بازدید 11416

كشف پيكر شهيد ايراني توسط كشاورز عراقي

اواخر سال 1389 در دفتر کارم (رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در بغداد) نشسته بودم، شخصي خبر داد که يکي از کشاورزان منطقه «زبيدات» در استان «العماره» عراق، موقع شخم زدن زمين کشاورزي‌اش احساس مي‌کند که دستگاه شخم‌زن در زمين با چيزي برخورد کرده است.
کد خبر: ۱۵۸۴۴۰
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۴ 14 April 2011
رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در بغداد، از ماجراي يافتن پيکر پاك يك شهيد ايراني در عراق را بازگو مي‌كند.

به گزارش ايسنا به نقل از اداره كل روابط عمومي و اطلاع‌رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در بغداد در آخرين گزارش خود آورده است:

اواخر سال 1389 در دفتر کارم (رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در بغداد) نشسته بودم، شخصي خبر داد که يکي از کشاورزان منطقه «زبيدات» در استان «العماره» عراق، موقع شخم زدن زمين کشاورزي‌اش احساس مي‌کند که دستگاه شخم‌زن در زمين با چيزي برخورد کرده است؛ بنابراین، حساس مي‌شود و متوجه مي‌شود که چيزي در زمين مدفون است.

قدري زمين را مي‌شکافد، پيکر (استخوان‌هاي سالم) يک انسان کامل و يک شهيد بزرگوار از جمهوري اسلامي را پيدا مي‌کند‌.

مدارکش همراه او بود. پلاک‌ و کارت شناسايي در کيسه‌اي ‌پلاستيکي، سالم و خاک‌خورده و قابل خواندن.

کشاورز عراقي استخوان‌هاي مطهر جوان رعناي خانواده ايراني را جمع کرده و با عزت و احترام در امامزاده‌اي نزديک دفن مي‌کند.

خودش يک پسر مفقود در جنگ صدام با ايران داشت و مادر مفقود خيلي گريه مي‌کند. با اين اسکلت باقي مانده قيل از دفن، صحبت مي‌کند و پس از آن برايش خيرات مي‌کند و غذا و طعامي آماده و توزيع مي‌کند. نمي‌دانم شهيد چقدر جاذبه دارد!

مدارکش را نگاه مي‌کنم؛ بدنم مي‌لرزد، فضا‌ي اتاقم عوض مي‌شود. بوي شهادت مي‌پيچد. خدايا شب عيد سال 90 است. به خانواده‌اش خبر بدهم يا خير؟ عيد آنها چه مي‌شود؟ شايد هم عيد‌شان کامل شود و نابينايي‌، بينا شود. کمتر از پيراهن يوسف که نيست؟

چقدر اثرگذارند اين جوانان پاکي که وجب به وجب به خاک افتادند و در خون غلتيدند و به کربلا نرسيدند، ماه‌ها و سال‌ها سوختند و ساختند. چگونه يک‌ ساعته از روي همه اين ارزش‌ها در درون هواپيما عبور مي‌کنم؟

خيلي سنگدل شده‌ام. چه کنم برايت شهيد عزيزم - شانزده ساله‌ام - فدايت شوم به مادرت چه بگويم؟ شهيد عزيز سعي مي‌کنم تو را به خانواده‌ات برگردانم. ديگر نمي‌دانم چه بنويسم.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳۱
فقط باید بگم.
همه ما مدیون خون شهدا هستیم.
در این شب جمعه فاتحه ای برای تمام شهیدان والا مقام و دعای عاقبت بخیری این شهید ؛ هدایت گر نسل جوان امروزی باشد.
با صلوات به روان پاک شهدا
شهدا شاید به سرزمین کربلا نرسیدند اما کربلایی بودند و بسیار بیشتر از ما کربلا را درک کردند.
غم بار بود. هنوز دلم از خاطره ی بازدید از گلستان شهد ای اصفهان می لرزد. شب عید امسال سری به آنجا زدیم. به جرات می توانم بگویم که میانگین سنی شهدای آرمیده در آنجا، 17 سال بود. خدا به همه ی خانواده هایشان صبر و سلامتی بدهد.
سلام اسم اون شهيد رو هم مي نوشتيد تا مردم و حداقل اقوامش از اين طريق خبردار بشن
درودخدا بر روح پاک شهیدان
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد
خدایا چه کنیم با این شرمندگی از شهدا ؟
راهشان پررهرو باد
انشاا.. انا بکم لاحقون
الهم الرزقنا شفاعت شهدائنا
روح شهدا دفاع مقدس شاد و ارهشان پر رهرو باد
خداوند این کشور را به نعمت خون این شهدا به سعادت برساند.
شهادت هم لياقت ميخواهد!!
السلام علیک یااباعبدالله و علی ارواح لتی حلت بفنائک
خدايا آنان را با شهداي كربلا محشور فرما و ما را شرمنده آنان مكن. انشاءا...
اگر به کربلا نرسیدند اما بدون شک در کنار ارباب خویش سالار شهیدان در محضر پروردگار روزی می گیرند.درود بر شهدا
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل