بازدید 51693
۲

اخبار محرمانه‌اي که نبايد محرمانه باشند (بخش هفتم)

محمد مطهري
کد خبر: ۱۳۲۴۳
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۱ 03 July 2008
«محرمانه»، «خيلي محرمانه»، «مستقيم»، «لطفا شخصا مفتوح فرمايند»؛ اينها عباراتي است که روي خبرنامه‌هاي محرمانه‌اي که براي مسئولان فرستاده مي‌شود، خودنمايي مي‌کند. بي‌ترديد، اداره مطلوب هيچ کشوري بدون استفاده از بولتن‌هاي محرمانه خبري ممکن نيست و در قرآن کريم نيز بر حفظ اسرار جامعه مسلمين تأکيد شده است (توبه/47).

اما آيا ممکن است همين خبرنامه‌ها به منافع يک کشور لطمه نيز وارد کند؟ شکي نيست که اگر اين نوع اخبار به دست نااهلان بيفتد، منافع کشور تهديد مي‌شود. اين را همه مي‌دانند؛ آنچه کمتر مورد توجه است اين است که اگر «عناوين» اخبار محرمانه بي جهت «تکثير» شده و اموري که نبايد محرمانه باشند، بي دليل از ديد مردم پنهان نگاه داشته شوند، موانع بسياري در روند حل مشکلات مردم و پيشرفت کشور پديد مي‌آيد.

به نظر مي‌رسد در کشور ما چند نوع خبر که نه از نظر ديني بايد محرمانه باشند و نه دنياي امروز آنها را محرمانه تلقي مي‌کند، به دليل پاره‌اي عذرهاي ناموجه در زمره اخبار محرمانه قرار گرفته‌اند. البته براي رسيدن به چنين نتيجه اي، لازم نيست کسي به اين خبرنامه‌ها دسترسي داشته باشد. همين که اين نوع اخبار مهم در اخبار رسمي کشور جايگاهي ندارند، نشان دهنده آن است که در خبرنامه‌هاي محرمانه جا خوش کرده‌اند.

نوع اول از اين اخبار همان است که در مقاله پنجم و نيز بخش دوم مقاله ششم (مجلس هشتم و مزاحمان خياباني و غيرخياباني) بدان پرداخته شد و آن اين بود که نام متخلفان دانه درشت حکومتي و غير حکومتي از مفسدان اخلاقي و مالي گرفته تا سوءاستفاده کنندگان از قدرت، از داخل خبرنامه‌هاي محرمانه بيرون نمي‌آيد با اين توجيه که اگر کسي غير از «محرمان حکومتي» از جرم «مجرمان حکومتي» آگاه شود، نظام تضعيف مي‌شود!

اما نوع ديگري از اخبار که متأسفانه نوعا بي جهت مهر محرمانه مي‌خورد، آمار ناهنجاري‌ها و نابساماني‌هاي گوناگون اجتماعي در کشور است. هيچ کشوري در جهان، عاري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي نيست، اما مسأله اين است که آيا جاي آمار ناهنجاري‌ها در خبرنامه‌هاي محرمانه است و يا اين آمار و اخبار بايد به وضوح و صادقانه به اطلاع مردم رسانده شود و اساسا کدام يک به صلاح کشور است؟ اين مقاله به بررسي اين مطلب اختصاص دارد.

نظري به اخبار رسانه ملي، مؤيد اين است که گويي «خبر رساني» در کشور ما، يعني رساندن اخبار خوب به مردم، و معمولا خبر منفي خبر به شمار نمي‌آيد.

بايد پرسيد اخبار صدا و سيما براي کدام مخاطب ارايه مي‌شود؟ ظاهرا فرض اين است که ميليون‌ها نفري که مثلا پاي خبر ساعت 21 مي‌نشينند، با اين پرسش در ذهن به شنيدن اخبار روي آورده‌اند که: «اي مسئولان، زود باشيد بگوييد امروز براي ما چه کرده‌ايد؟»
گوينده هم شروع مي‌کند: يک کارخانه افتتاح شد، يک وزير خارجه آمد، دو نفر در المپياد مدال آوردند، آمار سرقت هم کاهش يافت. ضمنا دو پروژه هفته آينده افتتاح مي‌شود، مشکل کمبود برنج تا چند روز ديگر حل مي‌شود و تا ده سال ديگر چنين و چنان مي‌شود.

حال از مردم چه کمکي بر مي‌آيد و چه بايد بکنند؟ هيچ، اصلا مشکلي نيست که آنها بخواهند کمکي ارايه دهند؛ تنها منتظر باشند تا اخبار خوش بعدي را در بخش بعدي خبر بشنوند. گويي، سيستم خبررساني مردم را مستبداني متوقع فرض مي‌کند که درباره کشور خود تنها تحمل شنيدن اخبار مثبت را دارند.

اما همين اخبار مي‌توانست به گونه ديگري باشد. همه آن اخبار مثبت پخش شود، ولي در ضمن، معضلات و آمارهاي آنها صادقانه با مردم در ميان گذاشته شود. در اين صورت، فرض اين است که بينندگان خبر با اين پرسش در ذهن، تلويزيون را روشن کرده و به اخبار گوش مي‌سپارند که: «از ما چه کمکي برمي‌آيد؟»
در اين حالت، مردم مستبداني بي تحمل فرض نشده‌اند، بلکه نقشي مانند استاد راهنماي يک پايان نامه را به عهده دارند.

يک دانشجو دستاوردهاي خود را به استاد راهنما ارايه مي‌دهد و عملا به او اثبات مي‌کند که تلاش خود را کرده است، اما مشکلاتي هم هست که بدون کمک استاد راهنما حل شدني نيست. اينجاست که استاد راهنما با جان و دل وارد صحنه مي‌شود و با کمک يکديگر پايان نامه را پيش مي‌برند. اگر همين دانشجو از مشکلات سخن به ميان نمي‌آورد، استاد راهنما هم نمي‌توانست کمک چشمگيري ارايه دهد.

ضرورت خبررساني درباره خدمات انجام شده و يا در دست اقدام و تأثير آن در ايجاد اميد در جامعه، امري است انکارناپذير، اما آيا خبررساني يعني صرفا رساندن اخبار مثبت به مردم يا ارايه چهره واقعي از امور مثبت و منفي؟

حال سر اين که اخبار منفي نبايد پخش شوند و يا در صورت ضرورت پخش، بايد به شدت کمرنگ شوند، چيست؟ يک احتمال اين است که سياست‌گذاران خبري که لزوما در رسانه ملي مسئوليتي ندارند، گمان مي‌کنند با اعلام آمارهاي منفي، مردم نسبت به آينده نااميد شده و نشاط از جامعه رخت برمي بندد. اگر چنين است، مردم بيشتر کشورهاي جهان که هميشه در جريان اخبار منفي درباره کشور خود قرار مي‌گيرند، بايد همه دچار بيماري افسردگي شده باشند.

در ايران، متأسفانه اثرات سازنده خبررساني درباره امور منفي و پيامدهاي مثبت اعلام آمارهاي مربوطه مورد غفلت واقع شده است؛ مثال زير به توضيح مطلب کمک مي‌کند.

انشاءالله که تعدادشان در حال افزايش است، اما فرض کنيم روزي تلويزيون اعلام کند بنا بر يک آمار قابل اعتماد، تعداد نوجوانان و جوانان نمازخوان 5 درصد نسبت به سال گذشته کاهش يافته است. آيا تأثير چنين خبري در جامعه منفي است؟ ممکن است در وهله نخست، چنين به نظر بيايد، اما درميان گذاشتن صادقانه چنين آماري با مردم از سوي مسئولان، خود سرچشمه يک حرکت اجتماعي مي‌تواند باشد:

فيلمنامه نويسي که مشغول نگارش فيلمنامه است، پيامي از نماز در متن فيلمش جاي مي‌دهد، فرهيختگان و مبلغان مذهبي بيشتر به اين مطلب توجه مي‌کنند، پدران و مادران نظارت بيشتري بر فرزندان خود اعمال مي‌کنند، آموزش و پرورش برنامه نماز در مدارس را جذابتر مي‌کند، در تبليغات شهري، اهميت بيشتري به نماز داده مي‌شود، استاد معادلات ديفرانسيل يا پاتولوژي با گفتن جمله‌اي در اثناي درس، در اين جهاد بزرگ اسلامي و ملي شرکت مي‌کند. عده‌اي ديگر به دنبال ريشه‌ها رفته، مثلا توجه بيشتري به لقمه حلال مي‌کنند و تعدادي ديگر در استفاده از برخي برنامه‌هاي ايمان سوز و روح‌کش ماهواره‌اي، احتياط بيشتري مي‌کنند.

بدين ترتيب، با اعلام آماري درباره رشد يک امر غيرمعنوي، يک حرکت معنوي در بطن جامعه پديد مي‌آيد. اما اگر همين آمار از کاهش تعداد نمازخوانان پنهان شود و به جاي آن، تنها روي اخبار مثبتي مثل شرکت دهها هزار نفر در مراسم اعتکاف تأکيد شود، جامعه هيچ‌گاه به حرکت درنمي‌آيد و هر کس گمان مي‌کند اهتمام مردم به نماز مانند گذشته است، اگر بيشتر نشده باشد. (به تازگي وقتي آمار تأسفبار مطالعه در ايران اعلام شد و البته مانند ديگر آمار منفي به سرعت تکذيب شد، يک نانوا به نام آقاي نجفي حدود صد کتاب در نانوايي در دسترس مشتريان قرار داد و از سوي مردم نيز استقبال شد.)

احتمال ديگري که درباره علت پنهان کردن اخبار و آمار منفي وجود دارد، اين است که اگر روي اين نوع اخبار تأکيد شود، مسئولان در مظان اتهام کم کاري يا سوء‌مديريت قرار مي‌گيرند.

اين فرض نيز نادرست است. گاه و البته نه هميشه يک مسئول، همه تلاش خود را مي‌کند، اما شرايط به گونه اي است که عواملي خارج از اختيار او در راه تحقق هدف مورد نظر مانع ايجاد مي‌کنند. اگر آماري از روابط ناصحيح ميان جوانان داده شود، لزوما معنايش اين نيست که متوليان امر کم‌کاري کرده‌اند. چند سال پيش استفاده از بلوتوث مطرح نبود، اما همين امر به‌رغم جهات مثبت آن، ترويج فساد را بسيار آسانتر و در نتيجه تربيت نسل جديد را با مشکلات جديدي روبه‌رو کرده است. برخي معضلات به دنياپرستي بعضي از مردم، ضعيف شدن ايمان و يا حرام خوري برمي‌گردد؛ بنابراين، هر آمار منفي به معناي مقصر بودن متوليان امر نيست، هرچند گاهي چنين است.

ممکن است گفته شود دادن آمار از ناهنجاري‌ها، قبح آنها را نزد مردم مي‌ريزد. اين ادعا در مورد برخي اعمال زشت و نادر صحيح است، اما اگر امري فرضا 20 درصد جامعه را به خود دچار کرده، ديگر قبحي باقي نمانده است تا ريخته شود. نبايد نيروي عظيم و بي بديل مردم در حل مشکلات را به دلايلي اينچنين از دست داد.

سياستگذاران خبري به خوبي مي‌دانند که اخبار منفي هم، خبر به شمار مي‌آيد و از اين روي، خبرنگاران نيز موظفند به محض آگاهي از آمار ناهنجاري‌ها، گزارشي از آن تهيه و ارسال کنند، اما اين دستور مربوط به خبرنگاراني است که در خارج از ايران کار مي‌کنند. از اين جهت است که اگر تعداد معتادان يا تعرضات جنسي در فرانسه يا آمريکا بالا رود، انعکاس آن در اخبار رسانه ملي به چند ساعت نمي‌کشد.

سياستگذاران خبري ظاهرا توجه ندارند که نخستين پرسشي که با شنيدن اخباري اينچنين، به ذهن بسياري از مخاطبان راه مي‌يابد، اين است که چرا آمار مشابه در مورد کشور خودمان در اخبار اعلام نمي‌شود؟ اساسا چه معنايي دارد که بيننده ايراني آمار خودکشي در کره جنوبي، سرقت در استراليا، چاقوکشي در انگليس، قتل در آمريکا، رشوه در ژاپن و بي‌خانمان‌ها در کانادا را بداند، ولي از آمار مشابه در کشور خود ـ چه‌ اندک و چه بسيارـ آگاه نباشد؟!
چه بسا بر خلاف خواست تنظيم کنندگان اخبار، گاهي خبري مثل افزايش رشوه در ژاپن، براي برخي بينندگان حالت تحسين نسبت به دولتمردان ژاپني ايجاد مي‌کند، به اين دليل که حقايق جامعه را از مردم پنهان نکرده و براي حل مشکل اجتماعي از آنان کمک خواسته‌اند.

پنهان کردن آمار امور منفي مثل اعتياد، خودکشي،‌ايدز و به طور کلي اخبار ناهنجاري‌ها و قرار دادن آنها در خبرنامه‌هاي محرمانه، پيامدهايي از اين دست به دنبال دارد:

1) چون مردم که خود قربانيان اصلي هستند، در بي خبري از آمار واقعي نگه داشته مي‌شوند، خطر را جدي نمي‌بينند و بر رفت و آمدها و تماس‌هاي فرزندان خود نظارت کافي نداشته و کمتر آنان را از خطرات آگاه مي‌کنند. اگر مکررا در اخبار رسمي ـ و نه لابلاي يک روزنامه‌ ـ اعلام شود که مثلا سي هزار دانش آموز معتاد در کشور وجود دارد، خانواده‌ها مسئوليت خود را به نحو بسيار بهتري انجام مي‌دهند.

2) چون آمار رسمي وجود ندارد، هر آمار نادرست و اغراق آميزي که توسط بيگانگان اعلام شود ـ کساني که چه بسا از گسترش انحراف و ناهنجاري در ميان جوانان ايراني خوشحال هم باشند ـ دهان به دهان مي‌گردد و در واقع زمينه لازم براي مؤثر واقع شدن «سياه نمايي»ها فراهم مي‌شود. از آنجا که در عصر انفجار اطلاعات، مردم ايران به آمار واقعي ناهنجاري‌ها در جامعه خود دسترسي ندارند، هر آمار نادرستي براي عده اي باورپذير مي‌شود. وقتي رسانه ملي مجاز به ارايه مداوم و مستمر آمار رو به کاهش يا افزايش ناهنجاري‌ها نباشد، در عمل اين مأموريت به دلسوزاني! چون راديو «بي. بي. سي» و راديو اسرائيل و پايگاه‌هاي اينترنتي ضد انقلاب واگذار شده که با ترفندهاي خبري هر آمار وحشتناکي را به مخاطبان بقبولانند.

3) چون غالبا آمار آسيب‌هاي اجتماعي از ديد مردم پنهان است، فشاري از ناحيه افکار عمومي بر مسئولان مربوطه وارد نمي‌شود. آنان حداکثر بايد در نامه‌هاي محرمانه به مقامات بالاتر گزارش دهند نه به مردم، و معلوم نيست در ميان صدها دغدغه مقامات بالاتر بايد چند سال بگذرد تا معلوم شود، مسئول مربوطه وظيفه خود را درست انجام داده يا خير.

در کشوري مثل ايران که حکومتش با يک انقلاب مردمي بر سر کار آمده و دهها نوع دشمن در جهان دارد، به‌کارگيري شيوه خبري کنوني اعجاب برانگيز است. اساسا مگر حل مشکلات جامعه ايران بدون شريک کردن مردم در آمار واقعي ناهنجاري‌هاي اجتماعي امکان دارد؟ معتادان يعني گروهي از همين مردم که در ميان مردم زندگي مي‌کنند، خودکشي يعني خودکشي افرادي که در همين جامعه زندگي مي‌کنند، مبتلايان به‌ايدز يعني افرادي از همين جامعه. اصلاح اين ناهنجاري‌ها بدون ايجاد انگيزه در خود مردم که لازمه آن مطلع بودن آنان از آمار نابساماني‌هاست امکان پذير نيست. با رفتن آمار ناهنجاري‌ها از کشوي ميز اين مسئول به کشوي ميز مسئول ديگر، اراده ملي براي مبارزه با ناهنجاري‌ها محقق نمي‌شود.

در اوضاع کنوني، استمداد از مردم توسط رسانه ملي منحصر به مواردي از اين قبيل است: شرکت در انتخابات، راهپيمايي، جشن نيکوکاري و دعوت به صرفه جويي در مصرف آب و برق که البته همه در جاي خويش نيکوست، اما توان مردم در کمک به حل مسائل کشور بسيار بيش از اين است. وقتي آنان در جريان آمار دقيق و موثق در مورد اعتياد، خودکشي، ‌ايدز و ... قرار نمي‌گيرند، چگونه مي‌توانند کمک کنند؟ سخن حکيمانه امام (ره) در اوايل انقلاب که نگوييد انقلاب براي ما چه کرده، بگوييد ما براي اين انقلاب چه کرده‌ايم، زماني قابل پياده شدن است که مردم صادقانه در جريان مشکلات قرار گيرند.

چرا از نيروي ميليون‌ها مادر، پدر، خواهر، برادر، معلم، دانشجو، روحاني و دوست دلسوز براي جلوگيري از آلوده شدن جوانان در برابر آسيب‌ها استفاده نشود؟ براي به ميدان آوردن اين نيروي عظيم تهيه يک گزارش از چند معتاد کافي نيست. وقتي مردم بدانند که مثلا 5 درصد به تعداد معتادان به کراک اضافه شده است، احساس خطر بيشتري کرده و تدابير لازم را در مورد اطرافيان و نزديکان خود به کار مي‌گيرند. مردم ما اين ظرفيت را دارند که با پرسش از دست ما چه کمکي بر مي‌آيد پاي اخبار بنشينند.

وقتي معضلات درست و به موقع مطرح شود، مردم غير از اعمال مراقبت ويژه، راه‌هاي جديد نيز پيشنهاد مي‌کنند. آمار معتادان به جاي خود، امروزه حتي از زمان ورود آدامس‌هاي تخدير کننده تا زمان اعلام نخستين هشدار در رسانه ملي گاهي دو سال طول مي‌کشد، در حالي که ورود هر نوع ماده مخدر جديد بايد همان روزهاي اول به مردم اعلام شود، هرچند اين کار به معرفي آن ماده نيز کمک کند. باز همچنان که مي‌بينيم پس از گذشت چند سال از پديده ترويج فساد از طريق بلوتوث، تنها در يکي دو ماه اخير، چنين معضلي اجازه مطرح شدن در اخبار را يافته است.

ممکن است گفته شود در برنامه‌هاي گوناگون رسانه ملي، از جمله برخي سريال‌ها به خطرات ناهنجاري‌هايي از قبيل اعتياد پرداخته مي‌شود و بنابراين چه نيازي به اعلام مداوم آمار مربوط به اعتياد ـ و همچنين ساير ناهنجاري‌ها ـ وجود دارد؟

اشتباه عده اي در همين جاست. همه مي‌دانيم بيماري هپاتيت در کشور ما هست، اما هيچ‌کدام از ما اقدام ويژه‌اي در اين راستا نمي‌کنيم، به اين اميد که انشاءالله ما و اطرافيان بدان دچار نمي‌شويم. اما اگر اعلام شود ابتلا به اين بيماري 20 درصد در ايران افزايش يافته است، همه مردم در رعايت بهداشت و شستن سبزيجات دقت بيشتري مي‌کنند؛ ضمن آنکه متوليان به خاطر فشار افکار عمومي تلاش دوچنداني خواهند کرد.

علاوه بر اين، اعلام آمار واقعي ناهنجاري‌هاي جامعه، نوعي به رسميت شناختن شخصيت آن جامعه است. اعلام آمار کاهش يا افزايش ناهنجاري‌ها يعني اعلام نتيجه تلاش مردم و مسئولان با ارايه «کارنامه». همچنان که اگر کارنامه ارايه نشود، بسياري از دانش‌آموزان درس نمي‌خوانند، اگر آمار مستمرا به مردم اعلام نشود، انگيزه براي حرکت‌هاي اجتماعي از بين مي‌رود. حتي اگر کمکي هم از دست مردم بر نمي‌آمد، باز حق هر کسي است که از اوضاع و احوال جامعه خود آگاه باشد تا بتواند دست‌كم در رفتار فردي خود دقت بيشتري اعمال کند.

آيا تعجب‌آور نيست که امروز براي صرفه جويي در آب و برق بايد صدها بار و به صد زبان از مردم تقاضا کرد؟ اين، به گمان من، نشان مي‌دهد که روحيه همکاري در مردم مثل گذشته نيست. در خبرها اساسا مردم بخشي از راهكار نيستند، آنان طلبکاراني فرض مي‌شوند که فقط بايد به آنان اخبار مثبت ارايه داد. همواره از نقش مردم تمجيد شده است، اما چون آمارها به طور صريح در اختيار آنان قرار داده نشده، نقش جدي معيني براي مردم در حل مشکلات اجتماعي تعريف نشده است.

به نظر مي‌رسد مشارکت مردم در نظام اسلامي نياز به تعريف وسيع تري دارد. مردمي بودن فقط به تعدد انتخابات برگزار شده نيست. مردم بايد مستقيم و بدون لاپوشاني مرتبا در جريان آمار واقعي معضلات اجتماعي و کاهش و افزايش آن قرار گيرند تا بتوانند نقش خود را ايفا کنند.

توضيحات بالا، تلاشي بود در تبيين دو سياست ديگر از شش سياست يا پيش‌فرض نظام اطلاع‌رساني در کشورمان به قرار زير که در مقاله چهارم (ام‌المشکلات کشور چيست؟) ذکر شده بود:

ـ نظام اطلاع‌رساني در کشور ما وظيفه اصلي اطلاع‌رساني را عمدتا در دادن آمار مثبت، و پنهان‌سازي و يا کمرنگ کردن هر آماري مي‌داند که به گونه‌اي منفي تلقي مي‌شود و اين امر را به خيال بالا بردن آبروي نظام نزد مردم انجام مي‌دهد.

ـ در رويارويي با معضلات جامعه، بيش از آنکه به فکر اصل مشکلات باشد، به فکر اين است که مردم از انعکاس اين مشکل چه فکري در مورد نظام خواهند کرد. به بيان ديگر، آنچه در سر مردم مي‌آيد، از آنچه بر سر مردم مي‌آيد، بسي مهمتر است.

به هر حال با پنهان کردن آمار ناهنجاري‌ها و نابساماني‌ها آبروي نظام بالا نمي‌رود، برعکس وقتي آنقدر در مورد آمار‌ها پنهان کاري شود تا جايي که خانواده‌ها اساسا از وجود ماده اي به نام کراک ـ تا چه رسد تعداد مصرف کنندگان آن در کشور ـ آگاه نبوده و يکباره فرزند خود را اسير آن ببينند، آن وقت است که حيثيت نظام نزد آنان لکه‌دار مي‌شود.

اين نکته هم بايد اضافه شود که احتياط بي‌جا در اطلاع‌رساني به مردم، تنها درباره آمار امور منفي نيست. بيست سال پيش شمار زیادي چنين گمان مي‌کردند که اگر شوخي امام (ره) با يکي از اعضاي خانواده از تلويزيون پخش شود، هيبت امام مي‌شکند، در حالي که پخش چنين صحنه‌اي عملا قلب‌ها را به امام نزديکتر مي‌کند. امروز هم چنين پنداشته مي‌شود که يک روحاني يا بايد روي منبر نشان داده شود يا در يک همايش و يا پشت ميز رياست دادگاه. فکر مي‌کنيم اگر يک روحاني سرشناس در حال ورزش کردن نشان داده شود، حرمت روحانيت مي‌شکند، در حالي که پيامبر شخصا در مسابقه شترسواري شرکت کرده و يا با کودکان بازي مي‌کردند.

باز فکر مي‌کنيم اگر چند نفر در ايام انتخابات در رسانه ملي در پاسخ مصاحبه‌گر بگويند ما در انتخابات شرکت نمي‌کنيم از تعداد شرکت کنندگان کاسته مي‌شود، در حالي که همين امر بسياري از مرددان را به صحنه مي‌آورد. همچنين گمان مي‌کنيم که اگر کنترل نامحسوس رانندگي از قضا به يک روحاني برخورد کند، نبايد پخش شود، زيرا به آبروي روحانيت ضربه وارد مي‌شود، در حالي که وقتي آن روحاني با تواضع خطاي خود را بپذيرد و مردم عملا ببينند اين لباس که لباس تواضع است، سبب تبعيض نمي‌شود، رابطه نزديکتري با آنان احساس مي‌کنند.

راستي اگر مستند قابل تقدير روح الله ده سال پيش پخش شده بود، کدام ضربه بر نظام وارد مي‌آمد؟ متأسفانه ايرادگيري‌ها و مصلحت‌انديشي‌هاي بي‌جا جسارت بر انجام کار جديد را گرفته است، هرچند مسئولان كنوني صداوسيما از اين جهت شايسته تقديرند و در موارد زيادي از خود جسارت نشان داده و با برخي از اين توهمات مبارزه کرده‌اند.

به هر حال، حاميان پنهان سازي آمار معضلات و ناهنجاري‌هاي اجتماعي خوب است توجه کنند که از طرفي آمار هيچ نوع ناهنجاري يک شبه افزايش نمي‌يابد و از سوي ديگر، حتي اگر در مورد ناهنجاري‌ها آماري داده نشود، همه مردم در نهايت وقتي کارد به استخوان مي‌رسد، از آن آگاه مي‌شوند، اما در اين مرحله نه مي‌توان از مردم توقع همکاري داشت و نه در چنين زماني، کار چنداني از آنان برمي‌آيد. اگر قرار است بني‌آدم از به درد آمدن يکديگر بي قرار شوند، شرط نخست آن است که به موقع از دردها آگاه شوند.

muhammadmotahari@gmail.com
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
در كنار تاييد مطالب منطقي و استدلال جالب جناب آقاي مطهري اين پيشنهاد نيز وجود دارد كه رسانه هاي كشور خصوصا مطبوعاتحالا كه نمي توانند اخبار منفي را پوشش كامل داده و تحليل نمايند؛ گزارشات مستندي در خصوص محاسن برخورد و روش مقابله با اين مسايل و مشكلات اجتماعي را از كشورهاي ديگري كه داراي تجارب مثبت و مفيدي هستند جهت تنوير اطلاع عمومي نقل نمايند.
الحمدلله تاثیر نوشته های آقای مطهری بامصوبه دیروزمجلس (یک فوریت)مشخص شدلطفاادامه دهیدوپیگیری کنید باتشکر
سلام عليكم ،
احتراما" با تشكّر از زحمات وخدمات آن استاد فرهيخته كه الحق پا جاي پدر (رضوان ا... عليه ) گذاشته ايد ، لازم دانستم مطلبي را گوشزد نمايم باشد كه بكار آيد . ان شاءا...
از آفات كشور ما عدم هماهنگي سياست ها بخصوص در ابعاد اقتصادي و فر هنگي است . مثلاً تاكيد بر صرفه جويي در مصرف برق در كنار واردات بي رويه كولر هاي گازي اسپيلت كه بسيار پر مصرف مي باشند وحتي يبست برابر يك لامپ 100 وات مصرف برق آنهاست . آيا درست است كه امتياز فروش اين محصول به جيب يك عده خاص چه كارخانه توليد كننده وچه وارد كننده آن برود وبهره ان را جماعت بر خوردار و به مردم گفت صرفه جويي در مصرف برق و لامپ اضافي خاموش ولامپ كم مصرف استفاده نماييد كه البته آنهم با احتساب قيمت و عمر لامپ كم مصرف فرقي با لامپ معمولي از نظر هزينه اي كه براي مصرف كننده مي برد ،ندارد .
يا تشكيل كلا سهاي تابستاني مختلط در سنين دبستان در مراكز فرهنگي و فرهنگسرا هاست كه اگر اختلاط نادرست است كه هست ، پس چرا در تابستان نتيجه زحمات يكساله و بلكه چند ساله سيستم آموزش وپرورش نابود شده و تخريب مي شود ؟ از اين دست نمونه ها بسيار است ، در رانندگي و عدم توجه به ريشه هاي تكنولوژي و فرهنگ مربوط و قس عليهذا .
اولین پیامد این رفتار رسانه ای روی آوردن مردم به رسانه های بیگانه و بی اعتمادی به رسانه های داخلیست .
مانند مقالات قبلی نکته به جایی بود. به نظر می رسد که هنوز دست اندر کاران فکر میکنند که اگر سر پوشی روی مشکلات قرار بدهند مسئله حل می شود یا اگر مطرح شود اسلام به خطر می افتد ...... مسئله دیگر اینکه بر خورد دوگانه با همین نوع اخبار در خارج از مرز ایران است به طوریکه اگر فردی آمریکایی با ماشین سگی را زیر بگیرد در تمامی بخش های خبری کشور به آن پرداخته می شود ....
"اگر مستند قابل تقدير روح الله ده سال پيش پخش شده بود، کدام ضربه بر نظام وارد مي‌آمد؟" هیچ ضریه ای وارد نمیشد! اینکه تا امروز ساخته نشده بود، به خاطر تنگ نظری هایی بوده که در استفاده راحت تهییه کنندگان از آرشیو صدا و سیما وجود دارد. شاید باور آن سخت باشد، اما در این سازمان آرشیو هر شبکه فقط به گروه های آن شبکه سرویس می دهد. دقیقا مثل جزیره های مجزا.
با عرض سلام و خدا قوت به همه آنهائي كه با ملت صادقانه رفتار مينمايند .
اما مشكل اينجاست كه، به آندسته از افراديكه به ميز قدرت چسبيده اند نبايد از گل كمتر گفت در غير اينصورت سرت به باد ميرود و....
متاسفانه فرهنگ سازي در جامعه اسلامي با شعار علي(ع) گونه است ولي در عمل نه صداقتي در كار است (اگر در بعضي موضوعات هست آنهم خيلي كمرنگ ) و نه عدالتي .
در نظريه قبلي هم عرض كردم ولي آورده نشد چون به به چه چه نبود . مجددا عرض ميكنم تا زمانيكه دروغ ، ريا ،نفاق و به فرمايش آقاي مطهري پنهانكاري وجود داشته باشد انتظار اين را نداشته باشيم كه در راستاي اهدافي را كه امام (ره) براي انقلاب اسلامي ترسيم نموده اند دسترسي پيدا كنيم . انشائا.... در نظرات آورده شود .
من واقعا برای آینده دخترم نگرانم به چه جرات و اعتمادی میتونم اون رو راهی جامعه ای کنم که غرق در فساد خاموش شده . مشکلاتی که دامنگیر مدارس دخترانه و پسرانه ماست و خانواده ها بی خبر از آنها ....
بعد در اخبار میشنویم که دختری در فلان مدرسه در فلان ایالت آمریکا در فلان شهر مورد تعرض قرار گرفت معنی این خبر چیست ؟؟؟ یعنی من دخترم رو با خیال راحت روانه مدرسه در ایران کنم ؟ این مشکلات مربوط به جوامع غرب است ؟؟ ...آیا پنهان کردن این مشکلات دوای درد است ؟ یا همچون سرطان کم کم تمامی جامعه را فراگیر میکند
بسیار استفاده کردیم. حرف های درست و به جایی بود. کاش به دست مسئولین به ویژه صدا وسیما برسد تا به آن عمل کنند. واقعا چنین مشکلاتی که نویسنده محترم اشاره کردند وجودشان به خوبی احساس می‌شود. مشکلاتی که با سیاست گذاری درست، به خوبی قابل حل است.
خدا عمرتون بده. اولين بار بود که متني به اين حجم رو تا آخر خوندم. واقعا خطراتي در جوامع وجود داره که پدرها و مادرها روحشون از اونها بي خبره ولي در يک قدمي فرزندانشون هست. حتي قشر تحصيل کرده هم از اين خطرات مستثني نيستند. خيلي از مسائل در کشور ما وجود داشت که ميشد با اطلاع رساني درست حل بشه ولي اينقدر روش سرپوش گذاشتند که کار از کار گذشت و به معضلي بزرگ تبديل شد و مجبور شديم گره‌اي رو که با دست باز ميشد با دندون باز کنيم. اميدوارم مسئولين بيشتر از اينها به شعور مردم اعتماد کنند و روح کنجکاو و نگران اونها رو به طرف رسانه‌هاي جوساز و دروغگوي بيگانه سوق ندهند و خودشون حقايق رو به مردم بگن.
عدم توجه به آلارم هايي كه امثال آقاي مطهري در حال ارسال هستند ، مسئوليت شرعي و اخلاقي را برگردن بي تفاوتي هاي متوليان امر بجا مي گذارد.اين مقاله به تنهايي قسمت جدي فاصله گرفتن مردم از دولت مردان مي باشد.دو نوع تقسيم بندي در مردم به لحاظ نوع برخورد نهادهاي اجتماعي و قضايي در جامعه مشاهده ميشود:
1- گروه اول مربوط به افراده رده بالاي جامعه و وابستگان به آنان مي باشد كه در برخورد با آنان بسيار محتاطانه عمل شده و ده ها توصيه در عدم افشاي فسادهاي آنان بعمل مي آيد.
2- گروه دوم مربوط به افراد عادي جامعه مي باشد كه كوچكترين تخلف آنان از ديد نهادهاي اجتماعي و قضايي مخفي نمي ماند و تصاوير و نام آنان را بارها در رسانه هاي جمعي ديده و شنيده ايم.
مردم ما منتظر اقدام عملي در برخوردهاي گروه اول و عدم مسامحه با آنان مي شوند.و انتظار دارند اخبار مربوط به تخلف آنان همانند بقيه به سرعت و بدون هيچ تعارفي گفته شود تا مايه عبرت بقيه گردد.
فرهنگ پذيري جامعه ما با توجه به تجربيات و مطالعاتي كه موجود است بسيار بالاست.در بستن كمربند ايمني همانگونه كه مشاهده مي شود، مصرف برق،آب ، كمك به مستمندان ، اهداي خون ، رعايت مسائل بهداشتي در صورت اپيدمي شدن بيماري ها(وبا در چند سال قبل) همگي بيانگر آن است مردم ما در صورتي كه خوراك اطلاعاتي به آنان داده شود بسيار فرهنگ پذيرند كه آن هم ريشه در فرهنگ و تمدن غني ما ايراني ها و ريشه هاي عقيدتي و مذهبي دراد.بنابراين اگر اهمالي در بروز ناهنجاري هاي اجتماعي مشاهده ميشود متوجه مردم نيست بلكه اطلاع رساني صحيحي است كه صورت نپذيرفته است.به دلايلي كه عزيرمان در اين مقاله اشاره نموده است.
دست مريزاد. حرف دل من را گفتي
بياييد از رسانه اينترنت استفاده كنيم و اين فرهنگ رسانه را اصلاح كنيم.
خيلي وقت است كه به اين مسئله بعنوان ايراد اصلي نظام كشورمان فكر مي كنم . اما چه كنم كه نمي توانم بگويم. اميدوارم يه نفر پيدا بشه اينو به گوش مسئولان كشورمان دلسوزانه تفهيم كنه. انشاءالله .
احسنت و رحمت خدا بر روح پدر گرامیتان
مقاله خوبی بود . لطفا ادامه دهید. مهدی
جمله اشناي :اي علماي اسلام بداد اسلام برسيد . را ايا درحدود 45 سال قبل شنيده ايد؟ من اطمينان دارم اگر گوينده ان امروز بخواهد به علماي بزرگ پيامي بدهد مسلما"خواهد گفت اي علماي بزرگ اسلام بداد جوانان مسلمان اين مرزو بوم برسيد
خدا را شاهد میگیرم که مسائلی که آقازاده شهید مطهری در این چند سری مقاله مرقوم داشته اند از مهمترین و ریشه ای ترین مسائل کشور و درد دل بسیاری از فرهیختگان ما هستند. اگر این مسائل توسط مسئولین نظام مورد توجه و عمل قرار گیرند آنوقت به واقع آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند! وگرنه اگر همینطور پیش برویم آنوقت زمانی فرا میرسد که آنچنان گرفتار ناهنجاریهای درونی اجتماع خود خواهیم شد که با تلنگری از بیرون فرو خواهیم ریخت.

-- یک مدرس دانشگاه
با سلام و تشكر از اطلاع رساني مناسب شما. فقط چند نكته در ذهن من بود كه از شما مي پرسم اينكه هر كشوري خصوصيت ها و حساسيت هاي خاص خودش را دارد. آيا كشور ما قابل قياس با ژاپن و غيره است؟ هرچند كه ميگويند در مثال مناقشه نيست ولي بهتر بود حداقل وضعيت يك كشور اسلامي را هم براي مقايسه بيان مي نموديد. به هرحال ناهنجاري اجتماعي در هر كشوري وجود دارد. نكته ديگر اينكه بايد به بازتاب خارجي اخبار رسانه هاي داخلي نيز توجه داشت و بعد صحبت از محرمانه و يا نامحرمانه بودن آنها زد. مثلاً شما بياييد ببينيد كه از اول انقلاب تا كنون چقدر برنامه و خبر جهت دار( مثل تروريست و ...) در باره جمهوري اسلامي در رسانه هاي بيگانه توليد شده است تا مثلاً در مورد كشور ژاپن؟ حال تصور كنيد در چنين شرايطي رسانه هاي داخلي بيايند ناهنجاريهاي اجتماعي را هم منعكس كنند.
ضمناً آيا فقط رسانه هاي رسمي و معتبر هستند كه مي توانند اطلاع رساني كنند و اين كا را نمي توان از طريق برنامه هاي اموزشي و نظاير آن انجام داد؟
با سلام . مقاله عالي بود .
اخبار كشور ما طوري شده كه ما پاي اخبار مي نشينيم گوينده شروع به اخبار گفتن مي كند آمار هاي كاذب داده مي شود .
شكر خدا هم هر نيم ساعت به نيم ساعت اخبار كاملا كاذب تكرار مي شود .
رسانه هاي خارجي اخبار بر ضد ايران و ايران اخبار بر ضد غربي ها مي گويد .
از اين اخبار كاذب برخي كاملا راضي ولي افرادي چون من با عصبانيت بقيه ي اخبار را دنبال مي كنيم . حرفها خيلي هستند مثل بغض گلويم را گرفته اند از بي عدالتي در اين كشور ... صدا و سيما و ...
متاسفانه در کشور ما نه تنها آمار معضلات و ناهنجاري‌هاي اجتماعي سانسور می شود بلکه پخش اندک برنامه های با رویکرد انتقادی نظیر مثلث شیشه ای شبکه تهران، جونی آزاد شبکه رادیویی جوان و... به دلایل واهی ( پخش برنامه های سرگرم کننده!!! ومناسبتی ) قطع می گردد، مجریان و احتمالاً تحریریه بخش خبری 20:30 به یکباره عوض می شوند و...
قطعاً تا زمانی که آستانه تحمل مسئولان تا این حد پایین باشد، هیچ تحول مثبتی صورت نمی گیرد و تنها اعتماد مردم به مسئولین نظام هر روز کم و کمتر می شود.
یک نکته مهم در موضوع خبرنامه های محرمانه و نیمه محرمانه و ... افراد تهیه کننده آن و ذهن سازی است که ممکن است از طرف برخی از آنها دنبال شود. ممکن است برخی جریان های خطی یا منحرف یا نادان با ورود در مدیریت این خبرنامه ها امکان درج اخبار جهت دار و بزرگنمائی اخبار خاص را دنبال کنند و بتوانند از این طریق به یک موضوع غیر اصلی یا غیر اصیل دامن زده و در خفا افراد مهم و تعیین کننده کشور را به دنبال خود بکشانند .
راه حل این موضوع آن است که این خبر نامه ها بدست افراد شاخص جریانهای مختلف اجتماعی "بخصوص" افراد شاخص جریانهای مخالف رسانیده شود و از بازخورد نظرات آنها استفاده شود.
آقاي مطهري آب در هاون مي كوبيد . طي ماههاي گذشته 9 قتل زنان در كرج اتفاق افتاده و هنوز مسئولان حاضر نيستند به صورت شفاف مردم را آگاه كنند و هشدار بدهند . چرا ؟ چون ممكن است شايعه شود كه امنيت نيست ! اگر دهها زن ديگر هم به قتل برسند مهم نيست . اتفاق ناگوار مرگ يك زن در بيمارستاني در آمريكا در ميان نگاه غير انساني پرسنل بيمارستان را صدا و سيماي ما چند بار با آب و تاب پخش كرد ولي از قتل ناگوار چندين زن در كنار پايتخت در شهر كرج تاكنون هيچ اطلاع رساني نشده است.
آقاي مطهري آب در هاون مي كوبيد . در گوشه اي بنشينيد و دعا كنيد . اين نوشته هايتان هم تاهمين قسمت براي خودتان نگاه داريد و در سالهاي آينده فقط با اضافه كردن مثال هاي فاجعه بار تر آن روزها مجددا بدون تغييري ديگر منتشر كنيد.
خدا خيرتان بدهد حرف دل خيلي ها را گفتيد اميدوارم بزرگان قوم درك و عمل كنند
چند مدت پیش در تاکسی نشسته بودیم. گوینده زن یکی از بخش های عصرگاهی رادیو خبر " تجاوز یک پدر ایرلندی به دختر خود و تولد چند فرزند نامشروع و تهدید دختر با تبر در مواقع امتناع وی از پذیرش تجاوز" را چنان کامل ، صریح و وقیح بیان کرد که تا چند ساعت حال خوبی نداشتم. گویا در انعکاس نابسامانی های اجتماعی و اخلاقی دشمنان و جوامع غربی هیچ محدودیتی وجود ندارد و جریحه دار شدن افکار عمومی زیاد اهمیت ندارد.
واقعاحرف دل مردم بود.نحوه پخش اخبار صداوسیما یکطرفه است
بعضی ازاوقات هم نحوه پخش توهین به شعورمخاطب وغیرعادلانه است
عجب!
عجب!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل