بازدید 11233
۸

جنگ افزارهاي تازه عليه ايران

شهرام گیل آبادی
کد خبر: ۱۶۴۹۶۶
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۴۵ 16 May 2011
واکاوی فضای فرهنگی ـ اجتماعی کشور و محیط انتشار پیام در بستر شبکه‌های ماهواره ای، افقی را پیش روی ما می‌گشاید. از سویی دیگر با بررسی دکترین رسانه‌ای کشوری مانند آمریکا به عنوان پیشاهنگ تضاید نظام گستر در مقابل ایران، استنتاج یک نتیجه روشن، دور از دسترس جلوه نمی‌کند. بودن ایران با موقعیتی استتثنایی در منطقه‌ای جغرافیایی دارای اهمیت از نظر ژئوپلتیکی این کشور را باید در صف کشورهای نه تنها همراه بلکه در دسترس برای قدرتها قرار می‌داد.

با وجود جمهوری اسلامی نه انگاره همراهی، بلکه شعار نفی سلطه پذیری باعث شد ارتباطات حتی دیپلماتیک از موضع عزت دیده شود. این جابجایی که به پارادایم کشوری با شعار «نه شرقی نه غربی» ارتباط پیدا می‌کرد کشورهایی مانند: آمریکا و انگلیس را وارد دور تازه‌ای از انگیزه دست اندازیهای سیاسی کرد. تمامی مؤلفه‌های تثبیت شده توسط جمهوری اسلامی نقاط تعارض آشکار این کشور‌ها بود که به چالش کشیده شد.

با ایستادگی در موضع عزت و حفظ اصول از سوی جمهوری اسلامی کشورهای غربی و آمریکا محوری مشترک برای مقابله با ایران تعریف کردند. با نگاهی در زمانی به مصادیق، در می‌یابیم این هم یابی و محور مشترک باعث شد راه‌های گوناگونی را برای مقابله انتخاب کنند تا جایی که بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا در صفحه 497 کتاب خاطرات خود بیان می‌کند: «من به وزارت دفاع دستور دادم تا نسبت به نیازمندی‌های حمله به ایران مطالعه کند.»

بوش در همین کتاب می‌نویسد: «مذاکره با حکومت‌های مستبد برای دموکراسی نتیجه بخش نیست» پس از این نظر، آمریکا و اروپا با آمیزه‌ای از مذاکره و تحریم، راه تازه‌ای را تقویت می‌کنند. بوش ادامه می‌دهد: «اقدام نظامی همواره مطرح بوده است اما این گزینه آخر من است، من تمام گزینه‌ها را با تونی بلر در میان گذاشته ام.»

تونی بلر نیز در صفحه 388 کتاب خاطرات خود نوشت: «در 1980 ما همانگونه که مجاهدین را در افغانستان مسلح می‌کردیم صدام را هم در عراق مسلح می‌کردیم تا از یک جهت مانع ایران و از طرف دیگر مانع اتحاد جماهیر شوروی شویم. این تصمیم حرکتی تاکتیکی ولی اشتباهی استراتژیک بود.»

این کشورها پس از رویارویی با مقاومت مردم ایران در مقابل تمامیت ارزی خود و شکست دکترین پنهانی «امنیتی، نظامی» برآمده از نظرگاهی سلطه جو یک بار دیگر در مقابل پیشرفت‌های هسته‌ای ایران از اندیشه‌های بنیاد محوری با زمینه امنیتی، نظامی تحت عناوین دکترین‌های «هویپچ و چماق» و «پلیس خوب، پلیس بد»، «شانون»، «چکین» بهره گرفتند. جورج بوش و تعدادی از مشاورانش بعد از یازده سپتامبر خواستار حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران بودند: «این اقدام می‌تواند کمکی به مخالفان حکومت ایران باشد، اما تعدادی از مشاوران با ابراز نگرانی افزایش ملی گرایی ایرانیان علیه آمریکا را بیان می‌کردند.»

با توجه به مولفه‌های اسلامی، ایرانی که پیوند اندیشگی و حرکتی عزت نفس ملی برای حفظ سرزمین مادری در هر ایرانی ایجاد می‌کرد آمریکا در غرب با طرحی از سوی «نیکولاس برنز» مشاور وزیر امور خارجه آمریکا تحت عنوان «آنفولانزای نیویورکی» مواجه شد. این طرح دکترین تازه‌ای با پایه «فرهنگی، امنیتی» را برای برخورد با ایران بنا نهاد.

این دکترین که انگاشت آن حرکتی استحاله‌ای در بین مردم ایران بود پنج کلید واژه اصلی را برای حرکت خود بنیاد نهاد. «اسلام، ایران، نظام اسلامی، رهبران، مردم»


کلید واژه

استراتژی

تکنیک تاثیر روی خواص

تکنیک تاثیر روی عوام

اسلام

نفرت از اسلام

شبهه افکنی

احساسات و عواطف

ایران

نفرت از ایرانیت

شبهه افکنی

احساسات و عواطف

نظام اسلامی

نفرت از نظام اسلامی

شبهه افکنی

احساسات و عواطف

رهبران

نفرت از رهبران

شبهه افکنی

احساسات و عواطف

مردم

نفرت از یکدیگر

شبهه افکنی

احساسات و عواطف



این طرح با حمایت کنگره آمریکا مواجه شد وجنس رویارویی با ایران شکل متفاوتی پیدا کرد. با بررسی عملکرد و گفتارهای متعدد سیاستگذاران آمریکایی این حرکت جدید و استراتژیهای آن در طول زمان چهارچوبه‌ای مشخص را به نمایش گذاشت.

«جمیز کی، گلاسمن» معاون دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره بوش و مدیر اجرایی موسسه مطالعاتی جورج بوش در سخنرانی خود باعنوان «محدودیت‌های دیپلماسی فرهنگی و راهی به سوی جلو» در سرویس بین المللی دانشگاه امریکن می‌گوید:

«1- دیپلماسی عمومی آمریکا باید محبوبیت آمریکا را افزایش دهد،
2- آمریکا باید آموزش زبان انگلیسی به جوانان مسلمان به ویژه ایرانی را جدی بگیرد.
 3- پیشنهاد تاسیس شبکه ماهواره‌ای برای پخش فیلم‌های ممنوعه ایرانی
 4- ایرانی‌ها را باموسیقی و هنر به مبارزه برای آزادی دعوت کنیم.
5- ما می‌خواهیم ایرانی‌ها طلب آزادی کنند.»

گلاسمن در این سخنرانی با طرح ارایه «ویزای آسان» برای سفر به آمریکا اشاره می‌کند و هدف از این عملکرد را: «ما به جز راه‌اندازی و تقویت شبکه‌هایی مانند رادیو فردا و صدای آمریکا باید مبادلات آموزشی و بازدیدها و ابزارهای آمریکایی مانند، یادگیری توانمندی ارتباطات با استفاده از تکنولوزی‌های برتر را در اختیار ایرانیها قرار دهیم و فرصت بازدید از آمریکا را فراهم سازیم چون پس از بازگشت به کشور خود فرهنگ آنجا را ارتقاء می‌بخشند.»

اندروالبرتسون مدیر اجرایی پروژه «دموکراسی در خاورمیانه» در نشست کنگره با عنوان «ایران: یک سال پس از انتخابات» می‌گوید: «به علت استفاده بالای ایرانی‌ها از اینترنت، مصرف رسانه‌های بین الملل و وجود طبقه متوسط قوی، فرصت بسیار خوبی پدید آمده تا بامردم این کشور ارتباط برقرار کنیم.» البرتسون باحمایت از تحریم‌های چند جانبه ایران توسط دولت اوباما گفتگو با متحدان عرب این کشور را راهی برای فشار به ایران معرفی می‌کند.

طرح تازه آمریکا و غرب که پایه‌ای فرهنگی و برای استحاله کردن ایران رقم خورده است با فضایی استراتژیک در صدد بهره گیری از تمام امکانات این کشورهاست.

گسترش شبکه اینترنت تا موبایل و وبلاگ در کلام بسیاری از سیاسیون آمریکایی نمود دارد مثلاً خانم رایس وزیر امورخارجه آمریکا هم در اظهار نظری بیان می‌کند: «گسترش وبلاگ و وبلاگ نویسی در ایران مورد حمایت ماست.»

رابرت گیتس در گزارش ارتباطات استراتژیک پنتاگون به تعریف ارتباطات استراتژیک اینگونه اشاره می‌کند: «تلاش متمرکز دولت آمریکا برای فهم و درگیر ساختن مخاطبان کلیدی از طریق برنامه ها، موضوعات، پیام‌ها و تولیدات، هماهنگ با فعالیت تمام ابزارهای قدرت ملی به منظور ایجاد، تقویت یا حفظ شرایطی که در راستای پیشرفت منافع، خط مشی‌ها و اهداف دولت آمریکا هستند.» با این پیش طرح استراتژیک تعریف ارتباطات استراتژیک با بهره گیری از توان تمام مجموعه‌های سازمانی آمریکا برای رسیدن به یک هدف واحد را ترسیم می‌کنند: «ارتباطات استراتژیک فعالیتی بین سازمانی است که فرصتی برای پیشبرد همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی آمریکا پدید می‌آورد.»

با این نگره و در جهانی پیچیده و به هم پیوسته از طراحی امپراطوری سلطه فرایند ارتباطات استراتژیک برای دستیابی به هدفی ترسیم شده سیاستگذاری، برنامه ریزی و توصیف عملیات خاص خود را پدید می‌آورد. در این میان دستگاههای مربوطه آمریکا به طور مداوم روندها، دکترین، رهنمودها و مکانیسم‌های هماهنگ کننده خود را مورد بازبینی و اصلاح قرار می‌دهد، تا اطمینان حاصل شود که این ارتباطات در خدمت اهداف ملی و جهانی این کشور قرار دارند.

با تحلیل محتوا و واکاوی اندیشه‌های فرهنگی محصولات و ابزارهای سلطه در می‌یابیم این کشورها چند گروه هدف را در اولویت کاری خود قرار داده‌اند: جوانان، زنان، اقوام، مذاهب، در انتخاب این گروهها بجز نگاهی جمعیت شناختی که به جامعه انبوه جوان درایران باز می‌گردد، اختلاف افکنی قومی و مذهبی و معرفی حقوق تازه‌ای که با روح انسانی زن در تضاد است و با فرامین روح بخش اسلام مواجهه مستقیم دارد مد نظر بوده است.

با تعیین مسأله در هر یک از این مؤلفه‌ها برنامه‌هایی آشکار می‌شود، در برنامه ریزی برای جوانان و زنان با چند کلید واژه روبه‌روییم که اصلی‌ترین آنها «سبک زندگی» تازه را می‌خواهد در مقابل سبک زندگی در ایران قرار دهد. گسترش روابط دختر و پسر و رسیدن به فضایی اروتیک، بهره گیری از سکس، بهره برداری از هنر خصوصاً موسیقی برای گسترش بسیار تفکرات انحرافی، اختلال و سستی در دین با ترویج و تبلیغ جامعه سکولار؛ این گونه زاویه دید معنایی در رسانه‌هایی بامحور سرگرمی در لایه‌های خلق معنای ضمنی با قطعیت دیده می‌شود. تحلیل محتوای شبکه فیلم و سرگرمی «فارسی وان» ما را به نتایجی می‌رساند:

کارکردهای رسانه‌ای «فارسی وان»

کارکردهای آشکار

کارکردهای پنهان

سرگرمی

ضعیف کردن بنیان خانواده ها

ترویج لاابالی گری و هنجار شکنی

ترویج فمنیسم

سکولاریسم

عادی سازی نابهنجاریها

فرد گرایی  و لذت گرایی

پوچ گرایی و آنارشیسم

تکنوپولی و مصرف گرایی رسانه ای

همسان سازی فرهنگی ، مذهبی

مبارزه علیه تولیدات رسانه ای فرهنگی ایران

تثلیث عاشقانه

ترویج اعتیاد رسانه ای

نشر ایدئولوژی بطور غیر مستقیم

پوپولیسم

تنوع طلبی در مصرف گرایی



«مایکل ایزن استاث» مدیر و مقام ارشد برنامه مطالعات امنیتی و نظامی موسسه خاورمیانه درواشنگتن در مقاله تحت عنوان «اهرم فراموش شده، جنگ اطلاعات علیه ایران» بیان می‌کند: «دولت آمریکا در برقراری ارتباط بامردم ایران و حصول اطمینان از دسترسی آن‌ها به اخبار نباید محدود به رادیو فردا و تلویزیون صدای آمریکا (VOA) باشد.... واشنگتن می‌تواند با ترغیب مقامات به انجام مصاحبه‌های منظم نه تنها با رادیو فردا و VOA بلکه با BBC فارسی و دیگر رسانه‌ها حتی وبلاگهای فارسی زبان، همچنین رسانه‌های منطقه مخاطبان خود را درایران پیدا کند.» این مقام آمریکایی در جایگاه سیاستگذاری پیشنهاد می‌دهد: «جمهوری اسلامی ایران احتمالاً سیاست‌های کنونی خود را تغییر نمی‌دهد... بر همین اساس راه‌اندازی جنگ ارتباطاتی استراتژیک باید با هدف بهره برداری از نگرانی‌های ایران از قدرت گرفتن و پایداری مخالفان درداخل صورت گیرد.»

این زوایه دید درگسترش ابزارهای ارتباطی درگفتار بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و غربی قابل رصد است. پس از بیان این اندیشه‌ها محتمل بودن راه‌اندازی «شبکه‌های تلویزیونی» متفاوت برای ارتباط باگروهها، اقشار و دربرگیری تمامی مخاطبان در فضای ماهواره‌ای، گسترش محیط‌های سایبری مانند: «سایترها، وبلاگ‌ها، پاتکست‌ها، شبکه‌های اجتماعی»، بهره گیری از محصولات فرهنگی متناسب با برنامه سازی این شبکه و توزیع این محصولات در سطح وسیع در کشور نقطه هدف بوده و هست. بهره گیری از فیلم، موسیقی، لباس، ترویج فرقه‌های انحرافی، گسترش کلیساهای خانگی، ترویج ادیان انحرافی مانند بهاییت از زمینه‌هایی است که درحدود 100 شبکه فارسی زبان مورد ترویج و حمایت قرار می‌گیرد.

تونی بلر در صفحه 408 کتاب خاطرات خود در مورد «دیک چنی» چنین می‌نویسد: «دیک چنی معتقد بود که دنیا را باید از نوساخت و پس از 11 سپتامبر این حرکت با قدرت و شتاب بیشتری باید صورت گیرد. او حامی سرسخت اقدام محکم و توانمند بود. هیچ اما و اگر و شایدی وجود ندارد ما همواره در تعقیب شما هستیم بنا براین یا خود تغییر کنید یا ما شما را وادار به تغییر می‌کنیم.»
ارتباطات استراتژیک با چنین هدفی در آمریکا سعی در همسو کردن نیروهای داخلی و هم محور کردن اهداف خارجی دارد. بنا به این حرکت دیپلماسیهای متعدد در ذیل دیپلماسی فرهنگی برای غلبه هژمونی آمریکا بر دنیای اسلام و برای عوض کردن ثقل اهداف جمهوری اسلامی شکل گرفت. دیپلماسیهای چون «دیپلماسی ورزشی»، «دیپلماسی هنری»، «دیپلماسی رسانه‌ای» حتی «دیپلماسی آشپزی». راهبری دیپلماسی رسانه‌ای این کشور نشان می‌دهد که این هدف برای این کشور بسیار با اهمیت است.

هیئت مدیره «بی بی جی» 9 نفر است که 8 نفر آن بوسیله رئیس جمهور و تایید کنگره انتخاب می‌شوند و نظر نهم وزیر امورخارجه آمریکاست. شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکا به عبارتی «هیئت مدیره خبر رسانی»، «Board of Governors Broadcasting» شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکا BGBکه دیپلماسی رسانه‌ای دولت آمریکا را طراحی می‌کنند، برای سال مالی 2010 میلادی مبلغ 745 میلیون دلار برای گسترش برنامه‌های صدای آمریکا (VOA) و راه‌اندازی فیلترشکن برای کشور‌های ایران و چین از کنگره درخواست کرده بود. این شورا تمام شبکه‌های بین المللی آمریکا را راهبری و تمام حرکتهای رسانه‌ای را جهت داده و هماهنگ می‌کند.

با تحلیل محتوای رسانه‌ای مانند «VOA» به عنوان نمونه در بازه‌ای یک هفته‌ای در می‌یابیم که این شورا چگونه راهبری خود در تکنیک‌های گوناگون جنگ روانی در صدد القاء گویه‌هایی هدفمند بوده و بخشی از ارتباطات استراتژیک دولت آمریکا را عملیاتی کرده است.



نمودار 2: فراوانی تکرار موضوعات بین المللی حکومتی




تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸
از من به غرب گوی که اینجا عراق نیست

آئی چهار روزه وگیری در آن قرار
این بیشه زار ببر بیان است و شیر نر
روباه کجا وبیشه شیران خوش شکار
در روز رزم صد نفر از این بسیج ما
دارد برابری به شما ها به صد هزار
ما با عمل به خون خود اثبات کرده ایم
این یک حقیقت است نباشد زما شعار
یارب به حق صاحب امر و ولی عصر این کشور عزیز به لطفت نگاه دار
آقایانی که می گفتند آمریکا به ایران حمله نمی کند بخوانند .بوش به صراحت گفته چندباردستورآماده شدن برای حمله را صادرکرده است.دوم حمله آمریکا به فرهنگ ما خیلی وقت است که شروع شده است .آقای رییس جمهوربایدبداندحمله ای هم ازطرف دوستان ایشان بافرماندهی مشایی خیلی وقت است که آغازشده است.
درودبرشما دکتر عزیز دوستت داریم.م.ر.ق
مختصر مفید قابل فهم ومحققانه بود انصافا آقای دکتر گیل آبادی محقق و پژوهشگری آگاه و فکور
ودر عین حال گمنام میباشند
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها
آخرین اخبار