بازدید 42900

فرقش را شکافتند و گفتند: «قتلنا الخمینی»!

یکی از عراقی ها که فرمانده آنها نیز بود، شخصی بلند قامت، تنومند و بسیار ورزیده بود. مثل شمر، با سرنیزه به طرف شیخ شریف حمله ور شد. متحیر ماندم که این دشمن خدا با شیخ شریف چه می خواهد بکند؟ او به محض اینکه به شیخ رسید، از سمت چپ سرنیزه را در شقیقه شیخ فرو برد و چرخاند. از شیخ تنها آیه «انالله وانا الیه راجعون» شنیده شد.
کد خبر: ۱۲۵۴۹۸
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۳ 16 October 2010
سرویس دفاع مقدس ـ 24 مهر ماه، سالروز شهادت روحاني آزاده حجت الاسلام والمسلمين «محمدحسن شریف طبع» معروف به «شریف قنوتی» است.

به گزارش «تابناک»، در دفتر تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامی، گمنامان و بی نشانان بسیارند؛ بزرگ مردانی که نشان در بی نشانی دارند و شیرمردانی که مخلصانه زندگانی خویش را وقف خدمت به خلق و انسانیت کردند و فارغ از هیاهوی سیاسی و دنیوی، تنها برای رضای خدا وارد عرصه مبارزه شدند.

رادمردانی که با پایداری و ایثار در حفظ ارزش ها و تمامیت ارضی ایران اسلامی و ناکام گذاشتن دشمن در رسیدن به اهداف شوم خود، حماسه ای بزرگ آفریدند. حجت الاسلام والمسلمین شریف قنوتی، نخستین شهید روحانیت در دفاع مقدس، از شمار این گمنامان تاریخ انقلاب اسلامی است.


شريف قنوتي كيست؟

او نخستين روحاني مجروح و اسير جنگ تحميلي، نخستين روحاني شهيد دفاع مقدس، نخستين نماينده امام خميني(ره) كه در جنگ به شهادت رسيد، نخستين فرمانده شهيد جنگ هاي چريكي و پارتيزاني، تشكيل دهنده گروه هاي مسلح به امر امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ در سال 1342، نخستين برگزار كننده تظاهرات در شهرستان بروجرد تا جايي كه به عنوان رهبر انقلاب بروجرد معرفي شد، نخستين تشكيل دهنده ستاد پشتيباني از جبهه هاي جنگ و حمايت از جنگ زدگان در بروجرد، نخستين ارسال كننده محموله هاي تداركاتي از بروجرد به مناطق جنگي به ویژه خرمشهر، نخستين گروه اعزامي از بروجرد به خرمشهر جهت دفاع ازشهر و نخستين گروه مدافع در خرمشهر به نام «لشكر الله اكبر» كه همراه برادران ارتشي و سپاهي به مدت 35 روز مقاومت كردند.



از تولد تا دوران مبارزه:

شهيد شريف قنوتي در سال 1313 در اروندكنار از توابع آبادان ديده به جهان گشود. در اطاعت از پدر و مادر، كم نظير بود. اهل دعا، قرآن و مناجات بود. پدرش شيخ محمود و عمويش شيخ عبدالله استاد اسلامي وقتي چنين ديدند او را به حوزه علميه آبادان فرستادند.
 

دو سال در آن حوزه بود، سپس به بروجرد رفت و از اساتيد مجرب آن ديار بهره ها گرفت و از محضر مرحوم آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي استفاده کرد و سپس در قم رحل اقامت افكنده و در محضر امام خميني(ره) و مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني فقه و عرفان را آموخت و همزمان با تحصيل، مبارزه با ظلم را آغاز کرد تا جايي كه از ياران عالي قدر شهيد نواب صفوي گشت و در آن ايام در زندان اوين مدت شش ماه زنداني شد.

 
پس از شهادت نواب صفوي در مبارزه با طاغوت، به امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ پيوست تا جايي كه او را به عنوان نواب ثاني لقب دادند و در ياري امام چنان ايستادگي كرد و پيروي نمود كه مي گفتند: شريف قنوتي در امام خميني ذوب شده است. منبرهايش كوبنده و حماسي بود. با كمال شهامت و شجاعت در منبرهايش شاه را مرجانه خطاب مي كرد و به او يزيدبن معاويه دوم مي گفت.   



نخستین پایه گذار جنگ های چریکی

شاید به جرأت بتوان گفت شهید شریف قنوتی، نخستین پایه گذار جنگ های چریکی در خرمشهر بود. در حالی که نیروهای مردمی با پیروی از دستور امام خمینی ـ رحمت الله ـ برای مقابله با دشمن و دفاع از انقلاب اسلامی و کیان کشور به طور داوطلب وارد خرمشهر می شدند، شهید شریف قنوتی با تشکیل گروه های چریکی، به آنها آموزش های خاص مقطعی می داد و آنها را در مکان های حساس خرمشهر مستقر می کرد. او با توجه به امکانات محدود، با عملیات های ایذایی و بازدارنده، تلاش داشت جلو تصرف خرمشهر را بگیرد.

از این روی، با انسجام نیروهای داوطلب و مردمی و آموزش آنها، به ارتش مجهز عراق حمله می کرد و در حد توان خود، نیروها و امکانات موجود دشمن را به صورت مقطعی به عقب می راند.

شناخت شهید شریف قنوتی از وضعیت خرمشهر در آن دوره زمانی به اندازه ای بود که فرماندهان دسته یا گروهان های اعزامی به خرمشهر، درباره نوع درگیری با دشمن و ادوات زرهی آنها و شیوه انهدامشان، از شهید شریف قنوتی یاری می گرفتند.

 
مقاومت دیگر فایده ای ندارد

 آقای رضا آلبوغبش، اهل خرمشهر، از رزمندگان مقاومت خرمشهر مي گويد:

«.. شب را تا صبح همراه شیخ شریف در کوچه و خیابان در اطراف شاه آباد قدیم، پشت پلیس راه با عراقی ها درگیر بودیم. صبح که شد، از عراقی ها خبری نبود. خیال کردیم که آنها عقب نشینی کرده اند. در صورتی که در خانه هاي پیرامون کمین کرده بودند. عراق نیروهای زبده اش را وارد میدان کرده بود. آنها بدون داد و فریاد و با حرکت دست با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند. با توجه به قضایایی که در حضور بنی صدر پیش آمد، به شیخ گفتم: «مقاومت دیگر فایده ای ندارد.»

گفت: «تو که می گفتی نمی ترسم!... تو هم جا می زنی؟»

همراه شیخ به طرف مسجد جامع رفتیم. شیخ نیروهای تازه نفس را فرستاد به محل درگیری تا نیروهایی که تمام شب را جنگیده بودند لحظاتی استراحت کنند.»

شیرینی شهادت

روز 24 مهر 59 پس از اینکه در پاسگاه امیرآباد سرپایی چند لقمه غذا (سیب زمینی کوبیده با گوجه) خوردم، دوباره همراه شیخ به سمت خرمشهر حرکت کردیم. در بین راه شیخ، شیرینی خودش را که در پاسگاه به او داده بودند و نخورده بود، از جیبش درآورد، و به من گفت: «این شیرینی را بخور».

گفتم: «من سهم  شیرینی خودم را خورده ام، این مال شماست.»

شیخ خنده ها و شوخی هایش با من زیاد شد، تا آن موقع سابقه نداشت که با من یا کس دیگری شوخی یا مزاح کند. دست در گردن من انداخت و شیرینی را به من داد و گفت: «این شیرینی شهادت من است. انشاءالله بخواست خدا، اگر سعادت داشته باشم، امروز یا فردا به شهادت می رسم. لذا از شما می خواهم که اگر من رفتم و تو زنده ماندی (و احتمال می دهم که تو زنده بمانی)، مواظب بچه ها باش!»

چون پسر بزرگش محمد محسن مجروح و در آبادان بود و ایشان با اینکه مجروح بود، برای حمل شهدا و مجروحین و کمک رسانی یک خودرو وانت در اختیارش بود و پسر دیگرش محمد سعید هم در خرمشهر حضور داشت. من فکر کردم بچه های خودش را می گوید. از اين روی گفتم: «آقا کدام بچه ها؟»

گفت: «بچه های گروه الله اکبر را می گویم!»

درست 15 دقیقه بعد از این قضیه من و شیخ شریف اسیر عراقی ها شدیم.

ما یک خمینی را اسیر کرديم

به همراه شیخ از پل گذشتیم و داخل خرمشهر شدیم. میدان فرمانداری را که دور زدیم، یک تانک روبه رویمان بود. به علامت پیروزی انگشتمان را بالا بردیم و سلام کردیم. آنها هم جواب سلام ما را دادند.

در خرمشهر تجهیزات نظامی نداشتیم. ادوات جنگی ما عبارت بود از: سه سه فروند تانک فاقد مهمات. چهار قبضه آرپی جی هفت و یک قبضه خمپاره انداز 60 میلی متری و تعدادی اسلحه ژ-3  ویک نوع سلاح قدیمی به نام، ام یک (استفاده از سلاح ام یک هم خود حکایتی دارد، که گاهي مجبور بودیم با پا روی گلنگدن برویم تا یک گلوله شلیک کنیم) و از تکاوران عراقی کلاش های تاشو غنیمت گرفته بودیم، برخی که کار با آنها را بلد بودند به دیگران هم یاد می دادند.

داخل خیابان چهل متری که شدیم، شیخ شریف گفت: «می ترسم خرمشهر سقوط کند و ما نزد مردم شرمنده شویم».
نزديکی های مقر گروه الله اکبر (مدرسه استثنایی سابق  و بنیاد شهید کنونی) چند نفر سرباز دیدیم. اول خیال کردیم  ایرانی هستند بلافاصله به من ایست دادند و به عربی گفتند: «قف!»

فرياد زدم: «اینها عراقی هستند.»

شيخ گفت: «با سرعت برو!»

... پدال گاز را فشار دادم . عقربه سرعت  روی 90 کیلومتر بود، که ما را به رگبار بستند.

چند گلوله به گردن و دست شیخ و یک گلوله هم به زانوی من اصابت کرد. من تعادلم را از دست ندادم. شیخ شریف دست به اسلحه برد، اما فرصت نشد. در همین زمان، یک گلوله آرپی جی7 به چرخ عقب ماشین اصابت کرد و منفجر شد. کنترل ماشین از دست رفت و ماشین واژگون شد و پس از دو بار غلتیدن روی سقف به جدول کنار بلوار برخورد کرد و باز هم به حالت اول برگشت.

تا خودمان را از ماشین بیرون کشیدیم، عراقی ها از درون خانه ها بیرون دویدند. چند نفر به سراغ من آمدند و یک عده عراقی هم به سراغ شیخ شریف رفتند. عراقی ها بیشتر متوجه شیخ شریف بودند تا من  آنها خیلی خوشحال بودند که شیخ شریف را اسیر کرده اند. خیال می کردند، امام خمینی (ره) را اسیر کرده اند. آنها اطراف شیخ را گرفته بودند و حوسه (رقص) و هلهله می کردند و فریاد می زدند:

«اسرنا الخمینی! اسرنا الخمینی! ما یک خمینی را اسیر کرده ایم.»

من را به باد کتک گرفتند. سه، چهار متر با شیخ فاصله داشتم. نگرانش بودم. تمام حواسم به او بود.
شیخ فقط می گفت: «الله اکبر- لااله الا الله...».

استقامت، پایداری، شجاعت و مردانگی شیخ شریف در مقابل عراقی ها درآن لحظه انگیزه و جرأتی دوچندان در من ایجاد کرد. هرچند مجروح بودم آنها بینی و کتفم  را هم شکستند، اما موفق نشدند زبان من را باز کنند! و بفهمند من، عربم یا عجم.

این فرمانده مقاومت است!

چندین گلوله به بدن شیخ شریف اصابت کرده بود وخونی که از بدنش می رفت و به خاطر بی خوابی شب ها و روزهای گذشته و تلاش های خستگی ناپذیر و مجاهدت ها و سلحشوری ها و سخنرانی های پی در پی و گرسنگی و تشنگی، دیگر رمقی برایش نمانده بود. با این حال، عراقی ها با اسلحه به پاشنه پای راست شیخ  شلیک کردند ولی این مرد شجاع چون کوهی ایستاد و با لحنی رسا به عربی فصیح به عراقی ها گفت: "از خاک ما بیرون بروید، مگر ما همه مسلمان نیستیم؟"
عراقی ها که مقاومت و شجاعت شیخ شریف را دیدند بیش از پیش عصبانی شدند و به دست راست و پاشنه پای راست شیخ، شلیک کردند و گفتند: «هذا آیة المقاومة... این فرمانده مقاومت است.»

سپس آنها شیخ را به رگبار بستند که پاهای این روحانی بزرگوار سوراخ، سوراخ شد. پس از آن حدود ده نفر شیخ شریف را می زدند. شیخ تکبیر «الله اکبر» می گفت و آنها می زدند.

عراقی ها همان گونه که اطراف شیخ شریف (حوسه) هلهله و پای کوبی می کردند، عمّامه شیخ را با سرنیزه برداشتند و به زمین انداختند و فریاد می زدند: «اسرنا الخمینی، اسرنا الخمینی، ما خمینی را اسیر کرده ایم.»
اسارت شیخ برای آنها خیلی مهم بود.

 

دفاع از امام خمینی (ره)

هرچند من در کربلا نبودم که ببینم کوفیان با امام حسین (ع) و یارانش چه کردند ولی در کربلای خونین شهر بودم و دیدیم که عراقی ها با یکی از اصحاب امام حسین (ع) چه کردند.

شیخ شریف، در آن ساعت نتوانست از اسلحه استفاده کند، ولی از زبانش استفاده کرد با اینکه مجروح بود، آنها می زدند و روی زمین می کشیدند. شیخ به زمین می افتاد ولی دوباره برمی خاست.

در آخرین ایستادن، به زحمت برمی خاست و چون کوه در کنار ماشین سر پای ایستاد و در همان وضعیت با صدای بلند به زبان عربی فصیح فرمود: «الیوم خمینی حسین (ع) و صدام یزید... امروز خمینی، همانند حسین زمان و صدام یزید زمان است. از زیر پرچم یزید بیرون بروید و زیر پرچم حسین ـ عليه السلام ـ قرار بگیرید.»

این کلام شیخ لرزه بر اندام دشمن افکند. آنها شگفت زده به شیخ چشم دوختند.

ترسیم صحنه شهادت

یکی از عراقی ها که فرمانده آنها نیز بود شخصی بلند قامت، تنومند و بسیار ورزیده بود. مثل شمر، با سرنیزه به طرف شیخ شریف حمله ور شد. متحیر ماندم که این دشمن خدا با شیخ شریف چه می خواهد بکند؟ او به محض اینکه به شیخ رسید، از سمت چپ سرنیزه را در شقیقه شیخ فرو برد و چرخاند. از شیخ فقط آیه «انالله و انا الیه راجعون» شنیده شد.
ضربه دوم را که زد، فریاد شیخ به تکبیر الله اکبر بلند شد، ضربه سوم که پیشانی شیخ را از هم درید. شیخ زبانش را لای دو دندان گذاشت تا آرزوی شنیدن ناله را به دل دشمن بگذارد. عراقی ها چشمان او را از حدقه بیرون آوردند ولی صدای ناله شیخ شریف قنوتی را نشنیدند.

آن سفاک با همان سرنیزه کاسه سرشیخ را جدا کرد. جمجمه اش را از جای عمامه برداشت. محاسنش را به خون سرش رنگین کرد. مغز سر شیخ نمایان شد و پس از افتادن کاسه سر به روی آسفالت گرم خیابان چهل متری خرمشهر، مغز سر شیخ نیز به روی زمین قرار گرفت، بعد بدن مقدسش به آرامی به حالت نشسته کنار زمین افتاد.

همان گونه شد که شریف قنوتی در سال 1352 حدود هفت سال پیش از شهادتش گفته بود که خیال کردید من به این مفتی ها می میرم. من باید فرقم مانند مولایم علی ـ علیه السلام ـ شکافته شود و این گونه بود که فرق شیخ شریف قنوتی شکافته شد.

این آخر کار نبود. بعثی های جنایتکار در اطراف بدن مقدس شیخ شریف به رقص و پای کوبی پرداختند هلهله می کردند و فریاد می زدند: «قتلنا الخمینی، قتلنا الخمینی، ما خمینی را کشتیم...»

  سه مزار براي يك شهيد

روز 24 مهر با خون شيخ و يارانش خرمشهر، خونين شهر شد. جسد مطهر شيخ با حمله مدافعان اسلام از صداميان پس گرفته شد و در روز 27 مهر 1359 آن بدن مطهر با قباي خونين ـ كه حالاكفنش شده بود ـ در قبرستان شهداي آبادان، قطعه شهداي خرمشهر در ميان يارانش غريبانه دفن شد تا براي هميشه مزارش ميعادگاه عاشقان و آزادگان باشد.

این قدر یاد این شهید در دل مردم (اردکان) جاودانه مانده که يادبودي از شهید قنوتی در قبرستان شهدای این شهر ساخته اند. مردم که همواره برای زیارت قبور شهدا می روند، نخست به زیارت مزار شهید قنوتی می روند.

شهید شریف قنوتی در بهشت شهدای بروجرد و در میان خیل مقدس شهدا سنگ  یادبودی  برای زیارت عاشقان خود دارد، ولی مدفن اصلی این شهید بزرگوار همان گونه كه گفته شد، در گلزار شهدای آبادان است؛ جايي که شهدای گمنام قبر آن بزرگوار را در بر گرفته اند.  

سخن آخر از زبان روحاني شهید شريف قنوتي:

بالای هر نیکی، نیکی است تا آن‏گاه که مرد در راه خدا کشته شود. پس چون در راه خدا کشته شد، بالاتر از آن نیکی و ارزشی وجود ندارد.

امروز، روز امتحان است. برای خدا کار کنید و خود را به سختی بیندازید و جسمتان را پرورش ندهید که این جسم، فانی است و به زیر خاک می‏ رود. شهادت، سعادتی است که نصیب هر کس نمی‏شود و خون پاک و مطهر می‏خواهد.

عبدالرحيم سعيدي راد

منابع:
1. سه مزار براي يك شهيد، سيره زندگي روحاني شهيد شريف قنوتي،‌ نشر آزدگان، 1386
2. روزنامه كيهان، شماره 18928 به تاريخ 29/7/86، صفحه 9 (ادب و هنر)
3. سايت تبيان
4. سايت ساجد
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۰
با تشکر از این مطلب که یادی از شهید برگوار نمودید. دو مطلب را هم من اضافه کنم 1- از حضرت ایه الله شیخ محسن اراکی شنیدم که در وصف ایشان سالها قبل فرمود شهیدقنواتی به لحاظ تحصیل به مدارج بالای تحصیلات حوزوی نیز دست یافته بود.2- من از ابتدای سال 1361 در منطقه عملیاتی آبادان وخرمشهر حضور یافتم و تا سال 1364 که به جبه های کردستان عزیمت نمودم یک لحظه حضور شیخ محمود قنواتی پدر بزرگوار شهید قنواتی با آن موتور گازی معروفش را غایب ندیدم ومرتب به رزمندگان سرکشی و با ذکر حدیث، خاطره، و یا دلداری روحیه میداد . خدا هر دو ایشان وتمام شهدا وامام شهدا را رحمت کند. علیمرادی
روحش شاد امیدواریم مسئولین درس عبرت بگیرند و دست ازتفرقه برداشته ویدواحده شوند
الله اکبر ، خامنه ای رهبر
ننگش هم باشه برای کسانی که 8 ماه به اسم خمینی دل دشمنان قسم خورده خمینی کبیر رو شاد کردنند و خون امثال این شیخ را لگد مال نفرین خدا بر آنها باد .
شهدا در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند.
امام خمینی ره
خدا ما را با انها محشور کند. ان شا الله
لااله الاالله مرگ بر آمریکا و نوکران آمریکا وننگ خدا بر آنهایی که به دنبال سلطه آمریکا براین مملکت هستند.
خدا رحمتش کند.
خوشا به حال انان که سرفراز رفتند
ای کاش خاطراتی از این دست بسیار می شد، دلم داشت آتیش می گرفت
زمان که یک بسیجی بودم در اهواز این ماجرا شنیدم و ... و امشب دوباره ان خاطره برایم زنده شد - روحش شاد بیاییم با اتحاد نام این شهدا را برای همیشه زنده نگه داریم و اجازه ندهیم انانی که حتی یکروزه هم رنگ جبهه را ندیدند این شهدا را برای خود مصادره کنند.
زبان عاجز است از اینهمه
ایمان شجاعت ومخلص بودن
خوشا بحال آنانکه با شهادت رفتند.
امام خمینی
خدایا شهادت در راهت نصیب کن.
خوش بحال این آقا خوش بحال این آقا
وای بر اونهاییکه خون این شهذا را میخواهند پایمال کنند.
خداوند ایشان را با مولایش محشور کند... و انشاالله قسمت ما هم این نوع بازگشت به خدا بشود....
ننگش هم باشد برای کسانی که با ارزوی مال و دولت خون این شهید و سایر و شهدا را پایمال کردند و نه کاری کردند که نامی از اسلام و جمهوری اسلامی نماند. آنان که جبهه نرفته مدعی جبهه اند(مردشی منتشر کن و گرنه اونو بردار)
من ذکراین شهیدبزرگواررابصورت خلاصه شنیده بودم واقعاشهیدان ماگمنامندچراشرح زندگانی وشهادت این اسطوره رشادت فداکاری وایمان گفته نمی شودچراقساوت وسیه روزی دشمن بیشتربیان نمیشودبخدادرحق شهیدان خودوایندگان ظلم میکنیم
درود بر روان پاک شهیدان ...
واقعا چقدر مرد بودند ما که سن و سالمان کم است و این ها میشنویم چون افسانه ای است دست نیافتنی .
آنگاه که ما در کنار پدران و مادران خود کودکی و شیرین زبانی میکردیم و راحت میخوابیدیم و سرمست از زندگی کودکی بودیم و پدر و مادرمان را به آغوش میکشیدیم . امثال شیخ بدنشان را قطعه قطعه میکردندو جگرشان را شرحه شرحه میکردند بدون کمترین ادعا
تا ناموس من که مادرم بود دست اجنبی نیوفتد و برای من داستان بخواند و من آسوده بخوابم
پدرم هم روزی حلال بیاورد تا ما خوش باشیم ولی جگر شیخ پاره پاره شود برای حفظ مادران و خواهران ما
ای مرد ای شیرمرد فقط شرمنده ام شرمنده شرمنده .
سفره ای پهن بود و جمع شد تا مردان بی ادعا مردانگیشان را به رخ اصحاب رسول خدا بکشند
با این که به سیاست های این دولت اعتراض شدید دارم ولی صادقانه به روح پر فتوح چنین راد مردانی درود می فرستم اینان مصداق پایمردی و مجاهد واقعی بودند.لطفا" این را چاپ کنید
خدا رحمت کنه این مرد بزرگ را
این درد را کجا ببریم که میلیاردها ریال پول بیت المال صرف کارهای به اصطلاح فرهنگی می شود ولی زندگی این مردان بزرگ که به افسانه ها می ماند برای نسل جوان به تصویر کشیده نمی شود.
این که تعریف شده فقط بخشی از ماجراست وقصه خودش را تعریف نکرده چون من آنموقع درآبادان وخرمشهر بودم واین بنده خدا در هتل کاروانسرا که محل تجمع فدائیان اسلام به فرماندهی شهید هاشمی بود ماجرا را واینکه خودش چطور زنده مانده بود کاملا تعریف کرد یادش گرامی روحش شاد ونامش جاودان
درجاتش عالیست متعالی تر گرددانشاالله
روحش شاد ودر کنار اقام امیر المومنیم علی(ع) جایگاهش باشد من یک پیشنهاد به برخیها دارم بیائید از خون این شهدا که با این وضعیت شهید شدن تا اسلام را نگه دارند خجالت بکشیم وبفکر این کشور ومردم این کشور باشیم بخدا قسم خون این عزیزان فردای قیامت جواب دادن داره
توصیف لحطه شهادت برای خانواده این عزیز بسیار درد آور است کاش آن پاراگراف را نمی نوشتید
کجاييد اي شهيدان خدايي
بلا جويان دشت کربلايي

جاي تعجب است که ما از اين همه ايثارگري ها غافليم .نمي دانم خود را ملامت کنم يا ديگران .را چرا بعد از 22سال از پايان جنگ من حالا بايد اين سوگنامه را بخوانم .شهادتنامه ي اين شهيد بزرگ قلبم را آتش زد
افسوس و صد افسوس وقتي يک فرهنگي و دانشگاهي براي نخستين بار از حماسه اين مرد شريف با خبر مي شود پس ديگران کي خواهند فهميد چه کسي پاسخگوست ؟
عباس از استانبول
دلیرمردان مجاهد فی سبیل الله هرگز از یادمان نخواهند رفت سکوت علی وار مجاهدان حقیقی حیات بخش روح وجان آنها و نویدبخش آینده ای درخشان برای مومنان است ان شاء الله.
درود خدا بر او باد و وای بر ما که ماندیم و امروز را نظاره گریم!
خداوندا
تو بزرگی و بخشاینده، تنها تو سزاوار پرستش هستی ، ما را آنی به حال خود وا مگذار.
اگر لحظه اي غفلت كنيم اين عراقي ها باز هم اين كارها را تكرار مي كنند. با خواندن اين متن، بخدا صحنه‌هاي كربلا را كه از كودكي نوحه‌هايش را سر داده‌ايم، مي‌توان تجسم نمود.
ننگ بر کسانی که با ندانم کاری خود تمام قداستها را در چشم مردم بی ازش کردند و همچنان میکنند.
خداوند دعای ایشان وسایر شهدا و جانبازان شریف را بدرقه ادامه راه و پشتوانه عاقبت به خیری ما قرار دهد
بدنم لرزید زبانم بند آمد از این جنایت عظیم و آن مقاومت بزرگ. به راستی ما چه پشتوانه هایی داریم.
آيا لياقت حفظ حرمت خون شهدا داريم؟خوشا به حالشان كه علي وار رفتند تا غربت اسلام را در زمان حال ببينند.
آقا در مورد عراقي ها اينطور سخن نگويد آنها برادران ما هستند برادران ديني

درود خدا بر روان پاك و مطهر شهيدان راه اسلام باد
اينها مردان بزرگ ايران زمينند از نسل كوروش ها و داريوش ها واحترام به آنها واجب است فارغ از هر عقيده سياسي. روحشان شاد يادشان گرامي
شما ها وارث این خون ها هستید.وای به حال آنان که مملکت را به نام خود سند میزنند و فکر میکنند کاری کرده اند در حالی که سر پا بودن اسلام از زحمات امثال این عزیزان شهید است
باآرزوی درجات بالاتر و بهتر در بهشت برین برای شیخ شهید که با مقاومت خود در برابر عراقیان کافر درپخیمان بعثی با نثار خون خود جاودانه شدند.
لعنت خدا بر حزب بعث و کفار عراقی باد تا ابد.
روحش شاد و یادش تا ابد گرامی باد چرا صدا وسیما سرگذشت این عزیز و قهرمان دینی و ملی را مستند و سریال نمی کند تا جوانان ما الگوهای خارجی را قهرمان خود نکنند!!!!
خداوند به خاطر این شهدا همه مارا به راست هدایت کند بخصوص تابناک و اهالی ان را انشاءا...
نثارشادي ارواح مقدس شهدائ به ويژه اين شهيد عزيز الفاتحه مع الصلوات
درود بر اين شهيد عزيز و مرگ بر صدامياني كه در عراق هنوز هم اگر فرصت كنند همان راه شيطاني را ادامه ميدهند
با تشكر از بيان اينگونه مطالب انشاءا... دولت مردان محترم در زنده نگه داشتن خون مطهر شهدا دست از لجبازيهاي سياسي برداشته ودر جهت زنده نگهداشتن اين خونها قدم بردارند كه هم سرور شهدا وهم امام شهدا از ذست آنان گله مند نباشند.
متاسفانه صدا و سیما در شناساندن این مجاهد خستگی ناپذیر به مردم خیلی قصور کرده ، درجه شهید عالیست عالیتر قرار دهد . انشاء الله
روحش شاد و یادش گرامی باد و نفرین و ننگ بر صدامیان و بعثی های کثیف و فتنه گرانی که با اردوکشی ها و اعمال کثیف خود خون این شهدای گرانقدر را می خواهند پایمال کنند.
خوش به سعادتش انشاالله شهادت قسمت ما هم بشود
سلام و درود خدا بر شهيدان راه حق
مانند این شهید بزرگوار زیاد هستند که کمتر از انها نامی برده میشود.چرا ایتقدر دیر؟
درود خدا بر این شهید عزیز و تمام شهیدان گلگون کفن -این انقلاب و نظام، خونبهای این عزیزان است ،قدر انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و شهیدان عزیزمان را بدانیم و ادامه دهنده راهشان باشیم.
انشاء ا..... خداوند اين شيخ شهيد را با صالحين در بهشت خود محشور نمايد.
وليكن از راوي اين خاطره گله مندم كه واقعه به اين مهمي را چرا بعد از سي سال اكنون منتشر كرده اند
خداوند روحش را شاد كند
کاشکی بعضی از مسئولین کمی خجالت میکشیدند .
یاعلی گفتیم وعشق آغازشد=نغمه های ناب عشق آوازشد.........آدمی چون راه خویش گم کرده بود=یاعلی گویان ره عشق بازشد
بنده یک روحانی جانبازم ازشنیدن نحوه ی شهادت شیخ قفسه ی سینه ام تنگ شد. خدایاماراشرمنده خون شهدا نکن.
خدا رحمتش كنه .من اخيرا در متاب دا اسم مبارك اين شهيد را ديده بودم.خوش به حالشان و بدا به حال ما
چقدر گمنامان دفاع مقدس بسيارند. از شما به خاطر اين اطلاع رساني ها ممنونيم.
تشكر فراوان از برادر عزيز خاطره نويس دارم. ودرود سلام بر شهداي گرانقدر وايثار گران ومدافعين نظام مقدس ج.ا.ا. وحريم ولايت به رهبري حضرت امام خامنه اي "صلوات".
خدا را به خون این شهید و تمامی شهدا قسم میدهم خودش حافظ انقلاب و ولایت فقیه باشد
بيان اين قبيل خاطرات كه حقيقت محض است،مانع از ايجاد غفلت است،اينكار را تكرار كنيد،انسان فراموشكار است،روحشان شاد كه زندگي مادي را با همه زرق و برق فريبنده اش،گذاردن و به لقاء حضرت دوست شتافتند.واي بر فراموشكاران وپشت پا زنندگان به خون شهدا.
خداوندا ما را بدهكار و شرمنده شهدا نگردان.
تاريخ تكرار شدني است .
ای کاش مسئولان ، خواص ،وخصوصا و خصوصا اونایی که به هر دلیلی(عامدا یا سهوا)با اعمالشان با گفتارشان با عملکردشان به مواجهه یا مقابله با این نظام میپردازند یا خدای ناکرده باامثال دشمنان وقاتلان شیخ قنوتی همراهی میکنند بدانند و بفهمند که اگر هیچ چیزی نباشد که جلودار انهاباشد قطعا و یقینا خون امثال قنوتی پاپیچشون خواهد شد..پس چه بهتر همه خصوصا خواص بفهمند امثال قنوتی ها برای پست و مقام و شکم اینطور ناجوانمردانه پرپرنشدند بلکه برای حفظ این نظام و برای دفاع از این کیان جانفشانی کردند...یادش گرامی و راهش پررهروباد
]چقدر دردناک بود سر گذشت این شیخ بزرگوار . آیا پاسخ اینهمه گذشت بدحجابی و معتاد شدن جوانان است . آیا آنهایی که از خون خود گذشتند برای سربلندی ایران اسلامی به جنگ نرفتند پس چرا ما نباید خون آنها را پاس بداریم و حرمتشان را نگه داریم . چرا جوانان ما با جوانان دوران جنگ اینقدر فرق کرده اند
روحش شاد اميدوارم جوانان امروز پاسدار خون این شهیدان عزیز باشند.
درود بر شرافتش
خدایا ما را مدیون خون شهدا و این شهید عزیز قرار مده و همواره ما را از ادامه دهندگان آنها قرار بده .
خداوند رحمتش کند.انشاءالله با امام حسین {ع} محشورش کند.
جا دارد يك فيلم سينمايي از ايشان ساخته شود.
چقدر نفرت تو کامنت ها هستش
چقدر زیبا شهید شد
اون داشت شهید می شد
اما یک لحظه هم از بیان راه حق و زیبایی های اون حتی از دشمنانش دریغ نکرد
خیلی منحصر بفرده این موضوع! وقتی داری میمیری تو فکر لعن و نفرین نباشی بلکه راه رو نشان بدی و بگی که الان کی یزید و کی حسین
حالا لعن خدا بر یزیدیان
سرم به شدت درد گرفته چون خیلی دردناکه! درسته شهید شده و خوشبخت اما دردناکه
درود درود درود بر شهدا
همیشه به یاد شهدا خواهیم بود
تازه دارید می فهمید که هدفتون از این سایت چیه. پس بجای خبر از فوت یک خواننده زن بدید از این جور مطالب تو سایت بذارید تا نسل جوان ما این دسته از افراد را بهتر بشناسند....
بدون سانسور بذارید توی نظرات
خداوندا کمک کن از شرمندگان شهدا نباشیم
خوشا به حال آنانيكه در مقاومت خرمشهر و در ازادي خرمشهر نقشي داشتند . به مقام آنهاييكه در خرمشهر شهيد شدند غبطه مي خورم.
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
روحش قرین رحمت الهی
از اون روزي مي ترسم كه حسين ع با سر بريده و علي ع با فرق شكافته و اين شهدا مانند امامانشان غرق خون به صحراي محشر بيايند و بپرسند با خون ما چه كرديد اينقدر مي ترسم كه از خدا مي خواهم مراهم با آنها چنان خونين كند كه من طرف اين سوال نباشم
شهر ياران بود و خاك مهربانان اين ديار
مهرباني كي سرآمد شهر ياران را چه شد
یادوخاطره این شهید بزرگوار ودیگر شهدا گرامی باد. پس از سالها از شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای ایشان ؛ما هنوز مسببان و قاتلان ایشان رالعن می کنیم؛اما به راحتی از خون این عزیزان گذشتیم و خیلی زود اوضاع اقتصادی همان جنایتکاران از اموال ما چقدر تغییر کردوما حتی از غرامت هم گذشتیم وبه قول معروف چای نخورده پسر خاله مان شدند!!!
كاش ما نيز لياقت شهادت را داشتيم.
حدايا به حق حضرت زهرا درصد كمي از محسنات ايشان را در ما ايجاد كن.آمين
خدایا برکت و نعمتی که در آن روزها بر ما عطا کرده بودی و قدرش را نداشتیم و آن شهادت در راه تو بود همچون شهدای صدر اسلام بر ما ارزانی دار و بینش استفاده از آن نعمت را نیز به ما بده
خدا با شهداي كربلا محشورش كند.با خواندن اين شهادتنامه شرم دارم در خيابان هاي شهر وكشوري كه اين شهدا اينگونه ازش دفاع كردند قدم بزنم .وا اسفا
این شهیدبزرگوارسالهای زیادی از عمر گرانمایهاش رادرشهر اردکان فارس به ساماندهی مبارزات علیه حکومت پهلوی وتربیت نیروهای مذهبی وانقلابی اختصاص دادو یاد ونام اودراذهان مردم شهرستان سپیدان وشهر اردکان فارس باقی والگوی رفتاری دلسوزان نظام وانقلاب می باشد
الهم الرزقنا الشهادت فی السبیلک
واقعا که گروهی برای این مقاله هم پیام سیاسی گذاشته اند!دست بردارید حق مصادره هیچ چیزی را ندارید (من سبزم) وبا افتخار میگویم خداوند بزرگانی همانند این شهید والامقام را رحمت کند و ننگ بر کسانی که جبهه نرفته ژست رزمنده بودن گرفتن.
انا لله و انا اليه راجعون خوشا به حال اين شهيد سعيد و بدا به حال فتنه و دنباله هاي آنها،انشالله بزودي مزدخيانتهاي خود به خون شهداي مظلوم و سرافراز مان را خواهند گرفت(و سيعلمو الذين ظلموا اي منقلب يتقلبون...).
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
میخواهم فریاد بزنم که ای واپس ماندگان قافله رستگاری شهیدان کبوترانی هستندکه در خون غلتیدن راپرواز میدانند.
حالا یه سری به خرمشهر وابادان بزنید ببینیداین همه کمبود امکانات حقشان است همیشه مردمانش مظلوم بودند این هم ازرادمردانش وشجاعتهایشان.ماشهید دادیم جوانانمان رادادیم که درفقرباشیم.(انتشارش کن خجالت نکشیدکه کمبود هست)
حالا این وسط یکی به من بگه سازمان تبلیغات کجاست؟ چرا من بسیجی که کم و بیش اهل مطالعه هستم تا حالا اسم این شهید عالیمقام به گوشم هم نخورده بود؟؟؟؟!
گریه کن ای خاک سرخ،اشک سرخ بر گونه افشان،اینچنین کردن با ما نامردها و ما رسم جوانمردی را در باره انها فراموش هم نکردیم.
فکر نمیکردم این مطالب را بدانید و اینجوری به خون شهدا خیانت کنید امثال همین شیخ برای ما زیاد بودند زحمت کشیدند و گمنام مردند و به ارزویشان رسیدند و گمنام ماندند همانهایی که گفتید جنازه انها نباید در دانشگاه ها دفن شود
سلام بر اين شهيد بزرگوار و لعنت بر كساني كه فكر ميكنند اين مملكت ارث پدريشان است و هر كاري كه دلشان ميخواهد با مردم مظلوم ما ميكنند و يادشان نيست كه اين كشور با چه خونهايي سربلند مانده تا مردم ايران استقلال و آزادي داشته باشند. كجايند مردان بي ادعايي كه داعيه حكومت نداشتند و فقط به خاطر خدمت به مردم و اسلام تن به شهادت دادند و هيچوقت خود را ارجح از ديگران نميدانستند تا به خاطر قدرت، هر كلامي را در نطفه خفه كنند.
به قول شهيد دكتر علي شريعتي: شهيدان رفتند و ما بي شرمان مانديم.
خداوند اين شهيد عالي مقام را با اولياءخدا محشور گرداند.انشاا...
در واقع جای بسی تشکر دارد که هنوز جرقه هایی از نور امید در دلمان جوانه میزند ویاد آن دوران جوانمردی شیوخ شجاع وهمیشه پیش رو ندای ورود به صحنه های بارورتری را نمایان میکند
درود بر تو شیعه خا لص ورهرو پاک ائمه اطهار.
روحش با روح اولیا الله محشور باد خداوندبه وی علو درجات عنایت فرماید
گمنامان درزمین و معروفان در آسمانها
جگرم آتیش گرفت. سلام بر شهیدان و سلام بر سالار و سرور شهیدان.
یاران چه غریبانه رفتند ازاین خانه


خوش به سعادتش -روحش شاد.
و ما چقدر فاصله داریم. خدایا کمکم کن که فاصله را کم کنم...
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
روحش قرین رحمت الهی
رحمه الله علیه
اسم عمويش شيخ عبدالستار اسلامي است وازاهالي شهراروندكنارميباشند وازمراجع تقليد بودند وفرزند مهربان وبا غيرتش حاج حسين اسلامي 13سال دربند بعثيان خبيث بودندكه هم اكنون نشان پرافتخارسربازي ولايت را دارند
حسین جان قربان مظلومیت و تنهاییت بشوم
رزونده دوران دفاع مقدس هستم من نمیدانم این همه سوژه ای قشنگ زیبا از شهادت مردان بی ادعا هست چرا فیلم سازان دنبال الگوبرداری از هالیود هستند درود بر شیخ شهید قنوتی
برادران.میدانم اینهمه نظرات برای این شهید وجود دارد.ولی یادتون نره شهدا عالمانه وآگاهانه در این راه قدم گذاشته اند.وبرای کی وچه کسی وبه عشق چه نظامی رفته اند؟....
آری عزیزان قصه شهید قنواتی قصه مستند است.اگر تصور یاران پیامبر ویاران امامان.سخت است.تصور قنواتی راحت است.یادش گرامی وراهش پر رهرو
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار