاظت از محیط زیست رو به عهده داره !...سازمانی که حتی در داخل خودش هم از بی مدیریتی و نابسمانی رنج می بره دیگه چه توقعی دارید که بتونه محیط زیست یک کشور رو اداره کنه ؟
واقعا تاسف آوره. به كي بايد شكايت كرد از ايت همه بي تفاوتي و بي مسئوليتي؟؟؟؟؟
سلام به عنوان كسي كه تحصيلات محيط زيست داشته و مدتها در سازمان محيط زيست مشغول هستم از نقد متعهدانه ،واقعگرايانه و دلسوزانتون بسيار لذت بردم. لذا بر خود لازم ميدونم نكاتي رو هم به اين مقاله در خصوص ضعفهاي مديريتي اضافه كنم . وقتي تمام هم و غم مديراني كه بر كرسي رياست محيط زيست تكيه ميزنند صرفا مبتني بر اقتصاد و درامدزايي استوار بوده وهيج يك (بخصوص در دولت نهم و دهم)بويي از تخصص محيط زيست و حفاظت از ان نبرده اند انتظاري بهتر از اين نميتوان داشت. در دو دوره مديريتي اخير فجايعي بر سازمان محيط زيست و طبيعت كشور مخصوصا مناطق تحت حفاظت گذشت كه مقاله فوق تنها مشتي نمونه خروار است. از بكارگماشتن مديران نالايق و غير مرتبط با محيط زيست گرفته تا تباني با شوخ عرب و .........
درهر صورت بايد روزي فرا برسد كه دولت براي عدم توجه به محيط زيست كشور و انتخاب روءساي نالايق در رسانه ملي به مردم پاسخ بدهد.گرچه خسارتهاي وارده در اين عرصه نه قابل پاسخگويي است و نه جبران .......
اميدوارم يد عدالت الهي خود سزاي اعمال اين مسئوالان بي توجه و ناكارامد و ..... رابدهد.
برای توسعه غیر اصولی به چنین سازمان صوریو بله قربان گو نیاز است.
بد نيست به گرد و غبار جزيي منطقه غرب و جنوب غرب كشور هم اشاره اي بكنيم كه جان صد ها هزار نفر از مردم را بخطر انداخته هزاران هكتار از جنگلهاي اين مملكت را تحديد مي كند و..............................................................................................................
پاسخ ها
مهرداد میرسنجری
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۹
درود بر شما
در اصل مقاله به این موضوع و موضوع های دیگر هم به طور کامل اشاره شده است
پیروز باشید
زمانی که آقای محمدی زاده استاندار لرستان بود آیا کسی عملکرد ضیف ایشان را بررسی کرد که یکباره معاون ریس جمهور شد واین است شایسته سالاری
با سلام از سايت خوبتون با اينكه مسول اين سايت از سياستمدارن مي باشد حداقل تونسته بخشي از بدبختي هاي اين مرزوبوم را به تصوير بكشد من از خودن اين مطالب واقعا متاسفم كه ما چي بوديم و چي شديم .
انصاف هم چیز خوبی است
تخریب محیط زیست در چند ده سال گذشته وجود داشته و بدلیل توسعه بدون رعایت مسائل زیست محیطی این روند شتاب گرفته است.
مشکلات اعلام شده واقعیت است ولی آیا بدلیل عملکرد دوساله بوجود آمده است؟
به زیر ساخت ها و اقدامات مثبت هم باید نگاه شود و به توان سازمان محیط زیست نیز همچنین
حفظ محیط زیست یک وظیفه همگانی است.
اگر اطلاعات ورودی درست نباشد مطمئن باشید که ارزیابی درستی نخواهیم داشت و فقط صورت مسئله را می توانیم پاک نماییم
بخشی از مشکلات زیست محیطی کشور به سازمان و یا مدیران آن بر میگردد عمده مشکلات ناشی از عدم اعتقاد عمومی مسئولان به حفظ محیط زیست و دسترسی به تکنولوژی مناسب است
بعنوان مثل مگر مشکل زباله کلاردشت در دو سال گذشته پدید آمده یا در ده سال قبل هم وجود داشته است!!
از بین بردن درختها جهت کارگزاران و مدیران ارشد و وزرا و ... اشکالی ندارد باید با کشاورزان بدبخت و بیچاره ای که با زمینهای کشاورزی مجاور جنگل که با زحمت و مشقت فراوان نان بخور و نمیری برای زندگ فراهم میکنند مبارزه کرد تا جنگل نابود نشود
همه چيز كشور همين جور است
حالا به تدريج وضع اقتصاد و دانشگاه و فرهنگ و غيره هم معلوم ميشود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۹
آفرین! با سپاس فراوان از تابناک که این نظر هموطن گرامی و دلسوزمان را درج نمود.
پاینده ایران
جهان سوم جایی است مثل ایران که اولاً هر کس بخواهد کشورش را آباد کند خانه خرابش می کنند و ثانیاً هر کس بخواهد خانه خود را آباد کند هر چقدر در توان دارد در جهت خرابی مملکت خویش می کوشد.
همه این وضعیت در نتیجه بی عرضگی خود ماست
اصلاَ همه اين چيزهايي که نوشتيد ،يعني چهههههههههه.؟؟مردم و دولت به امور مهم تر از اينها فکر مي کنند،محيط زيست و درخت و تالاب و....سيخي چنده.؟تا زماني که به ظواهر چسبيديم و به حداقلها بسنده کرده وبه فکر اينده و ايندگان نباشيم اش همينه و کاسه همين.
ممنون از مقاله خوبتون.
چند روز تعطیلی فرصتی دست داد تا به گیلان (زادگاه پدری ام) بروم.من بسیار به ماهیگیری علاقه مندم و به همین خاطر اکثر رودخانه های استان گیلان را میشناسم.این دفعه که به رودخانه های مسیر سفید رود (سد سنگر و در امتداد آن تا آستانه اشرفیه رفتم از هجوم بی رویه صیادان ماهی دلم گرفت که چگونه با تور یا به قول خودشان ماشک به جان ماهی های در حال انقراض افتاده بودند کاش فقط همین بود در دهانه دریا تا دلتان بخواهد در عرض رودخانه ها تورهای غیر مجاز پهن شده و مضاف بر آن انواع تورهای نامرئی دستی( تور های دستی با چوب یا به قول خودم تور های نامردی) موج میزد با این رویه فاتحه ماهی های خزر را نیز باید خواند طور بخدا به محیط بانان اطلاع دهید تا حادقل جلوی تورهائی که در دهانه دریا به رودخانه گذاشته میشود رابگیرند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۹
دوست عزیز شما به صید بی رویه ماهی اشاره کردی ولی به وضعیت اسفبار داخل رودخانه ها که پر از زباله و آشغال و پلاستیک و ... است اشاره نکردی. باور کنید بایستی برای مردمان خوب خطه شمال کشورمان بگوئیم که همه این آشغال ها برای مسافرین نیست و متاسفانه حاشیه نشینان نقش اساسی در آلوده کردن رودخانه و حریم آنرا دارند.
آقا شمال ایران و لب دریا نگو .بگو محل نمایش و رژه انواع و اقسام پلاستیک و قوطی و شیشه و آشغال و فضولات و نخاله های ساختمانی .ضمن اینکه خدا رو شکر هر چی فاضلاب شهریه مستقیم میره تو دریا.میگین نه یه سر بزنید بندر انزلی تا حالشو ببرین.
آقا این خلق الله پیک نیک میرن - مسافرت میرن یا میرن مراسم آشغال ریزون تو طبیعت ؟هرچی میخورن میریزن همونجا که اطراق کردن.بابا دوزار وجدان خرج کنیم
من فقط سوالم اینکه چرا هیچ کس نیست که به داد دریاچه اورمیه برسه؟ دارم شک می کنم که آیا آذربایجان غربی و شرقی واقعا در کشور ایران واقع شدند یا در کشور دیگری؟!!!
مسئولان ما بيشتر به فكر پست و مقام خود هستند تا به فكر وظايف محول شده به آنها!!!!!!!!
كار را به كاردان بديد درست ميشه پيشنهاد ميكنم بقايي گره گشاست
تا زمانی که فرهنگ ما اصلاح نشه هیچی درست نمیشه. مسئولین که از خارج نیومدن، از بطن همین جامعه بلند شدن، اگه از دوران دبستان تو گوششون خونده بودن که این طبیعت ارزشش از طلا بیشتره الان طرز نگاهشون به طبیعت فرق داشت.
احسنت بر این ناشناس که سخن یکی از بزرگان در مورد آباد ساختن و ویران ساختن یک کشور بکار برده است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۱:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۹
فکر کنم این سخن گهر بار برای دکتر حسابی باشه
منفعت طلبی و دید کوتاه مدت مسئولان این مرز و بوم ایران آباد را به سمت ویرانی خواهد برد . کاش ایرانیان اینقدر درگیر روزمرگی ها نبودند و به خاطر فرزندانشان هم که شده خودشان حافظان راستین محیط زیست کشورشان می شدند. در قبال محیط زیست تک تک افراد جامعه مسئولند و اگر آن ها از آگاهی لازم بر خوردار باشند مسئولان به خود اجازه ی این همه فاجعه آفرینی را در زمینه ی محیط زیست نمی دادند.
سلام . ممنون . عالی بود .
در مورد حفظ محیط زیست دولت عملا ثابت کرده که اهمیتی به محیط زیست و حتی سلامت و جان مردم نمی دهد . نمونه اش آلودگی هوای تهران که هر روز بدتر می شود و دولت با تولید بنزین سرطانزا از سال گذشته این آلودگی را چند برابر کرده . پس امیدی به دولت و وزارتخانه ها و سازمانها نیست . مجلس نیز قدرت و تمایلی به نجات مردم ندارد. باید خود مردم و سازمانهای مردم نهاد اقدام کنند . شاید شکایت به مجامع بین المللی مانند سازمان ملل در خواست دخالت آنان برای نجات مردم چاره ساز باشد
به اطلاع دوستان برسانم خشک شدن دریاچه و تالابها از دوجنبه قابل بررسی است. پدیده جوی و عامل ناشی از احداث سد و بدون سنجش ارزیابی و پاسخگویی مشاوران.
بخش دوم قابل پیگیری است ولی بخش اول خیر.
همچنن امور محیط طبیعی به دلیل ماهیت توصیفی و بدون استاندارد و قابل تحلیل آماری بودن فرصت خوبی برای صرف اعتبارات کلان و بی و یا با نتیجه ضعیف است.و میتوان هر اقدامی را به موضوعی ربط داد و همچنین نداد.
در امور بدون سنجش همواره راه فرار است. دریاچه ارومیه و تالابهای دچار کم آبی و آلودگی هوا و غبار را مطرح میکنم.
شما چگونه می توانید بین نقش پرواز تعدادی هواپیما بر ابرهای دریاچه ارومیه و بارش نزولات ارتباط و آن را به اقدام خود منتسب نمایید؟
مثلا 1 میلیارد تومان صرف شود و گفته شود به دلیل پرواز هواپیماهای ما در بالای دریاچه بارش صورت گرفت و حال آنکه خودبخود این پدیده روی می داد.
یا اعتبارات تخصیص یافته برای گونه های در خطر انقراض مثلا درنای سیبری و فک دریای خزر و .... چه تضمینی است که اعتبار صرف شده ما نتیجه داده باشد و با چه تحلیل آماری آنرا اثبات میکنید؟ مثلا 10 میلیارد هزینه شود و مطرح شود زیستگاههای ما بهبود یافت . اولا مفهوم بهبود را با چه شاخصی برررسی می نمایید و اگر بهبود نیافت چه کسی پاسخگو است. و بیشترین اعتبارات در بخش طبیعی و بدون سنجش صرف میشود.
بعضی از موارد ارتبا با سازمان ندارد. مثلا برداشت سنگ از کوه و فروش به امارات و .... این موارد از طریق بخش خصوصی و افراد و متقاضیان اجرا میشود. فقط اعلام نظر از سوی سازمان مطرح است که آیا این مجوز دارای شرایط و مجوز کارشناسی شده و انطباق با قانون معادن است و یا خیر؟ و اگر مانع به دلیل اینکه این سنگ به آلمان و چین و امارات و عربستان و ... می رود مانع توسعه اقتصادی و جلوگیری از اشتغال زایی میشویم و بحث جداگانه ارتباط بین الملل است.
بیشترین آسیب این سازمان از عملکرد امور اداری است-تدابیری برای سنجش امور توصیفی ندارد-از سال 85-88 کل کارمندان امتیازات با و بی سنجش خبره و عالی را دریافت نموده اند. کارمندی که به فرایند انعقاد قراردادهای مطالعات به شرکت دوست و رفیق و بدون اعلام نظر شورای پژوهشی و مبلغ و شرح خدمات و ... دسترسی داشته رشد اقتصادی نموده و لیستی از عناوین حضور خود را در این امور به این دفاتر ارائه داده و امتیاز کسب نموده-در واقع 98 درصد کارمندان امور تخصصی و یا ویزه و یا شرایط احراز را در صورت بررسی قانونمند نداشته اند. عمدتا این اقدامات در امور محیط طبیعی بدون استاندارد است.
همواره در امور توصیفی محیط طبیعی راه فرار است و قابل سنجش و نتیجه بخش بودن و نبودن تیمار صورت گرفته و مبلغ و میزان اعتبار صرف شده نیز نیست- این امور فقط برای عده معدود رابط مالی-اداری بدون و خارج طرح در شورای پژوهشی که نه شرح خدمات و نه دلیل و نه نتیجه و نه ایده جدید است منفعت اقتصادی دارد. به همین راحتی.
به عنوان یک متخصص محیط زیست نظر می دهم.
برش درخت داخل شهر در حیطه شهرداری است. و خارج از شهر مستلزم کمیته متشکل از جهاد و محیط زیست و منابع طبیعی و ...در قالب کمیته تغییر کاربری اراضی است که اصولا این امر باید در قالب نقشه قابل طرح و رویت مراجعین صورت گیرد.
خشک شدن دریاچه و تالاب را باید از منشا پیگیری کرد که آیا بواسطه سد بوده و یا طبیعی و عدم بارش است؟
اگر از سد است مشاور ارزیابی آن سد را بازخواست کنید که رژیم حقوقی آب دریاچه چگونه محاسبه گردیده؟
مدیریت زباله توسط واحد استانداری و شهرداری اجرا میگردد و نه محیط زیست که البته این مورد در سال اخیر با اعتبار محیط زیست اجرا شده و تخلف رسمی است که توافقی در محل استانداری با تغییر ردیف اعتبارات از محیط زیست برای شهرداری اجرا شده و آن را پیگیری نمایید.
مناطق گردشگری و مدیریت زباله آن با شهرداری و یا دهیاری روستاهای همجوار و دخیل است. سازمان گردشگری بلافاصله با ارائه نقشه مناطق گردشگری خود به مراجع قضایی مراجعه و با ارائه آن میتواند در قالب شکوائیه از شهرداری به مراجع قضایی اقدام و آن را محکوم و ملزم به جمع آوری زباله از آن محل کند البته اگر نقشه ای داشته باشد و نه اینکه توصیفی هر محل را گردشگری بداند و مانع توسعه هر صنعت و خدماتی گردد .
دست گلتون درد نکنه با این اداره کردن مملکتتون
ببر مازندران رو مجدداً منقرض کردند!

واقعاً باید گریست
بداد روستای دره زرشک یزد برسید
بهتر است نمایندگان با غیرت مجلس طرح ادغام سازمان محیط زیست باوزارت بهداشت رااجرایی کنند.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس
آخرین اخبار