بازدید 18679
این شهر هم جزء ایران است؛

بیایید قهرمانی "مهران" را در جام جهانی ایثار و شهادت جشن بگیریم

از اینکه به حرف هایم گوش می دهی، ممنونم. بگذار از شهر درد و غربت برایت بگویم. گوش کن تا تو نیز مانند استاد فیزیکم در دانشگاه اصفهان، از من نپرسی مهران در کجای نقشه ایران است!!؟دلم می گیرد اگر کسی به سالروز آزادسازی مهران که ثمره خون هزاران شهید و مجروح است، بی توجه باشد، دلم می گیرد اگر سرزمین قهرمانم فراموش شود و در پاورقی صفحات تاریخ قرار گیرد. دلم می گیرد اگر کسی تفنگ های بی برادر را نشناسد. دلم می گیرد اگر شهر خون و گلوله و آتش ناشناس باشد و...
کد خبر: ۱۰۶۹۴۸
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۳ 01 July 2010
سرویس دفاع مقدس ـ يكي از بزرگترين افتخارات هشت سال دفاع مقدس، عملیات آزادسازي مهران در دهم تیرماه سال 1365 اتفاق افتاد. مهران از شهرهای مرزی استان ایلام است که چهار بار توسط نیروهای رژیم بعثی تصرف و سپس به وسیله رزمندگان دلیر اسلام آزاد شد. عملیات کربلای یک که منجر به آزاد سازی مهران از چنگال دشمن شد، از بزرگترین عملیات های دوران دفاع مقدس است.

به گزارش "تابناک" شاید اگر وقایع مهران و نقش مردم استان ایلام در دوران دفاع مقدس به خوبی انعکاس می یافت و حماسه آزاد سازی مهران به نحو مطلوبی بیان می شد، سال ها از ثبت این روز بزرگ در تقویم رسمی کشور گذشته بود.

درد دل با مهران عزیز، قصه همیشگی مردم ایلام است؛ سال هاست که با مهران درد دل می کنیم و سراغ لاله های پرپر شده و پرستوهای سبکبال وطن و دیارمان را از مهران می گیریم. مهران، برای مردم استان ایلام، یادآور خاطرات تلخ و شیرین فراوانی است. مهران سمبل پایداری، ایثار، استقامت و ایستادگی مردمان رنج دیده و شهیدپرور سرزمین آلامتو (اسم قدیم ایلام؛ به معنی سرزمین طلوع خورشید) است.

دل نوشته زیر حدیث دیروز و امروز ما، مهران و سفرکرده های مهران است:

 آری، خورشیدهای فراوانی از سرزمین مهران طلوع کردند و هنوز هم نورشان روشنی بخش راه تاریک و پرفراز و نشیب زندگی ماست...

هموطنم! در روزگاری که مطالب سیاسی و بازی های فوتبال جام جهانی جزو پربیننده ترین مطالب سایت ها و خبرگزاری هاست، حوصله کن و برای دقایقی با قهرمانان جام جهانی ایثار و شهادت و دیار همیشه مهربان مهران همسفر شو.

هموطنم! در این روزها که همه نگاهها به سمت جام جهانی فوتبال است و همگان از آلمان، آرژانتین، برزیل، هلند و اسپانیا سخن می رانند، 24 سال قبل، جام جهانی ایثار و شهادت در سرزمین مهران برگزار گردید و برادران و پدران من و تو مردانه ایستادند و همه دشمنان دنیا را با شکست بدرقه کردند و به فینال عشق و ایثار رسیدند.

آری، بزرگترین جام های جهانی ایثار و شهادت در سرزمین من و تو برگزار شده و اکنون قهرمانان ما همنشین فرشتگان آسمانی هستند... خرمشهر، مهران، فکه، دوکوهه، طلائیه، هویزه، دهلران، قلاویزان، کله قندی، چنگوله و... محل برگزاری بزرگترین جام های جهانی ایثار و شهادت بوده اند و سمبل مقاومت و ایستادگی را در ویترین افتخارت خود گذاشته اند.

برادر! همنشین قصه ها و غصه های من و مهران شو شاید یکی از عزیزان تو در همین مهران به شهادت رسیده باشد یا شاید یکی از کسانی باشی که قطعه ای از بدنت را به خاک نازنین مهران هدیه داده ای و اکنون جانبازی سربلند و سرافراز هستی و اسم مهران تو را به یاد همسفرانت و همسنگرانت می اندازد...

نمی دانم در کجای خاک عزیز ایران نشسته ای و به قصه من و مهران گوش می دهی، شاید هم در دوران جنگ، کودکی بیش نبوده ای و مهران را نشناسی. اما کودکی من و تو با هم فرق دارد، دوران زیبای کودکی من و امثال من با زوزه خمپاره ها و غرش هواپیماها گذشت و در همان زمان که مدام به دنبال مادرم می دویدم تا پناهگاهی برای امان ماندن از بمب های دشمن پیدا کنم، تو مشغول بازی های کودکانه و اسباب بازی های زیبایت بودی.

زمانی که با «لالایی» آرام بخش مادرت به خواب می رفتی، کودکان دیار من شاهد پرپر شدن عزیزانشان بودند و هیچ خاطره ای از لالایی مادر را به یاد ندارند، اما صدای «روله روله» مادران شهدا، هنوز هم در اعماق سلول های مغزم طنین انداز است و مرا به یاد هم بازیان دوران کودکی ام می اندازد که در زیر بمباران ها تکه تکه شدند.

برادرم! شاید یکی از کودکان خوزستان، کرمانشاه، کردستان و یا ایلام هستی که زیر بمباران های مستقیم دشمن بوده ای و مانند من، بدن پاره پاره شهیدان را از نزدیک دیده ای، شاید هم، تو همان کودکی هستی که در دورترین نقطه کشور زندگی می کنی، ولی پدرت در سرزمین مهران به سوی آسمان ها شتافته است و آغوش گرم او را دگر بار احساس نکرده ای.

شاید تو همان کودکی هستی که آخرین بار پدرت را در مهران دیده اند، ولی هنوز هیچ کس از او خبر ندارد. آیا تو همان کودکی نیستی که تازگی ها پدرت را از زیر خروارها خاک نازنین مهران تفحص کردند و جز پلاکش چیزی از او ندیدی؟ هرکجا هستی، من و تو از یک تبار و از یک خاکیم، من و تو از خاک نازنین ایرانیم... .

خرمشهر، مهران، شلمچه، فکه، قلاویزان، کله قندی، دهلران، گیلانغرب، سردشت، هویزه، طلائیه، دوکوهه، فاو، مجنون و... یادآور بلندآوازه های پاره پیکر و آلاله های سربریده وطن عزیزمان هستند. مهران ما، سال ها با شهدا زندگی کرده و خاک او سجده گاه عاشقان شهداست. از اینکه به حرف هایم گوش می دهی، ممنونم. بگذار از شهر درد و غربت برایت بگویم. گوش کن تا تو نیز مانند استاد فیزیکم در دانشگاه اصفهان، از من نپرسی مهران در کجای نقشه ایران است!!؟ زیرا دلم می گیرد اگر کسی نداند مهران کجاست؟

دلم می گیرد اگر کسی به سالروز آزادسازی مهران که ثمره خون هزاران شهید و مجروح است، بی توجه باشد، دلم می گیرد اگر سرزمین قهرمانم فراموش شود و در پاورقی صفحات تاریخ قرار گیرد. دلم می گیرد اگر کسی تفنگ های بی برادر را نشناسد. دلم می گیرد اگر شهر خون و گلوله و آتش ناشناس باشد و غصه هایم پایانی ندارد اگر شهر خمپاره های بی پایان، غصه های بی پایان داشته باشد.

هموطنم! برادرم! بگذار دلتنگی هایم را با تو قسمت کنم، آری، مهران یادآور عملیات های میمک، والفجر، کربلای یک و... است. رسانه ها در حق دیار من کم لطفی کرده اند، اما بیا تا با هم همراه شویم و خرمشهرها، مهران ها، شلمچه ها، فکه ها و... را در  تقویم ماندگار قلب خود ثبت کنیم.

هم وطن عزیزم! امروز در جای جای گلزارهای شهدا، شیرمردان و دلیرمردانی خفته اند که محل عروجشان مهران مهربان ایران است.

 هم وطنم! اگر در جایی هستی که بطری آب خنک و سرمای کولر تو را همراهی می کنند، قمقمه شهدا و گرمای سوزان مهران را به یاد بیاور، بیا من و تو با هم همراه شویم و با مهران سخن بگوییم. مهران فقط شهر من نیست، شهر تو نیز هست. مهران فقط افتخار من نیست، افتخار تو نیز هست.

اما مهران عزیز! گرد و غبار، آسمان شهرمان را فرا گرفته و به سختی نفس می کشیم اما خوشبختانه! گرد و غبار دوست داشتنی به تهران نیز رسید و قرار است فکری به حال ما بکنند...

ما نیز می خواهیم ذهنمان را از گرد و غبار فراموشی بزداییم و گذشته ها را ورق بزنیم و آوازه دلیرمردان و شیرزنان خاکت را به تهران برسانیم تا شاید از سرزمین مهر و مهربانی هم یادی بشود. شاید در روز آزادسازی مهران، حداقل پلاکارد کوچکی در تهران نصب شود. شاید ستاره های فوتبال که صفحات روزنامه های مختلف را اشغال کرده اند، مسابقه کوچکی هم به یاد مهران برگزار کنند.

 مهران قهرمانم! زمانی که اسم تو را بر زبان می آورم، حسی از غرور سراسر وجودم را فرا می گیرد. سلام بر مردمان سرزمینت که در اوج محرومیت و مظلومیت، حرمت خاک وطن را حفظ کرده و چشم ناپاک دشمنان را از آن دور کرده اند. هر آنچه از شجاعت و دلاوری مردمان سرزمینت بگویم، شایسته آن هستند.

مهران عزیز! خودت می دانی که جنگ در سرزمین تو همچنان ادامه دارد و هر از گاهی سلاح نامرد مین که یادگار نامردترین مردان دنیاست، مادران را چشم انتظار فرزندان می گذارد و خدمت مقدس سربازی را در مناطق صفر مرزی تبدیل به خط مقدم جبهه کرده است.

مهران عزیز! خودت می دانی که بارها دهقانان و کشاورزان، بدن های مطهر شهدای گمنام را از زیر خروارها خاک می یابند و این قصه های پرغصه، حدیث تلخ مردمان سرزمینت است.

راستی؛ رضا دستواره، قيصر موسي بيگي، رحمان حسيني و حميدرضا دستگير که دلیرانه با فرياد يا ابوالفضل(ع)، قلب دشمن را در عملیات کربلای یک، نشانه رفتند، کجا هستند؟

از مرتضی ساده میری، علی غیوری زاده، جعفر و حمزه چناری چیزی به یاد داری؟ روح الله رشنوادی و فتح الله بختی کجایند؟ از یادگار امیدی، ولی الله عباسی و حجت الله عباسی برایم سخن بگو. علی بسطامی و قنبر جم زاده کجا رفتند و همنشین کدام فرشته آسمانی شدند؟ از عبدالرضا اسماعیلی، هادی شهبازی و علیمرد شعبانی برایم سخن ها بگو و از هزاران شهید گمنام و جاویدالاثر سرزمینت برایم بگو. آیا از جانبازان سرافرازت خبر داری؟

راستی از دلاورمردان و شیرزنان عشایر خبر داری؟ آیا کسانی که نان محلی می پختند و برای رزمندگان می فرستادند را به یاد داری ؟

مهران مهربانم! سلام بر شهیدان جاویدالاثر دیارت که شاید با سر بی تن در دل گوشه ای از خاک نازنینت آرمیده اند. سلام بر شهیدان سرزمینت که در برابر آتش دشمن بعثی، سینه سپر کردند و بزرگترین افتخارات را در قلب تاریخ حک نمودند.

ای مهران جاودان! ما که اسیر متاع بی ارزش دنیا گشته ایم. از سال های اسارت و از آزادگان سرافرازت برایمان روایت کن.

مهران عزیز! به شهیدان سرزمینت بگو ما را به حال خود رها نکنند. به آنها بگو بسیار کوتاهی کرده ایم و به خدا شرمنده ایم. به آنها بگو از اینکه بازماندگانشان را به فراموشی سپرده ایم، شرمنده ایم.

ای یادگار خون یاران! از خاکریز و سنگرهایت برایم بگو. از لاله های بی کفن سرزمینت بگو. از پلاک و چفیه های بی بدن بگو. به من بگو با بغض های در گلو مانده ام چه کنم؟

و باز هم سلام بر  تو ای مهران قهرمان، که افتخار جاودانه سرزمین ایران هستی.

حجت الله هاشم بیگی
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۰
مهرانی عزیز
ای کاش رهبران ما مثل تو از ایران و شهید و یاران و سنگر و دلاوری و شیر مردان و شیرزنان و مردمان و مظلومیت و شجاعت و پلاک و چفیه و .... سخن می گفتند ...
نه از این بابت که سخن نمی گویند ...نه... می گویند... فراوان هم ... لکن چون از دل بر نمی خیزد ... نه بر دل نشیند و نه باوری به کسی میافزاید و البته این نگاه خوشبینانه ترین نگاه است...
واقعا کیست که 5900 جوان برومند و شجاع ایرانی را که برای آزاد سازی مهران جان خود را فدا کردند، قدردان نباشد... مطمئنا همه ملت ایران همیشه قدردان این پاکباختگان سرافراز خواهد بود و شکی نیست که آخرین باورداران آنان مسئولین کشورند!!! و تعجب نیست که این همه بودجه و وقت و تبلیغی که برای ایثارگری های دفاع مقدس می کنند اثرش فاصله روزافزون آنان و مردم بوده است... از دل و درون غافل نباشیم که چون برای خدا لرزید در درون هر انسان با صداقتی نفوذ خواهد کرد و امواجش هر دل سختی را به حرکت در خواهد آورد ... مگر بسیاری از شهدا نبودند که از مظلومیت و دلباختگی شهدای اول جنگ متاثر شدند و به جبهه ها هجوم بردند و مهران و خرمشهر و بستان و سوسنگرد را با چنگ و دندان از خصم تا دندان مسلح آزاد کردند؟
مهرانی عزیز غم به دل راه مده مردم تا ابد بر ارزشهای والا و انسانی شهدا سر تعظیم فرو می آورند ولو همه مسئولین به نام همین ارزشها خودیت خود را به جای عزت الهی بر همه ارکان ملی مستولی کنند و از آن کام برگیرند
همین ملت ایران شهدا را تربیت کردند و در سخت ترین لحظات و آنات و با کمترین امکانات این دلاورمردان و شیرزنان را پرورش دادند... همین مردم قدردان مهران و مهرانی ها هستند و خواهند بود و مهران و تهران برای مردم ایران دوست داشتنی خواهد بود و خواهد ماند

علی پاریس
سلام بر مهران ایران و مهر مردان و زنان پاک آن که نوازشگر تن خسته ما در یادآوری جور دوران است. سلام بر جسم و جانم، همه ایرانم.
دورود بر شرفت
عالی بود .
دورود بر سر زمین الامتو
با سلام
درود بر مهران و ساکنان غیورش و درود بر آزادکنندگان مهران
اهمیت مهران آنقدر زیاد است که فراموش نمی کنم بعد از اشغال این خاک پاک به وسیله بعثیان متجاوز افسر عراقی در مقام مقایسه به ما اسرا با غرور کامل می گفت مهران در مقابل فاو
پس آزادی آن هم به همان اندازه برای ما مهم است یک بار دیگر از دیار خراسان شمالی به مهران عزیز و ساکنانش و مومنان خدا جویش سلام می فرستم و ان شاء الله که مسوولان در سازندگی این دیار پر خاطره با جدیت و بی هیچ اهمالی حرکت کنند .
با سلام.اینجا خیلی‌‌ها پرسیده و می‌پرسند که:((آقا، شما کجایی هستید))؟من هم,صد البته با حفظ حرمت سنّ و سال(هر چند از خودم هم سنی‌ گذشته است) پاسخ میدم خودتون حدس بزنید. خیلی‌‌ها به ویژه آسیایی ها(به قول یکی‌ از دوستان خوشتیپم، چشم بلبلی ها) میگویند فرانسه.خود اروپایی‌ها میگویند شرق یا جنوب اروپا.بیشتر اوزی‌ها میگویند قیافه ات خیلی‌ شبیه آمریکای جنوبی هاست.چند بار هم گفته اند، عربستان که خیلی‌ خیلی‌ بدم آمد.فقط یک بار یک سومالیایی مستقیم گفت ایرانی‌، که من هم به شانه‌ ‌اش زدم و شصتم را (به نشانه دوستی‌) به طرفش گرفتم.
بعد هم میگویم کشورم جایی در بین آسیای میانه و شرق اروپا واقع شده و تا کمتر از دویست سال پیش، بخش هائی از اروپا که امروزه به نام جمهوریهای مستقل آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و جمهوریهای خودمختار داغستان، چچن و اوستیا شناخته میشوند، نیز کردستانات، همچنین افغانستان و بسیاری از نواحی آسیای میانه شامل تاجیکستان و قسمت هائی از ازبکستان، کازاخستان، قرقیزستان و ترکمنستان بخش هائی از سرزمینم بودند. مردمان افغانستان و تاجیکستان هم مانند ما پارسی سخن میگویند و مردم جمهوری آذربایجان به زبان شمال غربی ایران و بسیاری از آنان، هنوز شیعه هستند.
مانند اسب کرد،سرم را بالا میگیرم و بدون توهین به کسی‌، با افتخار میگویم ایرانی هستم.
حتی دخترم هم اینجا به دنیا آمده و پوست صورتی‌، ابروان و موهای قهوه‌ای و چشمان رنگی‌ دارد.به او هم یاد داده‌ام هر کس پرسید تو کجایی هستی‌، بگو:((half Persian, half kurd,born in Melbourne)). التماس دعای خیر از همه شیعیان راستین در این ماه عزیز(برادر شما - سعید از ملبورن).
هر وقت که تقویم های سال جدید میاد بازار اولین کاری که میکنم اینه که میرم سراغ صفحه 10 تیر ولی افسوس که هیچ وقت هیچ نشانی از مهران نیست
سلام بر مهران و هم شهدايي كه براي آزادي اين پاره عزيز وطن عزيز ،جان عزيز را با عزت فدا كردند تا ايراني عزيز بماند.
جاي جاي ايران تبلور دليرمردي ورادمردي مردماني است كه شرف وغيرتشان در كلام نمي گنجد. برادر بگذر ار بي وفايي دنيا وفراموشي آناني كه جنگ و شهيد و شهادت را ابزاري براي رسيدن به دنيا كرده اند. مهران دلخوش باشد به هزاران شهيد و همرزم كه جانانه و همدل وفارغ ار نام ونام آوري او را دوباره در آغوش گرفتند وسر بر بالينش آرميدند تا از بلا وبلايا دورش دارند. ما همه جوابگويان بي جوابيم در برابر اين عظمت ها و من نمي دانم چه خواهيم كرد.
غفلت از طلايه داران جنگ مثل مهران و اهواز و خرمشهر امروزه بسيار عادي شده وواي بر آناني كه جنگ وجبهه را ابزاري براي مقاصد خود كرده اند ودلخوش به عكس هاي يادگاري و بازديدهاي سياسي و راي آورند.
درود خدا برمردمان خوزستان - ایلام -کردستان وکرمانشاه . مسئولان یکم بیشتربه فکراین چنداستان محروم ومرزی باشند
اشک امانم نمی دهد
من تنها برادرم را در عملیات کربلای 1 از دست داده ام
....و امروز هیچ نامی از او نیست هیچ کس یادی از تنها پسر خانواده ای مومن که پسرشان از 13 سالگی در جبهه بود و در 19 سالگی شهید شد نمی کند...
آه که دلم لحظه ای آرام ندارد به یاد روی
زیبایش...

وعده خدا حق است ...
من مهران را ديده‌ام، ايلام را نيز...
همين الان (1389) هم انگار اين منطق جزء ايران نيستند. هيچ مسئولي توجهي به اين مناطق ندارد و واقعاً كافي است چند روز آنجا باشي تا از بي امكاناتي كلافه شوي...
جاي بسي تاسف داره كه حكومت (دولت) فقط راي اين عزيزان رو ميخواد تا باهاش قدرت‌نمايي كنه اما از رسيدگي و امكانات بري نيست...
به اميد ايراني آباد
سلام بر مهران و سلام بر همه مردان و زنان دلاور و غیور وطنم. برای آنان که همیشه دلشان برای سربلندی وطنشان می طپد. برای آنان که قرنهاست برای سرافرازی و سربلندی این وطن تلاش می کنند.
سلام سلام به شما و همه عاشقان سرزمينم ايران سلام بر مهران باند عروج عاشقان و خاكيان افتخار آفرين وطنم ايران به يادگاران و دوسنداران و همرزمانشان و بياد شهدا بويژه شهداي عزيز خطه محبوب و مظلومم مهران. منم هواي روزهاي جنگ مهران را لمس نمودم مردان مردي همچون علي غيوري و ساده ميري (هلتي) ها را ديدم . من از اينكه ميان شهر افتخار آفرين خرمشهر و مهران تفاوت قائلند بغضم مي گيرد بچه هاي ديار مظلومم ايلام هيچ از ساير جبهه ها كم نداشتند . آزادي مهران قلب امام و مردم و رزمنگان را شاد كرد چرا امروز آزادي مهران از سيماي كشور تليغ نشود و يك چي توز كراراً پخش شود . نگذاريد ياد پيشكستوان شهادت به فراموشي سپرده شود نگذاريد ميان ارزش ها هم تبعيض قرار داد نگذاريد ياد مهران كمتر از خرمشهر باشد .همه جاي ايران سراي من است . مهران هيچ وقت پليدي را بخود راه نداد هرچند بارها شاهد گامهاي پليد صداميان و ايرانيان خودفروخته (منافقين) منفور بود .گامهاي مردان خاكي به خاك و هواي مهران در اوج گرماي طاقت فرساي آن جلاي ديگري ميداد كه هنوز هم بوي آن ديار آشناست .
سلام هم استانی
زخمهایم را تازه کردی....اری ..مهران ،دهلران و.....که زمانی سپر بلای این مرز و بوم بودند و دلاور مردان و شیرزنانی که با جان ودل جنگیدند امروزه در گیر ودار بازی سیاست و قدرت فراموش شده اند.............
سلام برمهران ،سلام برخاکریزهای تب دارقلاویزان،سلام برچنگوله ،سلام برچغاعسکر وکله قندی ،سلام برمیمک ،سلام برشهیدان19 دیماه 59 میمک ،سلام به روح مقدس وپاک کبوتران سبکبال هوانیروز شهیدان کشوری وشیرودی،سلام برایران ،برادرم روزهای اغازین تهاجم دشمن رابیاد دارید ،ان جمله معروف صدام که بعدازاشغال میمک گفته بود.اگرایرانیان (سیف سعد )یعنی میمک رابازپس بگیرندکلیدبغدادرابه انها میدهم.وبرادرم تنهاسه ماه وقت کافی بود تاعشایردلاورایلام وخاصه ایل سلحشوروغیورخزل که میمک سرزمین مادریشان بود دریک عملیات بی بدیل ومنحصربه فرد در19 دیماه59باسه گردان نیروی کاملا بومی وعشایری باابتدایی ترین تجهیزات سه تیپ پیاده مکانیزه ارتش عراق رادرهم کوبیدند واولین پیروزی تاریخ جنگ رابرای ایران رقم زدند وسیف سعد صدام را به زباله دان انداخته پرچم سه رنگ ایران رابه اهتزازدراوردند.برادرم انشب عملیات من 11سالم بود عموهایم شهیدشدند ،دایی ام وپسردایی وپسرعمویم باهم پرکشیدند دهستانهای کارزان واسمان اباد ایلام دریک وسعت جغرافیایی کوچک بعنوان محل سکونت ایل خزل انروز هفتاد فرزندخودرابرای اهتزازپرچم سه رنگ ایران برفرازمیمک تقدیم همه ایران کرد وقطعه ای ازمهران وایران رابه دامان سرزمین مادریش برگرداند ایا این پیروزی بزرگ واولین شکست عراق توسط یک ایل یک طایفه ایرانی ارزش ثبت درتقویم ملی کشور راندارد اری برادرم مهران مظلوم است چون اولین شکست رابه دشمن درمیمک برای ایران رقم زد ولی درتقویم ملی ثبت نشد گویا شهیدان مظلوم 19دیماه 59 میمک باید چون مهران مظلوم بمانند
از شما دوست عزيز به خاطر اين متن زيبا بسيار متشكريم. اما راجع به داستان استاد فيزيك كه گفتيد كم نيستند اساتيدي كه زمان پاره پاره شدن عزيزانمان بدون دغدغه در خارج از كشور مشغول به تحصيل بودند و حال به ظاهر داعيه دار خون اين عزيزان شده اند. غم به دل راه ندهيد كه باز هم هستند كساني كه ادامه دار راه اين عزيزان باشند. مي شناسم جوانان آشنا با گلوله از همان ديار را كه به خواست خدا به بالاترين مراتب علمي رسيده اند و به خواست خدا در آينده اي نه چندان دور پرچم دار اين راه سرخ خواهند شد . به خود شك راه ندهيد كه خون اين عزيزان مسيرسرخ آينده اين مرز و بوم خواهد بود.
اين سرويس دفاع مقدس شما نمي داندكه آقازاده ها درلندن چه مي خواهند.!؟بهشون بگيد رفتن ازفرهنگ شهادت دفاع كنندومهران ودهلران و...رابه كاخ نشينان اليزه معرفي كنند...
خدا را شکر برای دلهائی که هنوز هم درد وطن دارند و ایران عزیز را همچون جان خویش گرامی میدارند
هلاله - میمک -نی خضر -تپه سرخی شورشیرین - کانی سخت منو یادتونه من که همیشه به یاد شمام
اي كاش اينقدر كه بقول خودتان ازدفاع مقذس وازافشاكردن سندهاي ميليوني وزنه برداري براي موجه كزدن خودتان استفاده مي كنيد آنقدرتقوا وشهامت داشتيد كه ازرشوه خوردن ودادن ميلياري درشركت هاي نفتي هم مي نوشتيد وخفه خون نمي گرفتيد.پاكي ومردانگي گلي است كه درهرسينه اي جا نمي گيرد.تابناكي هااينقدربامهران وخرمشهرو...مردم رامفريبيد كه خدا جاي حق نشسته .
تشکر زروش عزیز-به یاد غیور زن کرد گیلان غربی که افسر بعثی را در باتبر ازپای در اورد.
یاد دلاور یهایهای سردار بخون خفته مهران شهید علی اصغر قلی تبار از فرماندهان لشگر 25 کربلا گرامی باد
سلام
می دانم دلت خیلی گرفته اما بدون هر ایرانی که هنوز خون اهالی سرزمین محزون اما سربلند فارس در رگهایش جریان دارد نه تنها مهران و فکه و دوکوهه و تمام آن سرزمین های مقدس را از یاد نمی برند بلکه با تمام وجود به آن عشق می ورزند. غمت مباد برادر خدا باماست. به امید سربلندی واقعی ایران عزیز ....
سلام بر شهید ابراهیم علیخانی فرمانده شجاع گردان ادوات و توپخانه لشکر مقتدر حضرت امیر و از فرماندهان دلیر عملات مهران
نام ایلام داغ مظلومیت این خاک مقدس را که باخون هزاران شهید تقدس یافته را زنده میکند آری عزیز دیگر ازایلام ومهران ودهلران و دیگر شهرستانهای آن در میان گرد وغبارهایی که حتی نفس کشیدن را برای مردان مرد و شیرزنانش دشوار کرده جز الصاق تابلوی محرومیت وگمنامی آن صدایی به گوش نمی رسد از مردمانی که 8 سال صبورانه ودلیرانه وبی منت برای پاسداری از آرمانها سرزمینشان عزیزترین عزیزانشان را تقدیم انقلاب نمودند آوایی بر نمیخیزد مگر نه اینکه امام انقلاب فرمودند "مهران راهم خدا آزاد کرد" پس چرا هر ساله این رویداد مهم در لابلای سطحی ترین خبرها فراموش میشود این همه کم توجهی نشان چیست؟آیا زمان آن فرا نرسیده است که به خاطر استقامت وپایداری مردمان این خاک وخونهای پاک ریخته شده درآن با نگاهی نو ودرخور به آن نگریسته شود؟ سلام بر ایران سلام بر ایلام وسلام بر مهران فراموش شده ...
امیررضا یاری
بجاي اينكه ازمهران بگوييد مانندرزمندگاني باشيد كه مهران راآزادكردند.نه براي گم كردن مردم ازمهران بگوييد وازپيروان مافياي اقتصادي باشيد.
سلام.دایی من تیر 65 در مهران شهید شده.فکر کنم کربلای 5.شهید حمید رازقی شمیرانی بسیجی 19 ساله.اگر از همرزم هاش خبری هست لطفا من رو در جریان قرار دهید.حق یارتان
مهران، بمان مهر ایران،ای مهران ای تجلیگاه تحقق وعده الهی بمان در آزادگی ومهران.سلام بر شهیدان مشاهد حق وفضیلت .شهدا ناظرند! خواهران عفت وحجاب را !خواهران! برادران چشم پوشی از حرام را !از حرام را!برادران. و به حق منزل این آیه...وآخرین منهم لمّا یلحقو بهم و هو العزیز الحکیم..
يكي از دلايل مظلوم مهران بي تفاوتي مسئولان استان است كه به بازيهاي سياسي مشغولند .
سالروز آزاد سازی مهران بر همه هموطنان خصوصا مهرانی ها مبارک .
امروز نه ایران ما آنگونه که باید است نه مهران ما نه ایلام و نه جای جای خاک ما، ای کاش امروز بیش تر از اینها می دانستیم این خاک وطن با چه رشادتی حفظ شده و بیشتر ارج می نهادیم این سرزمین بزرگ را ایران ، مهران و جای جای خاک عزیزمان ایران .ای کاش ایرانی بیشتر از همیشه قدر بداند و مسولین به جای توجه به فروعات و مسائل کم اهمیت به رفاه و آرامش و بزرگی نام ایران بیاندیشند . شایستگی ایرانی بیش از اینها است.
با سلام
زنده باد مهران و مهرانی
سجاد از ایلام
من هم ایلامی هستم یادم هست 10 تیر پارسال که ایلام بودم شبکه های تلویزیون صدا وسیما را تا شب نگاه کردم اما خبری از آزادی مهران پخش نشد امسال را نمی دانم سال های دیگر را....
اما این شعر را که پدرم هنگام دیدن صحنه آوارگان ایلامی که زیر چادر بودن و از شبکه استانی ایلام پخش شد هرگز یادم نمی رود
چویل خمار پر له عسرم هه رو .............
یادش بخیر آنروزها من در آن منطقه بودم. گرما شرایط نا مناسب ولی پیروزی در مهران ارزشش را داشت
درودبر سربازان و رزمندگان جنگ
من اولين نفري بودم كه وارد شهر شدم و با خودم خبرنگار تلويزيون و دوربينش رو هم ميكشوندم . ياد دستواره بخير . نميدونم چرا اين شهر رو كه ما دو بار پس گرفتيم و استراتژيك ترين منطقه مرز 800 كيلومتري ما با عراق بود را كارشناسان نظامي تحليلش نميكنند . لطفا اسم من رو چاپ نكنيد چون نميخواهم با فرصت طلباني كه از جبهه هاي نرفته شان نوندوني حرام اندر حرام ساخته و فرهنگ كشور مان را آلوده كرده اند يكسان فزض شوم .
نمی خواهم متنی با احساس بنویسم و اشکی از کسی در آورم. نمی خواهم افرادی زیر باد کولر گازی خود و شکم انچنان سیر خود که به آروغ زدن افتاده اند متن مرا بخواند و احساسش کمی جریحه دار شود و بعد از ثانیه ای باز به اعمال خود مشغول شود. به آن برادری که این متن را نوشته می گویم هر وقت از سه راهی ایلام به سمت اسلام اباد و کرند می رفتم و به جاده ایلام نگاه می کردم دلم می گرفت. گر چه سمتی هم که می رفتم به خط منتهی می شد و فرقی نداشت با ایلام و مهران و... ولی خاک جاده ایلام به خاکستری می خورد و نا خود اگاه دلم می گرفت. یکی از دوستانم که اتفاقا مظلومترینشان هم بود در گیلان غرب شهید شد و هنگامی که بدن مطهرش را آوردند درست همان احساس دلگیری در من بیدار شد. می خواهم بگویم آنهایی که آن رمان جاودانه را به خون خود نوشتند چه آنهایی که رفتند و چه آنهایی که هستند هیچ چشمداشتی به نام بردن خود و یا یاد کردن حماسه های جاودانشان ندارند که آنها با خدا معامله کردند و اینهایی که نام بردی خیلی برایشان کسر شان است که حتی طلبشان را بکنند. زندگی رودخانه ای جاری است و ما بر آن نبودیم که همیشه به یاد ما باشند و یا حتی نامی از حماسه ها ببرند. ما بر آن نبودیم که مشتی از فرماندهان آنروزمان به دنیا برگردند و مانند اینگونه فرماندهان بر سر صندلی و چه و چه به جان هم بیافتند و یاد کردن از ماها فقط مایه تبلیغاتشان گردد و اینکه چگونه جنگ را و استانها را مدیریت می کرده اند. براستی یاد داری چه مدیریتی آنروز حاکم بود. آخر با تفنگی که گلوله نداشت و داس و تبر جنگیدن که نشد مدیریت ملی بگذار حضش را ببرند و به این مطاع کوچک بسنده کنند. ما انتظار نداشتیم یادی از بچه های 12-15 ساله ری کنند. به این بچه ها می گفتند تخریبچی. نمی دانم چند تایشان ماند ولی بازیهای گل کوچکشان در جای جای کردستان و ایلام به یادم هست. ما بر آن نبودیم که یکی تعداد مشرف شدن به حجش مایه مباهات شود و دیگری کارگران زیر دستش. ما با آنها اصلا مقابله ای نداشتیم و نداریم. ما از آن بسیجیهایی نبودیم که اکنون برخیها به بسیجیهای آنروز بنازند که چه از خود گذشته بودند و اکنون نیستند. که می داند شاید از من و ما هم با گذشت تر باشند. ما بدنبال یاد کردنمان نبودیم که یکی دامادمان شود و یکی عروسمان و یکی مهرمان ورزد و یکی اصلاحمان کند. ما بدنبال یادکردنمان نبودیم که اسم حماسه هایمان را در تقویمشان بیاورند و سفرهای تابستانیشان تحت عنوان کنفرانس و سمینار و چه و چه آنهم با بیزینس کلاس مایه مباهاتشان شود. ما بدنبال آن نبودیم که یادمان کنند و بیمارستان آتیه را بسازند و راهمان ندهند چون برادران جنگ زده خوزستانی ما را که پول هزینهایش را به نرخ انها نداریم به بیمارستانی چنین با کلاس راه دهند. می بینی فرقی بین مهران و تهران نیست. تهران برای آنهایی که آن حماسه ها را سرودند همان مهران است. برادر آن روزها گذشت و ما معامله مان با خود خدا بود و هیچ چیز نمی خواستیم و نمی خواهیم. اگر قرار باشد حماسه های این ملت جاویدان را در تقویم 365 روزی درج نمایند باور کن هر روزش باید 1000 صفحه باشد که آنهم کفایت نمی کند. تاریخ این آب و خاک انباشته از حماسه هاست . ما وظیفه ای داشتیم و امیدوارم آنرا انجام داده باشیم و دینی به گذشتگان نداشته باشیم. از هیچکس هم نمی خواهیم یادمان کند. مطمئن هستم اگر باز چشم ناپاکی به این آب و خاک باشد باز این خاک پاک امثال ماها زیاد پردرندانه است و به موقع مانند گذشته ها حماسه ها می آفرینند. ما دلگیر نیستیم که استاد فیزیک نمی داند مهران کجا هست ولی کاش بداند ایران کجا هست که در این هم باید شک کرد از چنین فردی .
راستی من هم استاد فیزیک در دانشگاه مهران هستم.
با سلام .خیلی عالی بود. احسنت
ممنون بابت یادآوری امروز.
من هم افتخار حضور در عملیات کربلای 1 را داشته ام.به عنوان بسیجی و نه از نوع امروزی اش. و هیچ طلبی هم از ایران بابت این حضور تاکنون نداشته ام.یاد شهیدان لشکر ثارالله گرامی باد. یاد شهدای گردان 412 این لشکر ب خیر.شهید محمدی که تیربارچی بود ....یادشهیدی که همراه با خرج آر پی جی کوله پشتی اش سوخت و صدا نکرد تا عملیات لو نرود. و برای افرادی که امروز آبروی بسیج را می برند و نام بسیج برایشان نان دارد متاسفم این آخر پستی است از خدا بترسید
باسلام من از شهری دور که شاید این برادر عزیزمان آقای هاشم بیگی هنوز اسم آن را هم نشنیده باشد این دل نوشته را خواندم وبه آن برادر عزیز افتخار میکنم که مرا برای لحظه ای به دوران دفاع مقدس برد و یادوخاطره تمام شهدای دوران دفاع مقدس به ویژه شهدای آزاد سازی شهر مهران قهرمان را گرامی میداریم وبه روان پاک آنان درود می فرستیم (کریمی از ابرکوه )
مهران هميشه ازاد وبرقله هاي آزادي قلب هاست اين آدم ها هستند كه براي بقاوجاه طلبي شون همه چي را فراموش ميكنن دوست من مهران را انها كه بايد بشناسند ويادشان باشد هم ميشناسند وهم هميشه يادشان هست مهران بزرگتر از اين هاست كه با جام جهاني وماديات مقايسه شود خوب بود تذكر دادي ولي كسي كه خودش زده بخواب بيدار كردنش سخت است فقط بگم مهران را انهائي كه بايد بدانند كجاست ميدانند وهيچ وقت فراموش نمكنن
آري الحق چه زيبا گفتي من در اين شهر مهمان نواز و خونگرم و ساده دل (ايلام) بوده ام واقعا هيچ امكاناتي ندارن همه جوانان تحصيل كرده بيكار ونه كارخانه اي ونه شركت فعالي به جز پالايشگاه گاز ايلام و پتروشيمي كه انهم همه مسولين غير بومي و تمام كارگران و زحمت كشانان آن ايلامي ،آيا اين انصاف است آيا نمي شد كارخانه اي ايران خودرو كاشان را در اين شهر محروم و مظلوم ساخت تا اين جوان هاي بيكار و تحصيل كرده كه همگي به خاطر اين مشكلات تا مرز 35 سالگي مجرد مي مانند سر و سامان بگيرنند و مي توانيستيم با صادرات اين محصولات به عراق و مشغول شدن بيش از 5000 نفر در اين كار خانه به جاي كاشان پول دار اين شهر فقير تا حدودي تكاني بخورد راست ميگين شاياد ما فقط بايد بريم گوسفندانمان را بچرانيم
بردارمهرانی سلام :دست نوشته ات مارابه یادروزهای دفاع مقدس درمنطقه مهران انداخت ، روزهایی پرازغربت ،پرازاندوه .یادگله قندی ، یادرضاآبادوباغ کشاورزی ،یادچنگوله وقلاویزان ،یادملکشاهی وامامزاده محمد.آه چه روزهای پرخاطره ای .راستی چه زودفراموش کردیم که صدام عفلقی برای آزادسازی گله قندی ومهران چایزه تعیین کرده بود.برادرعزیزناراحت نباش اینهاهمه ازروی سیاست زدگی ماست .وقتی همه چیزماامروزواین روزهابانگاه طرفداری ازاین حزب وآن حزب ازاین گروه وآن گروه ازاین جریان وآن جریان خلاصه می شودوحتی ایمان واعتقادودین ماتنهاباهمین معیارها قراراست سنجیده شوددیگرجایی برای پاسداشت دفاع مقدس نمی ماند.جایی برای مسئولان واساتیدودانشجوودانش آموزان وآحادمردم برای قهرمانی مهران وامثال مهران نمی ماندتازنده نگهداشته شود.خدایاماراازغفلت زدگان روزگارقرارمده!؟
سلام برمهران برکودکانش برنوجوانانش وجوانانش برشیرمردان وزنانش برمیانسلان وپیرانش .بوسه برخاک پاکش میزنم ..برمزارشهیدانش میزنم /مهران ای شهرقهرمان ایرانیان ..مهران ای مقاوم شهر درستیزبعثیان ومنافقان /من ازبوشهر.دلوارروستای چاه تلخ جنوبی که خود نیز ازسربازان هشت سال دفاع مقدس میباشم سلام ویژه خدمت مردم خوب مهران دارم
من یک جوان 25 ساله ایرانی ساکن اروپا هستم ...در زمان انقلاب هنوز به نیا نامده بودم و وقتی در تهران متولد شدم که بمبهای صدام بر سر مان می بارید
دلیر مردانی با ایمان و وطن پرست و با غیرت رفتند و خاک وطن را پس گرفتند و خونشان را پای درخت نوپای آزادی ایران ریختند من با همه وجودم این درخت را دوست دارم و همیشه عاشق انقلاب ایران بوده و هستم و اعتقاد دارم کسانی که اکنون بر ایران حکومت می کنند از ارزشهای ایرانی،اسلامی امام خمینی فاصله گرفته و فقط راه رهبران حزبی و گروهی خود را دنبال می کنند
حتی رهبران اپوزسیون هم در ایران فقط به فکر اسلام و انقلاب و خون شهدا نیستند که اگر بودند موقع مسئولیتشان تندروی نمی کردند
نمی دانم چرا در ایران ما تندروی نهادینه شده و افراطی گری از سوی برخی ارزش تلقی می شود
چیزهایی که ارزش هستند مثل دفاع مقدس مظلوم شدند و چیزهایی بی ارزش ، ارزشمند شدند...
فحش و تهمت و افترا به مسئولین نظام امری عادی شده البته بیشتر این توهین کنندگان به نام دین این کار را می کنند
خدا به داد ایران و ایرانی برسد از دست این جاهلان قدرتمند...
درود بر شهدای ایران زمین
سالروز ازاد سازی مهران مصادف با سالگرد شهادت دایی من شهید علیرضا رمضانپور که در ازاد سازی مهران به شهادت رسید تازه دوازده روز از اولین سالگرد شهادت برادر بزرگتر شهید موسی رمضانپور که در عملیات قدس 1 بعنوان اولین شهید این عملیات بود گذشته بود که به جبهه رفت وبه شهادت رسید
سلام و درود بر مردان بی ادعا ...
برادر عزیز مشکل یاد مهران وخرمشهر وسوسنگرد ودزفول واهواز وسردشت ومریوان نیست .مشکل انست که مسئولین ما تهران را دور خود تنیده اند ودارند از تارهای آن خفه می شوند وحتی وقتی شیخک اماراتی ادعای ابوموسی را می کند غیرت پاسخ قاطعی را در خود نمی یابند. چون بوی تهران باعث شده بوی خوش مرزهای زیبای ایران به مشامشان نرسد.والبته از شعار دادن نیز کم نمی اورند.
زنده نگه دارید این یاد ها را تا آمریکا و دیگران حتی فکر حمله نظامی را کابوس ببیند!
تا آخرین قطره ی خونم برای توام ایران
زمزمه نسیم در چنگوله و چغا عسگر,فریاد می زندکه "قدرجوانی بجا مانده در بیابانها",مثله شدن در میمک ,سحرگاه 26مهر 63همچون قبر خالی و بی زائرت به همراه گمنامی, ,حسین سردار کربلا است.
سلام ودرود خدا بر تمامی مجاهدین و رزمندگان اسلام.برادر بدان که نه مهران فراموش شدنی است ونه انقلاب خمینی چرا که این مفاهیم از عمق کربلا حسین(ع)ظهور کرده اند و هرگز به حاشیه نخواهند رفت.قلب ما به عشق تفکر ولایت فقیه می تپد.درود بر تمامی سرداران و درود خدا بر برادر محسن...
سلام بر مهران و شیرمردان و شیرزنان پاکش؛ سلام بر مهران و شهیدان والامقامش، سلام بر غربت مهران، سلام بر مردمان پاک و بی آلایش این سرزمین خدایی، این نفس های ما این جان ناقابل ما فدای یک لحظه خاک غریب مهران، هر چه داریم مدیون این خاک است
زنده باد مهران
دلم گرفت! هر زمان كه از مظلوميت مرزنشيناني كه جان و مالشان را در فداي دفاع از ايران زمين كردند مي شنوم و مي خوانم دلم مي گيرد.اينان حافظان كيان اين خاك اهورائيند و ما چه زشت و متكبرانه با آنها برخورد مي كنيم....هيچگاه يادي از مهران قهرمان نمي كنيم و خرمشهر را تنها چند روز اول خرداد ماه به خاطر مي آوريم و در كنار آنان يادي از آبادان مي كنيم... دوكوهه و طلايه و هويزه و سوسنگرد و.... را شايد در هفته دفاع مقدس بخاطر آوريم.كردستان مظلوم و آذربايجان دلاور نيز به فراموشي سپرده شده اند.
حالا فکر کرديد که براي شهرهاي ديگر مثل خرمشهر که جشن گرفته مي شود چه گلي به سر آن شهر و مردم مظلوم وبيچاره اش زده اند هر چه داد مي زنند هم دادشان به جايي نمي رسد فقط ظاهر سازي ،فقط شعار
یاد دلاورمردان سپاه اسلام خصوصا لشکر 11 امیرالمومنین(ع) بخیر، آن روزهاخانواده هایشان در زیر بمبارانهای رژیم بعث بودند و خودشان در حال دفاع و جانفشانی در راه کشور و انقلاب، هیچ وقت ان روز تلخی که خبر شهادت سردار رشید سپاه علی بسطامی را به خانواده اش دادند فراموش نخواهم کرد.
سلام بر ايلام عزيز، سلام بر مهران قهرمان و هميشه پايدار، برادر عزيزيم آقاي هاشم‌بيگي من فكر كنم شما را دورا دور مي‌شناسم، اگر حدسم درست باشد ما هم‌شهري هستم (قليوندي)، بگذريم من وقتي متن شما را خواندم به خود باليدم، افتخار كردم كه ايلامي‌ام،من هم فرياد مي‌زنم خرمشهر، مهران، شلمچه، فکه، قلاویزان، کله قندی، دهلران، گیلانغرب، سردشت، هویزه، طلائیه، دوکوهه، فاو، مجنون و...عزيزان پركشيده اين ديار نامتان پر آوازه و راهتان پررهرو باد. نامتان پرآوازه و
به عنوان يك افس وظيفه زمان جنگ كه به همراهي لشكر 84 لرستان گردان 750 تكاور افتخار آزاد سازي مهران و سپس پاسداري آن در مقابل دشمن را داشتم ..به همه دليران آن روز و شهداي عزيز بويژه افسران كادر ارتش ستوان شهيد همايون ضيايي و ستوان شهيد مصطفي دريكوند كه در راه وطن عاشقانه شهيد شدند ...آزادي مهران را به همه هموطنان تبريك مي گويم و همه بدانند كه آزاد سازي مهران كم از خرمشهر و نقطه نقطه سرزمين عزيز ما نبوده و ياد شهيدان آن نبرد مقدس كه جاي خود دارد ....شهدايي كه كلام و زبان از بيان فداكاريهايشان قاصر است...علي بهار
آری برادر منم اشکم جاری شد به مظلومیت خودمان اما فراوانی نظرات بازدید کنندگان مرا تسکین داد که اگر مسئولین نمیبینند یا نمیخواهند ببینند امام مردمان هموطنم قدر مارا میدانند هرچند که شاید غرش بمب افکنی را نشنیده اند یا بدن پاره پاره رزمنده ای را ندیده اند.ما هماره میراث دار پدرانمان خواهیم ماند و مهران را چون گوهری پاس میداریم که اینجا پاره تن ایران است .
باسلام من از شهری دور که شاید این برادر عزیزمان آقای هاشم بیگی هنوز اسم آن را هم نشنیده باشد این دل نوشته را خواندم وبه آن برادر عزیز افتخار میکنم که مرا برای لحظه ای به دوران دفاع مقدس برد و یادوخاطره تمام شهدای دوران دفاع مقدس به ویژه شهدای آزاد سازی شهر مهران قهرمان را گرامی میداریم وبه روان پاک آنان درود می فرستیم
سلام و درود بر تو رزمنده عزیز چه بجا عطر فرهنگ ایثار و شهادت بر مشام و روح و جان زنگار گرفته مان را زنده کرده ای . یاد چنگوله ، مهران و ولفجر 3 بخیر .
گرامي باد ياد وخاطره همه شهدا به خصوص شهدا گردان سلمان ل27حضرت رسول...ياد سيد شهيدان اين عمليات شهيد دستواره نيز گرامي باد
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر