تابناک ایلام ::بارها در مطالبی که نوشته ایم به این نکته مهم تاکید ورزیده ایم و حال هم عرض می کنیم ؛بر اساس تمامی مدل های مدیریتی جهان ،تغییرات مدیریتی امری اجتناب ناپذیر است ،چرا که اصولا در پست های مدیریتی، در پس هر آمدنی رفتنی هم هست ،بنابراین تغییر در مدیریت مناصب اجرایی وسیاسی بمنظور چرخش قدرت و جریان یافتن خون تازه در شریانهای مدیریتی امری حیاتی است .
چنانچه مدیران کشور به این اصل گفته شده توجه داشته باشند ،هرگز دلبسته مقام نشده و برای هدف مدیریتی، یعنی ایجاد تغییر مثبت در سارمان و افزایش بهره وری به نفع مردم و کارکنان خواهند جنگید ،نه اینکه از همان روز اول تمام تمرکز و جهد خود را بر فراهم آوردن خواسته های غیرمعقول ،انحصار طلبانه و نامربوط اصحاب قدرت ،آن هم در راستای افرودن چند صباحی به طول عمر مدیریت خود معطوف نمایند .
مع الاسف لااقل در استان ما ، تا امروز هر آنچه که در تغییرات مدیریتی دیده و شنیده ایم ،جولان اربابان قدرت بر صفحه مدیریتی بوده است ،اربابانی که به صورت پنهانی صحنه گردان خیمه شب بازی این روزهای مدیریت استان شده اند ،آنچه که در حرکت عروسک این بازی به چشم شاهدان می آید ! به واقع حرکتی است غیر ارادی که نخ های نامرئی آن دور انگشتان همان اربابان پشت صحنه پیچیده شده و هر شکلی که بخواهند با حرکت دادن دستان خویش ، صحنه سازی می کنند! از ما مردم هم جز نگاه کردن ،خندیدن و گاه لب گزیدن کار دیگری ساخته نیست!
بله ! اینجا ایلام ، اراده خدمت به خلق در تعیین پستهای مدیریتی نقشی ندارد ؛اینجا صحنه نبرد اراده های قومی و باندی است،چرخش نخبگان وجریان خون تازه در شریان های مدیریتی ،شعاری برای پنهان نمودن اراده اربابان قدرت است ،اینجا در صحنه بازی شطرنج قدرت !مهره ها با هدفی دیگری جابجا می شوند ! به یقین در پشت هر حرکنی تفکری خوابیده است ،تفکری از جنس رقابت انتخاباتی و یا تعمیق اندیشه های قومی و قبیله ای !
هر چقدر که به روزهای سرنوشت ساز انتخابات مجلس (البته سرنوشت سازی نه برای مردم بلکه برای افراد وباندها)نزدیک می شویم ،به همان اندازه شاهد تشدید حرکت مهره ها در صحنه بازی قدرت هستیم ،یکی فلان فرماندار را حذف ودراندیشه ورود به حیات خلوت دیگریست و آن یکی هم تمام سیستم را در خدمت اهداف انتخاباتی خود به کار بسته، است !
در این صحنه از حرکت فیل هایی که هوای هندوستان ها کرده اند، تا اسبهایی که به تاخت می تازند تا سربازی را قربانی منافع قومی وخانوادگی خود کنند ،از بی انگیزگی وزیر تا بی تفاوتی شاهی که در کیش خرده پایی بنام سرباز ( شما بخوانید آجودان) !همه وهمه حاصل صحنه گردانی اراده و دستانی است که منافع مردم استان را به پای مقاصد شوم خویش ذبح کرده اند.
شو آف های امروز حاصل خروجی اتاق فکر انتحابات استان است که در اندیشه قدرت مبادرت به جابجایی مهره های این صفحه بازی می کنند ،به یقین در پشت هر تغییری تفکری با اهداف منفعت طلبانه یا اندیشه ای برای فرار از کیش ومات شدن خوابیده است ،صحنه مغمومی از بازی با مهره ها که هردو روی یک سکه اند !یکی برای زدن ودیگری برای فرار از خوردن!
این روزها در زیر پوست سیاست ومدیریت استان ،چهره ها به جای اندیشه برای برون رفت از مشکلات جاری مردم ،تمام مساعی خویش را بر پیروزی خود ودست یازی به قدرت معطوف نموده اند ،آن هم به هرقیمتی ولو قربانی شدن مردم ،ولو پشته درست کردن از کشته ها و یا اینکه پای خودرا بر گرده مردم قرار دهند ،به این امید که سرانگشتانشان به جایی گیر کرده وخود را بالا بکشند.
حال می خواهد در این صحنه یک فرماندار قربانی شود یا یک مدیرکل ،یک معاون فرماندار باشد یا یک بخشدار ،انبوهی از مردم باشد یا هر جیز دیگری ،به حالشان فرق نمی کند ،چون قبل از ذبح شدن منافع ،سالها پیش اخلاق در مسلخ سیاست به قربانگاه رفت !
بله ،امروزتا دلتان بخواهد میرزا علی اصغر خان های اتابک در صحنه سیاست یافت می شوند،در نگاه آنها مردن یک شاه و آمدن شاهی دیگر توفیری ندارد ،مهم عنان قدرت است که به تدبیر خلاقانه و به شعر متملقانه "چرا خون نگریم چرا خوش نخندم؟! که دریا فرو رفت و گوهر برآمد!بند است !
به راستی که سیاست مقهور اتابک های دوران شده است !!
خلاصه !از اموزش وپرورش استان خبرهای خوبی به گوش نمی رسد ،دستگاهی انسان ساز که این سالها نگاه به آن تغییر یافته واز منطر یک دستگاه رای ساز بدان نگریسته می شود ،مورد طمع ،سیاسیون طماع قرار گرفته و نگاههای طالبان قدرت رابه خود معطوف کرده است ،برخی در خیال خام خویش اینچنین متصورند که معلمین ومحصلین در دهه شصت وهفتاد باقی مانده اند و هر آنچه آنان بگویند ،بله قربان گویان آنان را به سر منزل مقصود حواله خواهند کرد !زهی خیال باطل !
براین اساس نگاهها از چند محور بر تغییر مدیر آموزش وپرورش متمر کز شده اند ،برخی از ارکان قدرت که می پندارند ،در آینده نه چندان دور این سازمان برگ برنده ای در دست یکی از کاندیداهای انتخاباتی نزدیک به مدیرکل فعلی خواهد بود ؛با معرفی گزینه نزدیک به خود، به دنبال تصاحب این برگ به نفع خویش گام بر داشته است !
در این سو یکی از سیاسیون نام آشنا که با تغییر محور نشست اخیر سیاسیون با استاندار، به اتابک میرزای دوران ملقب شده است ،گامهای بلندی برای تصاحب کرسی مدیرکلی آموزش وپرورش برداشته است ،به زعم کسانیکه از الفبای سیاست ورسانه اندک اندوحته ای دارند ،به خوبی می دانند این چهره سیاسی مزد کارش را از چه کسی گرفته !از قضا به جاهایی هم رسیده است ،اگر بتواند دل نماینده همفکر خود را به دست آورد که البته با رجوع به کردار پیشین وی و بد اخلاقی های روا داشته شده امری محال است ! شاید بتوان گفت بزودی حواله پاداش مدیحه سرایی های اخیرش نقد خواهد شد!
حال باید منتظر ماند ودید که کرسی آموزش وپرورش در خدمت ستاد تبلیغاتی انتخاباتی چه کسی قرار خواهد گرفت ؟! کاندیدای فامیل ،ویا سه نماینده ای که هرکدام تور منحصر به خود را برای این دستگاه پهن کرده اند ؟! باید ببینیم که آیا مدیرکل فعلی به اولین قربانی انتخابات شهیر خواهد شد یا خیر ؟!
مخلص کلام اینکه باز هم ودر آستانه انتخابات شاهد جفای مضاعف در حق آموزش و پرورش استان خواهیم بود ،آموزش وپرورشی که باید در مسیر انسان سازی وبه ابزاری برای تسریع در تحقق اهداف توسعه ای قرار گیرد ،به ابزاری برای تحقق رویاهای افراد مبدل شده است.
در مطلب بعدی ،مصادیق به صورت شفاف تشریح خواهند شد....
با عرض پوزش از مخاطبین عزیز ،و تشکر از تیزبینی شما همراهان عزیز ،تذکرتان را بر دیده منت گذاشته و واژه شهید به قربانی تغییر یافت.
این واژه در ادبیات سیاسی وارد شده است ،اما به پاس حرمت کلمه مقدس شهید ،واحترام به نگاه مخاطبین عزیز به تغییر آن مبادرت نمودیم .