اعتراف پرشيا دزدها به سرقت خودرو در ۳ دقيقه
در بازجويي هاي انجام شده از اين جوان مشخص شد که وي با همدستي يکي از دوستانش که نصاب دزدگير است و ۲ دختر جوان اقدام به سرقت خودروهاي گران قيمت مي کنند.
خراسان: ۱۱ عضو ۲ باند سرقت خودرو در مشهد که طي ۳ دقيقه خودروهاي گران قيمت را مي ربودند، با تلاش ماموران انتظامي در ۲۴ ساعت گذشته دستگير شدند که در بازجويي هاي اوليه به سرقت بيش از ۵۰ خودروي انواع پژو و پرايد اعتراف کردند.
ماجراي متلاشي شدن باند سرقت خودروهاي گران قيمت از آن جا آغاز شد که ماموران کلانتري شهرک ناجاي مشهد به دنبال هوشياري شهروندان و تماس آن ها با ماموران مبني بر اين که سرنشينان يک دستگاه پرشياي سفيدرنگ به وسيله خودرو سرقت مي کنند، تلاش هاي گسترده اي را در اين باره آغاز کردند.
آنان با توجه به تنها سرنخ موجود در پي شناسايي خودرو بر آمدند که مشخص شد خودروي مذکور چندين بار در جايگاه سوخت بولوار معلم مشاهده شده است. وقتي ماموران انتظامي متوجه شدند که راننده اين خودرو هر چند روز يک بار براي سوخت گيري به اين جايگاه مراجعه مي کند، اقدامات پليسي و اطلاعاتي را در دستور کار قرار دادند و چند نفر از ماموران با لباس مبدل و به طور غيرمحسوس با حضور در اين جايگاه به کمين ورود خودرو نشستند تا اين که روز گذشته ناگهان ماموران متوجه ورود پرشياي سفيد به جايگاه سوخت شدند. بنابراين در يک عمليات ضربتي قصد دستگيري راننده ۲۲ ساله را داشتند که وي به قصد فرار از محل با ماموران درگير شد اما ماموران انتظامي فرصت فرار را به او ندادند و موفق شدند اين جوان را که مهدي نام دارد دستگير و براي بازجويي به کلانتري هدايت کنند.
اين گزارش حاکي است: در بازجويي هاي انجام شده از اين جوان مشخص شد که وي با همدستي يکي از دوستانش که نصاب دزدگير است و ۲ دختر جوان اقدام به سرقت خودروهاي گران قيمت مي کنند.
به دستور سرهنگ جامي ( رئيس کلانتري شهرک ناجا) متهم در اختيار ماموران آگاهي کلانتري قرار گرفت تا تحقيقات بيشتري از وي انجام شود. جوان ۲۲ ساله اعتراف کرد که تاکنون ۲۳ خودروي پژو را ربوده اند که با همکاري وي تاکنون ۹ خودرو کشف شده است. همچنين ماموران کلانتري دختر ۲۱ ساله اي را که به هنگام ارتکاب سرقت ها همراه اعضاي باند بود نيز دستگير کردند.
اين دختر جوان يکي از اعضاي باند را به عنوان نامزد خود معرفي کرد و گفت: حدود ۲ سال قبل با پسري به نام «ب» در خيابان آشنا شدم و با هم ارتباط داشتيم اما من اصلا اين کاره نيستم و در خانه پدرم بودم که ماموران دستگيرم کردند. او در حالي که به شدت اشک مي ريخت، اضافه کرد: مهدي (متهم دستگير شده) دوست نامزدم است و چند بار با او و نامزدم به طرقبه رفتيم که حدود ساعت ۳ بامداد برگشتيم.
وي در پاسخ به اين سوال که پس چگونه ماموران به تو مظنون شدند، گفت: نمي دانم! فقط من قبلا زنجير طلايم را براي نامزدم که تصادف کرده بود و هزينه پزشکي قانوني را نداشت فروختم. چند شب قبل هم او مرا به طلافروشي برد تا دوباره برايم زنجير بخرد اما کارت عابربانک مال خودش نبود و با آن کارت پول برداشت کرد که دوربين طلافروشي تصوير ما را ثبت کرده بود و ماموران در پي گيري اين ماجرا مرا هم دستگير کردند.
وي ادامه داد: نامزدم الان بيکار است و به موادمخدر از نوع «شيشه» اعتياد دارد. او به من گفته پس از آن که با هم ازدواج کرديم و به خانه و زندگي خودمان رفتيم، اعتياد را کنار مي گذارم.
وي همچنين گفت: نامزدم با پرشياي سفيد به دنبالم مي آمد و مي گفت: خودرو مال يکي از دوستانش است.
مهدي متهم ديگر اين پرونده نيز گفت: از حدود ۸ماه قبل به «شيشه» معتاد شدم و به دليل بيکاري از طريق يکي از دوستانم با «ب» آشنا شدم او که نصاب دزدگير بود و مي توانست به راحتي دزدگير خودروها را قطع کند مرا فريب داد و باهم سرقت مي کرديم. وي گفت: سرقت هر خودرو ۳دقيقه بيشتر طول نمي کشيد اما خودروهايي که قفل پدال داشت را نمي توانستيم سرقت کنيم.
وي درباره ۲دختر همدست خود نيز گفت: يکي از آن ها دوست دخترم بود و ديگري نيز دوست «ب» بود.
ماجراي متلاشي شدن باند سرقت خودروهاي گران قيمت از آن جا آغاز شد که ماموران کلانتري شهرک ناجاي مشهد به دنبال هوشياري شهروندان و تماس آن ها با ماموران مبني بر اين که سرنشينان يک دستگاه پرشياي سفيدرنگ به وسيله خودرو سرقت مي کنند، تلاش هاي گسترده اي را در اين باره آغاز کردند.
آنان با توجه به تنها سرنخ موجود در پي شناسايي خودرو بر آمدند که مشخص شد خودروي مذکور چندين بار در جايگاه سوخت بولوار معلم مشاهده شده است. وقتي ماموران انتظامي متوجه شدند که راننده اين خودرو هر چند روز يک بار براي سوخت گيري به اين جايگاه مراجعه مي کند، اقدامات پليسي و اطلاعاتي را در دستور کار قرار دادند و چند نفر از ماموران با لباس مبدل و به طور غيرمحسوس با حضور در اين جايگاه به کمين ورود خودرو نشستند تا اين که روز گذشته ناگهان ماموران متوجه ورود پرشياي سفيد به جايگاه سوخت شدند. بنابراين در يک عمليات ضربتي قصد دستگيري راننده ۲۲ ساله را داشتند که وي به قصد فرار از محل با ماموران درگير شد اما ماموران انتظامي فرصت فرار را به او ندادند و موفق شدند اين جوان را که مهدي نام دارد دستگير و براي بازجويي به کلانتري هدايت کنند.
اين گزارش حاکي است: در بازجويي هاي انجام شده از اين جوان مشخص شد که وي با همدستي يکي از دوستانش که نصاب دزدگير است و ۲ دختر جوان اقدام به سرقت خودروهاي گران قيمت مي کنند.
به دستور سرهنگ جامي ( رئيس کلانتري شهرک ناجا) متهم در اختيار ماموران آگاهي کلانتري قرار گرفت تا تحقيقات بيشتري از وي انجام شود. جوان ۲۲ ساله اعتراف کرد که تاکنون ۲۳ خودروي پژو را ربوده اند که با همکاري وي تاکنون ۹ خودرو کشف شده است. همچنين ماموران کلانتري دختر ۲۱ ساله اي را که به هنگام ارتکاب سرقت ها همراه اعضاي باند بود نيز دستگير کردند.
اين دختر جوان يکي از اعضاي باند را به عنوان نامزد خود معرفي کرد و گفت: حدود ۲ سال قبل با پسري به نام «ب» در خيابان آشنا شدم و با هم ارتباط داشتيم اما من اصلا اين کاره نيستم و در خانه پدرم بودم که ماموران دستگيرم کردند. او در حالي که به شدت اشک مي ريخت، اضافه کرد: مهدي (متهم دستگير شده) دوست نامزدم است و چند بار با او و نامزدم به طرقبه رفتيم که حدود ساعت ۳ بامداد برگشتيم.
وي در پاسخ به اين سوال که پس چگونه ماموران به تو مظنون شدند، گفت: نمي دانم! فقط من قبلا زنجير طلايم را براي نامزدم که تصادف کرده بود و هزينه پزشکي قانوني را نداشت فروختم. چند شب قبل هم او مرا به طلافروشي برد تا دوباره برايم زنجير بخرد اما کارت عابربانک مال خودش نبود و با آن کارت پول برداشت کرد که دوربين طلافروشي تصوير ما را ثبت کرده بود و ماموران در پي گيري اين ماجرا مرا هم دستگير کردند.
وي ادامه داد: نامزدم الان بيکار است و به موادمخدر از نوع «شيشه» اعتياد دارد. او به من گفته پس از آن که با هم ازدواج کرديم و به خانه و زندگي خودمان رفتيم، اعتياد را کنار مي گذارم.
وي همچنين گفت: نامزدم با پرشياي سفيد به دنبالم مي آمد و مي گفت: خودرو مال يکي از دوستانش است.
مهدي متهم ديگر اين پرونده نيز گفت: از حدود ۸ماه قبل به «شيشه» معتاد شدم و به دليل بيکاري از طريق يکي از دوستانم با «ب» آشنا شدم او که نصاب دزدگير بود و مي توانست به راحتي دزدگير خودروها را قطع کند مرا فريب داد و باهم سرقت مي کرديم. وي گفت: سرقت هر خودرو ۳دقيقه بيشتر طول نمي کشيد اما خودروهايي که قفل پدال داشت را نمي توانستيم سرقت کنيم.
وي درباره ۲دختر همدست خود نيز گفت: يکي از آن ها دوست دخترم بود و ديگري نيز دوست «ب» بود.
